🔴 #تحلیل| تحرکات مشکوک علیه حزبالله در آستانه تشکیل کابینه جدید در لبنان
🔻پایان مهلت پانزده روزه «امانوئل مکرون» برای تشکیل دولت در لبنان، احتمال کنارهگیری «مصطفی ادیب» نخست وزیر مکلف را قوت بخشیده است.
🔹همزمان اعمال فشار برای خلع سلاح حزبالله از سوی جریان غربگرا در جریان است و رقابت بازیگران خارجین برای افزایش نفوذ در ساختار سیاسی لبنان ادامه دارد.
🔹جریانهای ضدمقاومت از ارتش خواستهاند قطعنامه 1559 شورای امنیت سازمان ملل با موضوع خلع سلاح شبهنظامیان در لبنان را اجرا کند.
🔹غربیها همچون فرانسه و آمریکا تلاش دارند کمکهای مالی و اصلاحات سیاسی در این کشور را به خلع سلاح مقاومت پیوند بزنند.
🔹بازخوانی و مرور مداخلات پیشین فرانسه در لبنان بیش از هر چیز ناکامیهای گذشته و وعدههای دروغ پاریس را آشکار میسازد.
🔹«سیدحسن نصرالله» بارها اعلام کرده که حزبالله هیچگاه دنبال قدرت نبوده و تنها خدمت به مردم و دفاع از امنیت آنان را وظیفه خود میداند.
🔹حزبالله همواره از هرگونه اصلاحات در ساختار سیاسی لبنان حمایت کرده اما به این شرط که اصلاحات کاملا لبنانی باشند.
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴گزارش شبکه المیادین از ایران:
کشوری که در جنگ با رژیم بعث نگران وارد کردن سیم خاردار بود،،، امروز جزو ۲۰ کشور برتر در حوزه نظامی شده است⁉️
#ثامن_خواهران
خاطره ای از شهید مهدی اسحاقی از زبان اقای زهیری🌹🌹🙏🙏
بعد از عملیات سختی که داشتیم و برگشتیم فرمانده از من خواست تا برم به محلی برای انجام کاری...
و من و همرزمان همه بخاطر عملیات خسته و ناتوان بودیم ولی بخاطر احترامی که به فرمانده داشتم قبول کردم
نشستم پشت فرمان که فرمانده گفت تنها نرو صبر کن یه نفر تیر انداز هم همراهت بفرستم
اقای زهیری تعریف میکردن که منتطر یه نفر بودم که اقا مهدی از بیرون رسید هوا بارونی بود کفشاشونو باز کردن و برگشتن گلای کفشاشونو بتکونن
منو در ماشین دیدن
گفتن ابوالقاسم کجا میری
اقای زهیری جریان رو براشون تعریف کرده بودن
اقا مهدی :منم میام
اقای زهیری :برو به فرمانده بگو و اجازه بگیر و بیا بریم
در حین رفتن به مقصد بودن و نزدیکای مقصد
که یه موشک میزنه کنار ماشین
اقای زهیری میگفتن من لایق شهادت نبودم😭😭😭
موشک سمت ماشین و طرف من خورد
ولی به اقا مهدی اصابت کرد😭😭😭
طوری که جمجمه جداشده بود و خون فواره میزد😔😭😔😭
حالم بد بود..اخه چرا مهدی...من لایق نبودم😭😭😭
من تمام حواسم به اقا مهدی بود و هنگ کرده بودم و از خودم عافل بودم
تعریف میکردن ماشین باسرعت زیاد حرکت میکرد و کنترل پاهام دست خورم نبود که بتونم از روی گاز و کلاج بردارم
اونجا بود که تازه متوجه شدم ترکش به مهره ی کمرم اصابت کرده و پاهام در اون لحطه فلج کرده وپاها ناتوان بود
به حدی که مجبور شدم ماشین را با ترمز دستی نگه دارم
خدا سلامتی به اقای زهیری و خانوادشون بده
و خدا صبر واجر به خانواده های شهدا بده
ان شاءالله
#ح_دو_پ_فاطمه_الزهرا_س_شهر_هرند
🏴 السَّلامُ عَلَیْکَ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین.
🍂🥀 شهادت غریبانه و مظلومانه آقا امام حسن مجتبی ، علیه السلام ، را به پیشگاه با عظمت آقا امام زمان ، علیه السلام، رهبر معظم انقلاب اسلامی و خدمت جمیع شیعیان ، محبان و ارادتمندان آن حضرت ، تسلیت عرض می کنیم
🕯حک شده بر عرش اعلی ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
بهترین آقای دنیا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯“عِزَّهُ لِلَّهِ” یعنی که خداوند عزیز
عزتت داده است آقا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯وارث صبر امیرالمومنینی از ازل
نایب برحق مولا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯لا فتی الا علی و لا کریم الا حسن
یا کریم آل زهرا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯خُلق نیکویت حسن ، رویت حسن ، نامت حسن
ای سراپا حُسن یکجا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯ذکر زیبای “حسن جان” جان دهد صد مرده را
هر نفس هایت مسیحا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯حا و سین و نون ، اسرار کتاب مستی اند
مستی روز و شب ما ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯از مِی انگور یاقوتی چشمان شماست
این همه میخانه بر پا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯کربلا ، شیرینی تو قاسمانه جلوه کرد
پای احلی من عسل ها ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯تا ابد در قلب ما داری حرم ای بی حرم
پرچم عشق تو بالا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین
🕯اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ و اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ
سیدی اُنْظُرْ إِلَیْنَا ، یَا مُعِزَّ الْمُؤْمِنِین.
وصیت نا مه های شهدای شهر هرند
🌿❤️🎋🌹🌿❤️🎋🌹
شهید مصطفی زارع هرندی
محل شهادت: پنجوین
عملیات: والفجر 4
تاریخ شهادت: 13/08/1362
سن: 19 سال
گزیده وصیت نامه: پدرم هر وقت بدن قطعه قطعه شده مرا آوردند برو بر بالینم بنشین و نگذار خاکم کنند، تا این پیام را نخوانی، بگو، رهبرا، اماما، ببین بدن قطعه قطعه شده فرزندم را که عزیزتر از فرزند تو نبود و آنگاه دستانت را بسوی آسمان بلند کن و فریاد بزن خدایا این قربانی را از من بپذیر
🌿❤️🎋🌹🌿❤️🎋🌹
شهید رسول ناظمی هرندی
محل شهادت: کرستان
عملیات: پدافندی
تاریخ شهادت: 08/09/1361
سن: 16 سال
گزیده وصیت نامه:
درخت تنومند انقلاب اسلامی جز با خون آبیاری نمی شود لذا ملت ایران که به قول امام الهی شده است نباید از افزایش تعداد شهدا بهراسد.
🌿❤️🎋🌹🌿❤️🎋🌹
شهید حسین میرزاجانی هرندی
محل شهادت: اندیمشک
عملیات: پدافندی
تاریخ شهادت: 15/09/1365
سن: 21 سال
گزیده وصیت نامه:
از شما جوانان عزیز و سربازان اسلام می خواهم که به ندای حسین زمان یعنی خمینی بت شکن، امید مستضعفان جهان و نایب بر حق حضرت مهدی(عج) گوش فرا داده و به کمک اسلام بشتابید.
🌿❤️🎋🌹❤️🎋🌹
شهید محمد علی محمودی هرندی
محل شهادت: پنجوین
عملیات: والفجر
تاریخ شهادت: 05/08/1362
سن: 21سال
گزیده وصیت نامه:
از شما می خواهم گوش به فرمان امام باشید و از این نعمت گرانبهایی که خداوند نصیب ما کرده است حداکثر استفاده را بنمایید.
🌿❤️🎋🌹🌿❤️🎋🌹
روحشان شاد و یادشان گرامی🙏🙏🌹🌹
#ح_دو_پ_فاطمه_الزهرا_س_هرند
••انقلابی بودن فقط به چفیه انداختنُ مزارشهدا رفتن نیست؛🖇
••به خسته نشدنُ هرلحظه بیدار بودنِ
به دغدغهمند بودنِ :)
••چفیه بنداز،مزارشهدا هم برو
اما؛↓
••دغدغه خودسازی داشته باش..
••دغدغه فرهنگی داشته باش..🌿
🌿🍃🍁🌿🍃🍁🌿🍃🍁
🔴 گونه شناسی کوفیان در زمان امام حسن(ع) و جامعه امروزی ما
🔻 مردم کوفه در زمان امام حسن مجتبی (ع) را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
1️⃣ #امویان:
که بهعنوان ستون پنجم و نفوذی دستگاه معاویه در کوفه عمل میکردند و از سران اینها میتوان عمربنسعد و عَمروبنحُریث را نام برد.
2️⃣ #خوارج:
کسانی که فقط به درگیری با سپاه شام میاندیشیدند؛ البته نه از نگاه و رویکرد امام حسن(ع)؛ بلکه براساس مبانی خود در تکفیر اهل شام. اینها خود را از امام حسن(ع) هم اتقلابیتر میدانستند و شمربنذیالجوشن و شَبَثبنرِبعی از سران این گروه بودند. اینها برای حضرت هزینه درست میکردند و شاید بتوان گفت که نقش این گروه در تحمیل صلح بر امام حسن(ع) زیاد بود. عجب اینکه آنها در ادامه کار بهسمت معاویه چرخیدند!
3️⃣ #شکاک_ها:
کسانی که فریب خوارج را خورده بودند؛ اما هنوز در سلک آنها درنیامده بودند. اگرچه که مخالفتی از اینها سرنمیزد، اما قابل اعتماد نیز نبودند.
4️⃣ #الحمراء:
که حدود بیستهزار جنگجوی تازه همسلمان و غیرعرب بودند و بهدلیل ناآشنایی با معارف حقیقی اسلام، بهراحتی گول می خوردند. همین ها بودند که در ماجرای همراهی امام حسن(ع) و قضیه عاشورا، بهنفع امویان حرکت کردند واز روی نا آگاهی به دشمنان ائمه(ع) پیوستند.
5️⃣ #شیعیان:
مردمانی بابصیرت که پابهرکاب حضرت، آماده جنگ و مبارزه بودند ولی تعدادشان اندک بود .
🔻حال نوبت آن است که از تاریخ درس بگیریم:
اگر معاویه را نماد «دشمن خارجی» بگیریم، شاید بتوان راهبردها و راهکارهای او را بر حرکات دشمنان مختلف نظام اسلامی تطبیق کرد. برخی را از عاقبت تقابل با خود میترسانند و برخی دیگر را با تطمیع و تهدید از میدان بهدر میکنند.
🔻 نیروهای داخل جامعه هم شامل همان تقسیمبندی بالا هستند:
🔸«نفوذیها» که دل در گرو دشمن دارند و پازل دشمن در داخل کشور را تکمیل میکنند.
🔹خوارج که همان انقلابینماها هستند که همیشه دچار افراط و تفریط می شوند و با تند روی ها ی خود برای انقلاب هزینهسازی میکنند.
شکاکها که تحت تاثیر شایعات فضای مجازی و کمکاری نیروهای انقلاب و احیاناً خلاف کاری های انقلابینماها یا نفوذیها قرار می گیرند و نسبت به اصل نظام و کارآمدی آن تردید می کنند .
🔹 الحمراء را شاید بتوان بر افرادی تطبیق کرد که هم شور و هیجان و قدرتعمل دارند ولی مطالعه کافی ندارند لذا فهمشان از مبانی انقلاب و اسلام، بهاندازه کافی نیست. به همین دلیل باید به آنان آگاهی و بصیرت لازم را داد؛ وگرنه خدایناکرده ممکن است فریب بخورند و جزء ریزش های انقلاب شوند .
🔹 و نهایتا انقلابیون مؤمن و با بصیرت ، که به آرمان های انقلاب وفادارند و با فهم درست از تحولات داخلی و بینالمللی، همواره پای کار انقلاب مانده و با همه سختیها و مشقتها، کار انقلاب را پیش بردهاند.
✅ #نتیجه : تاریخ چیزی جز برآیند این نیروها بر هم نیست. پس هرگاه مؤمنان انقلابی که متناظر بر شیعیان مخلص دوران امام مجتبی(ع) هستند، به وظایف خود عمل کنند و با شکست توطئه نفوذیهای دشمن و انقلابینماها، سایر طیفهای جامعه را به خود جذب کنند و آنها را هدایت کنند، قاعدتا میتوان آینده جامعه را آیندهای مطلوب و تضمینشده دانست؛ آنچنانکه در دوران انقلاب اسلامی، این اتفاق رخ داده است.
🖌 #دکتر_امیرحمزه_مهرابی【ڪارشناس زمانه】
زیارت و صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام در زیر
⬇️⬇️⬇️
🌺✨#زیارتنامه_امام_حسن_مجتبی_علیه_ال
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعالَمین🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّء🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حَبیبَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِفْوَةَ اللّه🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَمینَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نُورَ اللّه🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا صِراطَ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَیانَ حُکْمِ اللّه🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ناصِرَ دینِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا السَّیِدُ الزَّکِىّ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْقاَّئِمُ الاْمین🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْعالِمُ بِالتَّأویلِ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْهادِى الْمَهْدِىّ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الطّاهِرُ الزَّکِىُّ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا التَّقِِیُّ النَّقِىّ🌹
السَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقیقُ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الشَّهیدُ الصِّدّیقُ🌹
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه🌹ُ
🌸✨صلوات خاصه امام حسن مجتبی علیه السلام
💔اللّهُمَّ صَلِّ عَلی الحَسَنِ بْنِ
💔سَیِّدِالنَّبِیِّینَ وَوَصِیِّ أَمِیرِالمُؤْمِنِینَ
💔السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ رَسُولِ الله
💔السَّلامُ عَلَیْکَ یابْنَ سَیِّدِ الوَصِیِّیَنَ،
💔أَشْهَدُ أَنَّکَ یابْنَ أَمِیرِ المُؤْمِنِینَ
💔أَمِینُ الله وَابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ
💔مَظْلُوماًوَمَضْیَت شَهِیداً،وَأَشْهَدُأَنَّکَ
💔الإمام الزَّکِیُّ الهادِی المَهْدِیُّ،
💔اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیْهِ وَبَلِّغْ رُوحَهُ
💔وَجَسَدَهُ عَنِّی فِی هذِهِ السَّاعَةِ
💔أَفْضَلَ التَّحِیَّةِ وَالسَّلامِ.
💔 سالروز شهادت
💔جانگداز دومین جانشین
💔رسول خدا صلی الله علیه وآله،
💔امام حسن مجتبی تسلیت باد.
💫اللهم عجل لولیک الفرج💫
اشاره ای به #مقتل #امام_حسن_مجتبی (سلام الله علیه)
🏴🏴🏴
از مصائب امام مجتبی (سلام الله علیه) که کمتر گفته شده اینست که جعده (لعنةالله علیها) با زهرى كه معاويه (ملعون) فرستاده بود، امام مجتبی (سلام الله علیه) را مسموم كرد.
وقتی خبر به سیدالشهداء (علیه السلام) رسید، خود را به بالین برادر رسانید.
امام حسن (سلام الله علیه) برادرش را بغل کرد و فرمود؛ ای برادر! دیدار به قیامت افتاد.
و بعد فرمود؛
وقتی از این کوزه، آب نوشیدم از حلق تا نافم پاره پاره شد.
امام حسین (علیه السلام) وقتی این کلام را شنیدند از شدت ناراحتی و گریه، کوزه آب مسموم را برداشتند و فرمودند من هم از این آب میخورم.
امام مجتبی (سلام الله علیه) با همان درد شدید با دست مبارک چنان به کوزه زدند تا از دست سیدالشهداء (علیه السلام) به زمین افتاد و شکست.
و آن موضعی که آب ریخت بجوش آمده و تکه تکه شد.
🏴🏴🏴
صدای گریه بلند و درد برحضرت غلبه میکرد و بر روی زمین می غلطید.
حضرت زینب و حضرت ام کلثوم (سلام الله علیهما) آنجا حاضر شدند و به برادر خویش میگریستند.
برای امام مجتبی (سلام الله علیه) طشتی آوردند و پاره های جگر حضرت تا هفتاد پاره یا به قولی صد و هفتاد پاره جگر درون طشت افتاد.
🏴🏴🏴
رنگ امام مجتبی (سلام الله علیه) سبز شد و فرمود که پیامبر خبر داد که حسن (سلام الله علیه) به سبب زهر رخسارش سبز میشود.
و حسین (سلام الله علیه) بر اثر زخم ها رخسارش سرخ میگردد.
در این حین رو کردند به حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) و فرمودند؛
ای یادگار مادر برو و فرزندم قاسم را بیاور.
حضرت ام کلثوم (سلام الله علیها) میفرمایند؛
وقتی قاسم را به نزد پدر آوردم، او را در برگرفت و صورت به صورت او گذاشت و های های گریستند.
بعد دست قاسم را به دست امام حسین (علیه السلام) گذاشت و فرمود ای برادر دخترت را نامزد پسرخود قاسم کردم و به موقعی که میدانی این دو را به ازدواج همدیگر در بیاور.
◾️◾️◾️
امام حسین و حضرت اباالفضل (علیهم السلام) از امام مجتبی (علیه السلام) پرسیدند که چه کسی شما را مسموم نموده است؟
حضرت فرمودند؛
میخواهید آن را بکشید؟
پاسخ دادند؛آری،
حضرت فرمودند؛
غضب خداوند برای او سختتر است و من نمیخواهم اسمی از او ببرم.
◾️◾️◾️
پیکر حضرت را برای وداع بطرف قبر پیامبر تشییع نمودند ولی عایشه ملعونه مانع شد و دستور داد که بدن را تیرباران کنند و هفتاد چوبه تیر بر بدن مطهرش اصابت کرد.
◾️◾️◾️
اما معاويه (ملعون) همراه با زهر، صدهزار درهم برای جعده ملعونه فرستاد بود و وعده كرد كه اگر حسن بن علی (سلام الله علیه) را مسموم کند او را به عقد يزيد (ملعون) در آورد،
ولى به وعده خود وفا نكرد که هیچ، بلکه دستور داد که جعده (ملعونه) را از شهر خارج کرده و بکشند تا کسی از این جنایت باخبر نشود.
👇👇👇
جعده (ملعونه) را به بیابانی بردند و موهایش را به دم اسب بسته و اسب را درصحرا رها کردند و بدنش تکه تکه و بدنش به مارمولک و چلپاسه مسخ میشد.
📗روضةالشهدا و اضافاتی
از کتب دیگر
💫اللهم عجل لولیک الفرج💫
🎀 هدیه #معنوی جمعه های کانال
👈به عیادت دوستی رفته بودم، پیرمرد شیک و کراوات زده ای هم آنجاحضور داشت. چند دقیقه بعد از ورود ما #اذان مغرب گفتند
آقای پیرکراواتی، باشنیدن اذان ، درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد و سجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نماز شد.!!برای من جالب بود که یک پیرمرد صورت تراشیده #کراواتی اینطور مقید به نماز اول وقت باشد. از او دلیل نماز خواندن اول وقتش را پرسیدم؟
🌹در جوانی مدتی از طرف #رضا_شاه مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم. ازطرفی پسرم مبتلا به #سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!!
روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، #مشهد🕌 برویم و دست به دامن امام رضا(علیه السلام) بشویم. آن موقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادر بچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم.
🌳 رسیدیم مشهد و بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی گریه میکرد . گفت برویم داخل حرم که من امتناع کردم بچه را گرفت و گریه کنان داخل #حرم آقا رفت.
🎅 #پیرمردی توجه ام را به خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود و سفره کوچکی که مقداری انجیر و نبات خرد شده در آن بود. هرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان میرفت!
❤️به خود گفتم عجب مردم ساده ای داریم پیرمرد چطور همه را دل خوش كرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات!
پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟⁉️
گفتم:چه شرطی و برای چی؟
👈شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه را #سر_وقت اذان بخوانی.!
متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکرکردم دیدم اگر راست بگوید ارزشش را دارد...
✅خلاصه گفتم :باشه قبوله و با اینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم و اصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.!
💚همین که گفتم قبوله آقا، دیدم سر و صدای مردم بلند شد و در ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید و مردم هم بدنبالش چون #شفاء گرفته وخوب شده بود. من هم از آن موقع طبق قول و قرارم با مرحوم "شیخ حسنعلی نخودکی" نمازم را سر وقت میخوانم.
💂♂روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتند رضا شاه جهت #بازدید آمده. درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدید شاه نمازم را بخوانم. چون به خودم قول داده بودم وضو گرفتم و ایستادم به #نماز. رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم. نمازم که تمام شد بلند شدم دیدم درست پشت سرم ایستاده.
👈 گفتم: قربان درخدمتگذاری حاضرم. رضاشاه هم پرسید : مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(علیه السلام) شرط کردم. رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد و با چوب تعلیمی محکم به یکی زد و گفت: مردیکه پدرسوخته، کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، و نماز اول وقت بخوانه دزد و #عوضی نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد!
♨️بعدها متوجه شدم، آن شخص زیر آب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما #نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود. از آن تاریخ دیگر هرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"شیخ حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم.
🌷(خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان)