#سلام_امام_زمانم🌸🍃
ای بلندترین واژه هستی
شما در اوج حضور ایستاده ای
و غیبت ما را می نگری
و بر غفلت ما می گریی
شما خود دعا کن
که پرده های جهل و غفلت از
دیدگان ما کنار رود
تا جمال دلربای شما را بنگریم...
🌤اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ🌤
AUD-20210221-WA0005.
5.63M
چه ماه قشنگی هستی تو!
#ماه_رجب
التماس دعای فرج💫
فروشنده ی محصولات فرهنگی
و #طلبه ی حوزه ی علمـــیه بود. 🌺
در تاریخ ۲۶ اسفند ماه سال ۱۳۷۹ ازدواج کرد و دارای ۳ فرزند پسر بود. ❤️
به عنوان #بسیجی_مدافع_حرم در جبهه دفاعی سوریه حضور یافت.🍃
دوم اسفند ماه ۱۳۹۴، در زینبیه دمشق و درگیری با گروهک داعش بر اثر اصابت تیر و ترکش و جراحات وارده شهید شد. 🕊
مزار او در گلزار شهدای قزوین واقع است.🌾
4⃣
شهید هنگام سفر به #کربلا، #برپایی_موکب
در ایام #اربعین و حتی برای رفتن به #سوریه و #جهاد هم از امام زمان(عج) مدد گرفت؛🌺
می گفت جیره خوار امام حسین(ع) هستیم؛💚
هرگز برای مداحی صله نگرفت می خواست اجرش را از دست حضرت زهرا(س) بگیرد و بی بی(س) ایشان را خوب خرید.🌈
5⃣
همسر بزرگوار شهید✨
من با ذکر «سَلامٌ عَلی قَلبِ زِینَبِ الصَّبور»
در روزهای پس از شهادت ایشان توانستم تاب بیاورم🌹
الان هم هر زمان مدد بخواهم آقاحجت را شفیع خودم و اهل بیت علیهم السلام قرا می دهم.🍃
چنان که نزدیک اولین سالگرد شهادت ایشان خیلی بیتاب رفتن به محل شهادتش بودم، شب در خواب آقاحجت را دیدم که به من گفت: ما زنده ایم و بدون اجازه و با اراده خودمان هر وقت بخواهیم به دنیا می آییم و باز می گردیم...💛
صبح هنوز برنخاسته بودم که تماس گرفتند و گفتند عازم سوریه می شویم، یعنی 24 ساعت هم طول نکشید که شهید پاسخ دلتنگی من را داد.🍁
ایشان از همان ابتدای خواستگاری به من گفت که #دردِ_دین دارد و پدرم در پاسخ گفت همین که درد دین دارد، کافی است.🌾
با همین دردمندی هم بود که از ابتدای جنگ سوریه برای اعزام پیگیر بود•••🌺
6⃣
همسر صبور شهید✨
یک بار وقتی تلویزیون تصاویر سوریه را نشان می داد در حالی که رگ های گردنش برجسته شده بود و حرص می خورد، گفت: شما راضی هستی من بروم؟
خندیدم و گفتم: اولاً رضایت من شرط نیست و شما مختاری و بعد گفتم من خودم شما را روانه می کنم وگرنه چطور می توانم در آن دنیا به روی حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) نگاه کنم؟💚
پ.ن: وچه خوب آموختند درس مکتب زینب(س) را، این شیرزنانِ صبور و مؤمنه.🌹
7⃣
#شهادت✨
همراهان شهید تعریف می کنند صبح شهادت اش بعد از نماز صبح پنجره اتاق را باز کرده و رو به حرم بی بی(س) گفت: 15 سال برای تان نوکری کردم یک شب را بخرید و من در شب شهادت مادرتان شهید شوم ...🌸
و همان روز مصادف با شب شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در عملیاتی انتحاری به شهادت رسیدند 🕊
و دقیقاً از ناحیه بازو و پهلو دچار جراحت شده و نیمی از صورت شان هم کبود بود.🖤
8⃣