ازعکاسےپرسیدند . .
بدترینلحظہعکسگرفتنٺکِۍبود؟
گفت:«خواستمازکودکےعکسبگیرم؛
فڪرکردکہدوربیناسلحہمنہ!
ودستانشرابالابرد-!
واقعااگرمدافعانحرمنبودن،چہمیشد-!؟
شایدجاے اینکودڪ..
منوشما هرروز تنوجانمان
ازصداےخمپارھهاےشهرمےلرزید💔
#مدافعانحرم
🔺«هی میگفت میخواهم مدافع حرم شوم! آن موقعها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام میگفت کاش در کربلا شهید شوم...
▪️وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر میخواهند بنرهای #امام_حسین(ع) را که به مناسبت #محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. میگفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمیرسد به جان بنرهایش افتادهاید؟؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشمهایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت.»
✍-پدر شهید مدافعامنیت امیر حسینپور
هر سال محرم که میشد جمع میشدیم تو پارکینگ خونه ی حسین و تکیه میزدیم
ولی یکسال مشکلاتی پیش آمد که منصرف شدیم ، اما حسین مخالف بود
به هر دری زد کسی همراهیش نکرد
آخر آمد دم در خونه ی ما و پارچه مشکی ها رو گرفت ، رفت تا تنهایی تکیه رو برپا کنه
صبح خوشحال آمد در خونه ی ما و گفت دیشب پرچم ها رو که زدم تو تکیه خوابم برد
یک خواب دیدم
امام حسین اومد تو پارکینگ خونمون فرمود :
احسنت چه تکیه قشنگی زدی
دستی هم به سیاهی ها کشید
بهم خسته نباشید گفت
#شهید حسین ولایتی فر
در سال ۱۳۹۷ و در ۲۲ سالگی حین حمله به رژهی اهواز و زمانیکه در حال کمک به دیگران بود حسینی میشود...
●➼┅═❧═┅┅───┄
مثلا...
خنده ی تو
قاتل جانم بشود...!
این دل انگیز ترین...
قتل جهان خواهد شد...!
#شهید_بابک_نوری❤️
تلنگرانه ‹.♥️🌿.›
از شهدا یاد گرفتیم:
از ابراهیم هادی ، پهلوانی را
از حاج همت ، اخلاص را
از باکری ها ، گمنامی را
از علی خلیلی، امر به معروف را
از مجید بقایی ، فداکاری را
از حاجی برونسی ، توسل را
از مهدی زین الدین ، سادگی را
از حسين همدانى ، جوانمردى و اخلاق را
از حاج قاسم سلیمانی، ولایت مداری را
بااین همه نمیدانم چرا ، موقع عمل که میرسد ، شرمنده ایم!!.... با شهدا گم نمیشویم
•• خاطره🌿♥️••
آرمان برای مسئولیتهایی که به عهده میگرفت هیچ وقت کم نمیذاشت. یادمه یه سال مسئولیت امور اجرایی و برگزار کردن هیئت شباب المهدی(عج) رو داده بودن بهش.
یکی از روزهایی که قرار بود روضه هفتگی بگیریم، چون ایام تعطیلات بود، خیلی از رفقا رفته بودن مسافرت و نبودن که بیان هیئت.
تقریبا سه یا چهار نفر بیشتر نبودیم.
به آرمان گفتیم: حالا چیکار کنیم؟
گفت: ما کاری نداریم که چند نفر هستیم، باید هیئت رو برگزار کنیم. گفت یکی از بچهها زیارت عاشورا رو شروع کنه تا سخنران برسه و هیئت حتما برگزار بشه.
آرمانعزیز 🕊⚘️
"شهیدآرمانعلیوردی "
#شهدا #شهید