کاش زندگی دکمه برگشت داشت...
میرفتیم به این زمان
#عمود۲۸۶
امام حسین دلمون برات تنگ شده ها...!!
4_5834501763520005406.mp3
5.06M
#سلام آقا🕊🍃
کنارخیمه ات میشینم تامیتونم
منو مثل حر میبخشی میدونم😔☝️
#واحدمهدییاوران
#تبلیغاتاسلامی
#مباداولایتتنهابماند
#خاکریزهایصاحبالزمانعج
#اللهمعجللولیکالفرج
#مجموعهسپاهیانقمربنیهاشم
#خاکریزهایمقاومت
#لبیکیاعلمدار
#رسانهباشید
#botcyber_sepah_313
• #السلامعلیکیاصاحبالزمان
🌱• یا امام الاِنس و الجان
🌱• الاَمان الاَمان الاَمان و رَحمَة الله و برڪاتُه...
🌼سـلام آقـا جــانم ..🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلتنگ بود...
دلتنگ رفقای آسمانے اش،
دلتنگ با آنان بودن،
دلتنگ پرواز براے رسیدن
به ڪاروانے ڪه جا مانده بود...
دلتنگ بود... دلتنگِ
دلتنگے هاے غریب قریب...
لبیک یا زینب(س)❣️
@shahiydarefkayedkhordeh
عاشقی دردسری بود نمیدانستیم ....
لبیک یا زینب(س)❣
@shahiydarefkayedkhordeh
AUD-20200705-WA0001.mp3
1.67M
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمامَ الْهُدىٰ...
🍃زمین در آغوش آسمان آرام میگیرد آنگاه که در انتهای افق، به یکدیگر میرسند🙃
🍃به رسم #آسمان،گاهی هدیه ای به امانت در آغوش زمین جای میگیرد تا چراغی شود برای #هدایت و در نهایت این آسمان است که امانت خود را باز پس میگیرد!
#محمود_نریمانی از آن امانت هاست!🌹
.
🍃در زمستان ۱۳۶۶ #قلب زمین را گرم کرد🙂
در #مکتب_حسین_علیهالسلام درس عشقبازی آموخت😍.
راهی شد تا ثابت کند هیچگاه در تاریخ، #حسین _علیهالسلام تنها نخواهد ماند.
فدایی #حضرت_عقیله شد و جاودان در تاریخ❣
🍃جریانِ خون به ناحق ریخته اش در شریان زمین، نبض تپنده ایست برای #بیداری، برای اثبات #حق از باطل.
🍃گذشتن از #محمدهادی برای او،سخت بود اما جاذبه ای که از آسمان اورا به بالا میکشید قدرتمند تر از #عشق_زمینی است!
🍃سهم محمدهادی از پدر، سنگِ مزاریست که مأمن تنهایی اوست و سهم زمین از محمود، نگاهیست که هیچگاه خاموش نمیشود.🌹
🍃در انتهای افق، آنجا که زمین در آغوش آسمان آرام می گیرد، پس از بیست و چند سال آسمان امانتش را تحویل گرفت...
مردادماهِ ۹۵، به وقت پرواز محمود❣
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #محمود_نریمانی
📅تاریخ تولد : ۱۲ دی ۱۳۶۶
📅تاریخ شهادت : ۱۰ مرداد ۱۳۹۵.حماء سوریه
🥀مزار شهید: کرج
📜خلاصه ای از زندگی :
سلام دوستان✋
من نسرین افضل هستم . 🙂
به لطف خدا در خانواده ای متدین قد کشیدم و بزرگ شدم . در دوران دانش آموزی اعتراضاتی که علیه رژیم داشتم باعث شده بود مورد تعقیب نیروهای امنیتی قرار بگیرم . 🍃
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در کمیته امداد و کمیته امام و سپاه و جهاد سازندگی خدمت کردم . اما در این بین جهاد سازندگی را پر ثمرتر از بقیه کارها یافتم و تلاشم را در این زمینه بیشتر کردم.🌺
در آغاز سال 1360 از فقر فرهنگی شدید کردستان آگاه شدم و با برادرم آقا احمد ( که مفقود الاثر هستن ) درمورد رفتن به آنجا مشورت کردم و در همین زمان بود که جهاد اعلام کرد که جهت رشد هر چه بیشتر فرهنگی خواهران در کردستان احتیاج است که تعدادی از خواهران متعهّد به آن خطّه عزیمت نمایند و مجاهدانه به کار بپردازند.🌸
با مشورت با علمای شهر همراه با تعداد دیگری از خواهران راهی کردستان شدم. به خاطر نیاز شدید آموزش و پرورش به مربی ، با عنوان مربی تربیتی در مهاباد مشغول به کار شدم و همزمان به معلمان نهضت سوادآموزی نیز آموزش تدریس می دادم🦋
در سال 1361 با یکی از پاسداران ازدواج کردم . با اینکه مشغله های زیادی داشتم اما همیشه سعی کردم محیط خانه را گرم نگه دارم و ودر انجام وظیفه ی خانه داری خود کوتاهی نکنم . 😊
شب دهم تیر ماه سال 61 با وجود تب و کسالت شدیدی که داشتم به همسرم اصرار کردم که مرا به مجلس دعای توسل ببرد . وقتی مراسم تمام شد و در مسیر برگشت در اتومبیل مورد اصابت گلوله ضدانقلاب قرار گرفتم و ...🕊
📝بخشی از وصیت نامه :
همسرم بدان که من نسرین کسی که تو را دوست دارد ، شهادت را هم بسیار دوست میدارم ، چون خدای خود را در آن زمان پیدا میکنم . 🌱
از تو می خواهم اگر می خواهی فردی خداگونه باشی و درس دهنده ، از امروز و از این ساعت سعی کنی تماس خود را با خدای خویش بیشتر کنی و همین طور معلّمی باشی جدّی . ❤️
#شهیدانه
🥀 دل کہ هوایے شد❤️
پـــــرواز است ڪہ
آسمـــــــانیت مےڪند
و اگر بال خونیـن داشتہ باشے
آسمـان هم طعم ڪربلا مےگیـرد ...
شهدای مدافع حرم
#علی_حسینی_کاهکش ❤🕊
#عارف_کاید_خورده ❤🕊
"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"
به نیابٺ از شهدا❤️
📣 قرض الحسنه باید ده #شرط داشته باشد :
🔸۱_ ازمال #حلال باشه
🔸٢_مال #سالم باشه
🔸۳_برای مصرف ضروری باشه
(گاهی قرض میکنن برای اینکه پشت دیوارخونشون رو سنگ مرمر کنن برا خاطر اینها نباشه❌)
🔸۴_بی #منت باشد
🔸۵_بدون #ریا باشد
🔸۶_#مخفیانه باشه
🔸۷_با #عشق بپردازی
🔸۸_ #تندوسریع بپردازی وطول ندهی
🔸٩_قرض دهنده خدارو برای توفیق #شکرکنه
🔸١۰_ #آبروی گیرنده حفظ بشه
یکی از اسامی خدا "جبار"هست یعنی جبران میکنه😊
💚" فیضاعفه له اضعافا کثیره"💚
*یضاعفه یعنی : دوبله
*اضعاف یعنی : دوبله ی دوبله
*کثیره یعنی : دوبله ی دوبله ی دوبله
خدا گفته چندین برابر چندین برابرش رو برمیگردونه✋🏻
اینجا خدا بجای اینکه بگوید یقرض الناس گفته یقرض الله
آنکس که به نیازمندی قرض میده درواقع داره به #خدا قرض میده
🌱حدیث داریم که:
خداست که صدقه رو میگیره .
فلذا به ما گفتن اگر پول به فقیری دادی دستتو ببوس.
چون درواقع #خدا این صدقه رو گرفته ودستت رو در دست خدا گذاشتی🌸
جالبه ماهرچه داریم از #خداست ولی باز هم به ما گفته به من #قرض دهید!
💢ما به دنیا اومدیم لخت وعریان بودیم بعدش هم با یه کفن میریم
🍃 خسیس نباشیم ❌
🔆اینها #امانت است دست ما
انفاق کنیم فقرزدایی کنیم چالش های اقتصادی رو پر کنیم ،دلها رو شاد کنیم ،دینمون رو ادا کنیم...
4_466191182125335014.mp3
1.9M
🌺روزی یک آیه🌺
تفسیر آیه به آیه قرآن کریم- حاج آقا قرائتی- "تفسیر قطره ای"
#سوره_بقره
#بقره_۲۴۵
مَّن ذَا الَّذِی یُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا کَثِیرَةً وَاللَّهُ یَقْبِضُ وَیَبْسُطُ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ
ﻛﻴﺴﺖ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭﺍم ﻧﻴﻜﻮ ﺩﻫﺪ ، ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﭼﻨﺪﻳﻦ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺑﻴﻔﺰﺍﻳﺪ ؟ ﻭ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﻛﻪ [ ﺭﻭﺯﻯ ﺭﺍ ] ﺗﻨﮓ ﻣﻰ ﮔﻴﺮﺩ ﻭ ﻭﺳﻌﺖ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ؛ ﻭ [ ﻫﻤﻪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻯ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﭘﺎﺩﺍﺵ ] ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﺍﻭ ﺑﺎﺯﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻩ ﻣﻰ ﺷﻮﻳﺪ .(245)
🔵 موضوع: قرض الحسنه
تعجیل در فرج امام زمان عج صلوات🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نظم و برنامه ریزی 🌟
استاد رائفی پور🌟
#معرفی_کتاب📚 :
#کتاب بیست و هفت روز و یک لبخند
روایت زندگی شهید مدافع حرم #بابک_نوری_هریس
ناشر: خط مقدم
نویسنده : فاطمه رهبر
#تکه_ای از کتاب (که از شهید عارف کاید خورده ❤️هم ذکر شده است) :
بابک هم می خندد. دیگر همه می دانند که عارف ، بیشتر از اینکه لباس آورده باشد، خوراکی آورده. هر وقت خسته می شود، قوري ، کوچکش را پر از آب میکند و آتشی راه می اندازد و نسکافه یا قهوه ای را آماده می کند و لیوان را توی هوا میگیرد و بچه های دور و برش را صدا .. می زند: بچه ها، بیایید خستگی درکنید! عارف، برعکس بابک، شیطان و بذله گوست. شاید برای همین، از ای که برخلاف خودش آرام است و تا وقت گیر می آورد، کتاب توی جیبش را باز می کند، خوشش آمده. دست به شانه ی بابک میکوبد و می گوید: بریم یه قهوه بزنیم، مهندس! بچه ها به دست های سیاه و روغنی شان نگاه می کنند و می خندند. زارع از لای چادری که باد تکانش میدهد، سایه ی دو جوان را دوشادوش هم می بیند که به سمت افق کشیده و کشیده تر می شود.
راه خرید کتاب :
https://manvaketab.ir/
#سلام_امام_زمانم 💚
شدهام در پے تو در بہ درٺ مهدےجان
ڪے رسد برمن مسکین نظرٺ مهدےجان
ڪے شود تا ڪہ عیان بر سر راهم گذرے
بر نگاهم ڪہ بیفتد نظرٺ مهدےجان
🦋 صبحت بخیر آقا 🦋
🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج