رابطه قلبی باامام زمان عج
طرف پنج دقیقه برای آقا کار میکنه ولی همون پنج دقیقه قلبأ به عشق امام زمان عج هست
امیدوارم یادبگیرید ویادبدید
اون هدف بزرگی که خیلیها پاش جان ومال وجوانی گذاشتن که به قول بعضی هاحالشون ازخودشون بهم میخوره که اینهارو میبینن
درک کنین
مدعی زیاد
که خواستن دیده بشن
غافل ازاینکه خداگمنام میخره
اونایی که دنبال دیده شدن نبودن
#مامدعیان صف اول بودیم
ازآخرمجلس شهداءراچیدند
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
🌹یادم هست ابراهیم هدیه 🎁 تهیه میکرد و به من می گفت: «به دوستانت که تازه نماز را شروع کرده اند وحجاب را رعایت میکنند هدیه بده».🌹
💐این رفتار را در #چهل سال پیش انجام می داد! زمانی که کسی به این مسائل توجه نمی کرد.
اینقدر شخصیت محبوبی در زندگی ما بود که حرفهایش را بدون دلیل قبول میکردیم.💐
اگر میگفت چادر سرت کن بدون دلیل قبول می کردیم اما او همیشه برای ما استدلال می آورد.
🌸وقتی میخواستیم از خانه بیرون برویم خیلی دوستانه میگفت: «چادر برای زن یک #حریم است.
یک قلعه و پشتیبان است.
از این حریم خوب نگهبانی کنید».🌸
🍃حتی یکبار زمانی که سن من کم بودم میخواستم جوراب رنگی بپوشم و از خانه بیرون بروم. ابراهیم غیر مستقیم گفت∶
«حریم زن با چادر حفظ میشود؛ حالا اگر جوراب رنگی به پا کنی، باعث میشود که جلب توجه کنی و حریم چادر هم از بین برود. جوراب رنگی جلوی نامحرم جلب توجه میکند»....🍃
📚کتاب سلام بر ابراهیم دو
راوی: خواهر شهید
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
شهید مشجری✨
جوانی که در بیست و چهارمین روز
از تابستان ۱۳۶۷ در تهران متولد شد. 🍃
وی در سال ۱۳۹۱ ازدواج کرد و ثمره این ازدواج فرزندی است که هنگام شهادت پدر ۱۴ ماه بیشتر نداشت••💕
3⃣
او که پرورش یافته #مکتب_حسینی بود،
دانش آموخته #دانشگاه_امام_حسین (ع) نیز شد.❤️
وی اگر چه در #سوریه به دنبال شهادت میگشت؛ اما روزی او انگار جای دیگری قرار داشت. 🙂
او باید در بیست و سومین روز از خرداد ۱۳۹۳ که همزمان با نیمه شعبان بود،
نزدیک به بینالحرمین به فیض شهادت نائل میآمد و دو روز بعد پیکر مطهرش در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) برای همیشه آرام میگرفت...🌹
4⃣
همســر بزرگوار شهید✨
محدثه🧕🏻
هنگام شهادت پدر ۱۴ ماه بیشتر نداشت. آن روزها متوجه نمیشد؛ اما اکنون بی قراری میکند.💔
عکس علیرضا روی دیوار اتاق است.
هرگاه که میخواهم موهای محدثه را شانه بزنم، میگوید، «مامان جلوی عکس بابا بایست که من را تا وقتی آماده شدم، نبیند. میخواهم بابا را سورپرایز کنم.»🙂💚
دختر کوچولوی ما حتی با یک تصویر از پدر، چنین ارتباط صمیمانهای برقرار کرده که میخواهد بابا را شگفت زده کند. 🍃
او هرچه را که میخواهد میل کند، میپرسد، «مامان، الآن بابا علی هم کنارمان نشسته؟ او ما را میبیند؟!»🍁
#احترام_به_پدر_و_مادر. علیرضا هیچگاه کوچکترین ناراحتی برای والدینمان به وجود نیاورد و همواره به آنها خدمت میکرد.🌸
علیرضا همواره به #اطاعت_از_ولیفقیه و خواندن #نماز_اول_وقت تاکید میکرد.🍃
5⃣
پــدر بزگوار شهید✨
پسرم بچه درسخوان و باهوشی بود.🌱
و ازهمان دوران کودکی در برنامه های مختلف دینی و مذهبی در محافل و مساجد حضور فعالی داشت.🌾
سر به زیر و #محجوب بود و احترام به بزرگتر را واجب می دانست.🌼
6⃣
شـــهادت✨
صبح جمعه بیست و سوم خردادماه 93 در نیمه شعبان و روز ولادت با سعادت امام زمان (عج) در عراق و نزدیکی مرز مهران خودرویی که علیرضا در آن حاضر بود، مورد سوقصد تکفیری ها قر ار می گیرد و به شهادت می رسد••🕊💚
7⃣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیز برادرم به نگاهت محتاجیم 💔
#کتاب_خدای_خوب_ابراهیم🌸
💜 توجه به نفس امّاره💜
🌟 از جبهه با آقا ابراهیم (شهید جاویدالاثر #ابراهیم_هادی) برگشتیم. توی راه به من گفت: نفس انسان اگر مهار نشود حتماً انسان را زمین میزند. اینکه می بینی برخی از آدمهای خوب، عاقبت به خیر نمیشوند به خاطر بیتوجهی به خواهش های نفس است.
باید جلوی نفس را بگیریم. باید تلاش کنیم. باید زحمت بکشیم.
🌟بعد به برادر شهیدم اشاره کرد و گفت:
شهید حسین پارسائیان رو میشناختم. او نفس خودش رو کشته بود، بعد شهید شد. خوش به حالش.
✨وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ✨
من خویش را مبرا نمیکنم چون که نفس انسانی پیوسته به گناه فرمان میدهد مگر آن را که پروردگارم رحم کند که پروردگار من آمرزنده و رحیم است. (یوسف/۵٣)✨
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
#یاصاحب_الزمان_عج💚
ای ناله به جایی نرسیدن تا کی؟
و ز باغ حضور،گل نچیدن تا کی؟
آه ای گل سرخِ مانده در خیمۀ سبز
دیدن همه را،تو را ندیدن تا کی؟
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
#صبحت بخیر آقای دلتنگی🌺🦋
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
🌷💫 اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَیْكَ مِنّی سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لا جَعَلَهُ الله
ُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِكُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ 💫🌷
🌷💫 لبیک یا صاحب الزمان
✨🕊🦋🕊✨
✨🕊🦋🕊✨
✨🕊🦋🕊✨
شیطان بسیـــــار طمع داره به
وقتایے که بیکاری ❗️
و مدام ذهنتو درگیر میکنه...♨️
برای زندگیتـــــ برنامه ریزی کن رفیق
بیکاری سمه⚠️
#تلنگر
4_5890929185588775800.mp3
1.84M
🌱 واسه خدا خوشگل کار کن!
🔻خدا دوست داره اینجوری عبادت کنی...
حتما ببینید از دستش ندید عالیه🌸
•┈┈••✾❀ الله ❀✾••┈┈•
⁉️گناهي كه مبتلا بهِ خيلي هاست و خيلي ها هم از وجودِ اين گناه خبري ندارند ! حالا اين گناه در ما هست يا نه ؟🤔
☆☆☆
⁉️بايد توجه كنيد ببينيد علائم يك شخصِ حسود در ما هست يا خير ؟! اول از همه بايد حسد تعريف بشه كه اصلاً حسد چيه و حسود كيه؟
•┈┈••✾❀ السّمیع ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ القدیر ❀✾••┈┈•
🤔خُب آقا ما موفقيتِ بقيه رو مي بينيم و دوست داريم كه اين موفقيت نصيب ما هم بشه !
❓آيا اين اسمش حسده ؟
✨
✨✨✨
✨
🌼نه ! حسد عبارت است از اينكه : موفقيتي در كسي ، در چيزي ، در جمعي ، در گروهي ، در مملكتي ، در دولتي مشاهده بشه و انسان آرزو كنه كه اين موفقيت از اونها گرفته بشه . به اين مي گن حسد !
•┈┈••✾❀ القاهر ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ الحکیم ❀✾••┈┈•
⁉️يعني چي ؟
✨مثلاً شما مي بيني فلاني خيلي پولدار هست !🧐
🍃 آرزو مي كني كه اي كاش اين شخص فقير بود ! به اين مي گن حسد .
✨ #اما اگه آرزو كني كه مثلِ اون بشي ، اين حسد نيست ، به اين مي گن غبطه !🙃
•┈┈••✾❀ العلیم ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ الحلیم ❀✾••┈┈•
🍃مي گن : دو نفر از يه قومي رو انتخاب كردند ، گفتند كه آقا از شما دو نفر مي خوايم سؤالي كنيم !
⁉️شما يه آرزوي مستجاب پيش ما داريد ! آرزوتون چيه ؟
☆☆☆
🍃اولي گفت : من دوست دارم هزار تا گوسفند داشته باشم !🐑🐑
✨ گفتن : خيلي خُب ، هزار تا گوسفندِ اينو بديد !🐑
•┈┈••✾❀ الحفیظ ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ الرحیم ❀✾••┈┈•
⁉️به دومي گفتند كه شما آرزوت چيه ؟
✨گفت : من دوست دارم صد تا گرگ داشته باشم !🐺🐺
🍃گفتن : چرا ؟
✨گفت : براي اينكه گوسفندهاي اين رو بخورن تا اينقدر براي من قيافه نگيره !😑
🍃به اين مي گن حسد ! به جاي اينكه خودش هم آرزوي هزار تا گوسفند🐑 رو بكنه
آرزو مي كنه صد تا گرگ داشته باشه !🐺🐺
•┈┈••✾❀ الرحمن ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ الصادق ❀✾••┈┈•
✨در زمانِ يكي از ائمه (ع) ، يه غلامي رو آوردند به جرمِ اينكه اربابش رو سربريده مي خواستن دارش بزنن ! امام اومدن گفتن :
اجازه بديد من دو تا سؤال از ايندارم !
✨
✨✨✨ ✨✨✨
✨
🍃فرمود : قضيه چيه ؟ عرض كرد : قضيه اينه كه من اربابم رو سر بريدم ! حالا هم مي خوان دارم بزنن !
•┈┈••✾❀ الصانع ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ الشهید❀✾••┈┈•
🍃فرمود : آقا چرا سر بريدي ؟
گفت : والله من اربابم رو خيلي دوست داشتم ، خيلي احترامش مي ذاشتم ، خيلي هم به من محبت مي كرد ،
✨اما يه روزي گفت : من چقدر به تو محبت كردم ؟ گفتم : خيلي ! ـ
✨آيا من تو رو بزرگ نكردم ؟ ـ چرا ! شما من رو بزرگ كرديد .
✨آيا من به گردن تو حقي ندارم ؟ ـ بله شما خيلي حق داريد .
☝️مايل هستي جبران كني ؟ ـ بله آقا ! من آرزوم اينه كه بتونم محبت هاي شما رو جبران كنم !
•┈┈••✾❀ الجلیل ❀✾••┈┈•
•┈┈••✾❀ الجبار ❀✾••┈┈•
✨گفت خيلي خُب ، بيا بريم خونه همسايه مون ، سرِ منو با اين كارد ببر و بذار روي سينه ام!
✨آقا اين چه كاريه ؟ ـ همين كه بهت مي گم !
✨چرا ؟ ـ چون اين همسايه رو من نمي تونم ببينم !
✨تو بيا سر منو ببر ، بذار روي پشتِ بومش ، فردا اينو مي گيرن مي گن قاتله و مي كشنش ! من دلم خنك مي شه !
•┈┈••✾❀ المتکبر ❀✾••┈┈•