آنهاچفیهداشتند…
توچادرداری...!
آنانچفیهمیبستندتابسیجیواربجنگند..
توچادرمیپوشیتازهراییزندگیکنی...
آنانچفیهراخیسمیکردن
تانفسهایشان آلودهیشیمیایینشود..
توچادرمیپوشیتاازنفسهایآلودهدورباشی..
آنانباچفیهزخمهایشانرامیبستند..
تووقتیچادریمیبینییادزخمپهلویمادرمیافتی..
آنانسرخیخونشانرابهسیاهیچادرتامانت دادهاند..
تو چادرسیاهترامحکممیپوشیتاامانتدار باشی
#حجاب
#تلـــــنگࢪانھ 🚶♀
-فرضکن«حضرتمهدی»بهتومهمانگردد!
-«ظاهرت»هستچنانیکهخجالتنکشی؟
-«باطنت»هستپسندیدهصاحبنظری؟
-«خانهات»لایقاوهستکهمهمانگردد؟
-«لقمهات»درخوراوهستکهنزدشببری؟
-حاضری«گوشیهمراه»توراچکبکند؟
-«باچنانشرطکهدرحافظهدستینبری»
-واقفیبر«عملخویش»توبیشازدگران؟
-میتوانگفتتورا«شیعهاثنیٰعشری»؟
اَللّٰـ℘ُـمَ؏َـجِّـلْلِوَلیِڪَالْفَرج❤️
خاطرهای از شهید آرمان علیوردی است که در کتاب «آرمان عزیز» به قلم محمدعلی جابری آمده است:
«داشت یکی یکی وسیلههایش را جمع میکرد تا از حوزه بزند بیرون. مهدی هم روی بالکن مسجد راه میرفت و به او نگاه میکرد. با خودش فکر میکرد: «یعنی آرمان کجا میخواهد برود؟ توی این شلوغیها که کسی جرأت بیرون رفتن ندارد. آرمان چرا نمینشیند درسش را بخواند؟»
پیش خودش حدس زد که شاید میخواهد برود کمک نیروهای انتظامی. از همان بالکن مسجد آرمان را صدا زد: «آرمان! داری کجا میری؟»
آرمان همان طور که وسیلههایش را جمع میکرد، گفت: «احتمالاً امشبم خیابونا شلوغ میشه. میخوام برم کمک نیروهای انتظامی تا اغتشاشگرها مزاحم مردم نشن. تو هم بیا تا امشب با هم بریم.»
مهدی همین طور که روی بالکن این طرف و آن طرف میرفت گفت: «آرمان بشین درست رو بخون! این کارها وظیفه من و تو نیست.»
آرمان کمی مکث کرد؛ نگاهش را برگرداند سمت مهدی و گفت: «آدم نباید سیب زمینی باشه.»
مهدی سری تکان داد و گفت: «خب حداقل از این به بعد کمتر برو.»
آرمان جواب داد: «باشه، امشب رو که برم بعدش دیگه کمتر میرم.»
رفت و برای همیشه دوستانش را تنها گذاشت.»
@shahidarmanaliverdiiii
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 روزی می آید ....
باران می آید ،
نسیم می آید ،
عشق می آید ،
تو
می آیی ..
مَهدی جان .. 🥺🌱
@shahidarmanaliverdiiii
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
بسم رب الشهدا
🌿نقاشی چهره ی شهیدمجید قربانخانی
معروف به حر مدافعین حرم
محل تولد : یافت آباد تهران
تاریخ ولادت: ۱۳۶۹/۵/۳۰
تاریخ شهادت : ۱۳۹۴/۱/۳
محل شهادت: خان طومان حلب
مدت عمر: ۲۵ سال
محل مزار : گلزار شهدای یافت آباد
پیکر پاک شهید بعد از سه سال در شب شهادت حضرت رقیه(س) به وطن برگشت
ارتباط با نقاش شهدا👇
@Naghashshohada
🌸🌸🌸🌸🌸
@shahidarmanaliverdiiii
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#اسرار_فدک شماره 23
شاهدان فاطمه بر ملكيت فدک
حضرت زهرا علیها السلام در همان مجلس ماند و کسی را فرستاد تا امیر المؤمنين و امام حسن و امام حسین علیهم السلام و ام ایمن و اسماء بنت عمیس (که همسر ابوبکر بود) آمدند و به همه ی آنچه حضرت زهرا علیها السلام فرموده بود شهادت دادند.
از جمله ام ایمن چنین گفت: از پیامبر شنیدم که می فرمود:
«فاطمه سیده ی زنان اهل بهشت است». آیا کسی که سیده ی زنان بهشت است چیزی را که مالک تباشد ادعا می کند؟ من نیز زنی از اهل بهشتم و من هم به آنچه از پیامبر صلی الله عليه و آله نشنیده باشم شهادت نمی دهم»
گفت: ای ام ایمن، این قصه ها را کنار بگذار، به چه چیزی شهادت می دهی؟
ام ایمن گفت: ای ابوبکر شهادت نخواهم داد تا در باره ی آنچه پیامبر صلی الله عليه و آله فرموده از تو اقرار بگیرم. تو را بخدا قسم می دهم، آیا می دانی که پیامبر صلی الله عليه و آله فرموده است: «ام ایمن زنی از اهل بهشت است»؟...
سوره_بقره_آیه( 220 تا 224)
#جزء_2
# به_نیت_شهید_حمید_سیاهکلی
@shahidarmanaliverdiiii
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯