کانال شهید ابراهیم هادی
#فنجانےچاےباخدا #قسمت_78 چند ضربه به در زد . ناخواسته شال سر کردم و اذن ورود دادم. "با اجازه" ایی
#فنجانےچاےباخدا
#قسمت_79
چند روز از آخرین تماس با یان و دیدار با حسام میگذشت و من مطالعه ی کتابی با مضمون نقش زن در اسلام را شروع کرده بودم.
خواندمو خواندم، از ریحانه گیِ زن تا نعمت خدا بودن اش.
گذشته ام را بالا و پایین کردم. در خانه ی ما خبری از احترام به جنس لطیف نبود. تا یادم میآمد کتک بود و فحاشی..
راستی پدرم واقعا مسلمان بود؟
اسلام چنان از مقام زن میگفت که حسرت زده خود را در آیینه برانداز کردم. یعنی گنج بودم و خودم نمیدانستم؟
بیچاره مادر که از زنانگی اش فقط تحقیر و ضعف را تجربه کرد.
و بیشتر حیرت زده شدم وقتی که دانستم علی (ع)، شیرِ میدان جنگ، همسرش فاطمه را با جمله (جان علی به فدایت) صدا میزد و من در مردانگی پدرم جز کمربندی در دست محضِ کبودیِ تنِ مادرم ندیدم.
اسلام را دینی عقب مانده میپنداشتم چون در عصر پیشرفت پیروانش را به حجاب محدود میکرد.
حجابی که آن را پارچه ایی سیاه، پیچیده به دور زنان میدیدم، جهت هوشیار نشدنِ غریزه ی نافرمانِ مردانش، مردانی که گرسنگی شان سیری نداشت اما حالا میخواندم که حجاب چشمانِ مرد، هم وزنی دارد با پوشیدگی تنِ زن.
و حسام چشمانش از یک عمر زندگیم محجبه تر بود.
حجاب در اسلام یعنی چشمانِ حریصِ نانوا و مردِ راننده، ارزش تماشایت را ندارد.
حالا میدانستم که زن در اسلام یعنی ملکه باش نه روسپیِ دست خورده ی کلوبهای شبانه.
شمایل آن چند زن و دختر محجبه با روسری ، کیف و کفش رنگی و زیبا، پوشیده در چادر که با اولین گامهایم در فرودگاه ایران دیدم، در خاطراتم زنده شد.
خودش بود.. حجاب یعنی همین.. زیبا باش.. اما محجوب و دست نیافتنی.
حسام، پنجره ایی تازه در چارچوبِ خودخواهی و بد اُنقی هایم به روی هستی باز کرده بود.
از اینجا دنیا پر از رنگ، خودنمایی میکرد.
و حالا ، من روسری را دوست داشتم.
تنفرهایی که به لطف امیرمهدیِ فاطمه خانم از دلپذیرترین هایِ زندگی ام شد.
آن روز مثل همیشه مشغول کنکاش برایِ یافتنِ جواب در لابه لایِ کتابها بودم که تقه ایی به در خورد و صدای اجازه حسام بلند شد.
با عجله شالی رویِ سرم گذاشتم و اذن ورود دادم.
وقتی وارد شد رایحه ی عطر همیشگی اش در اتاق پیچید و من سراسر نبض شدم.
رو به رویم ایستاد با لبخندی پر از رضایت. انگار خوب متوجه ی نیمچه پوشیدگی ام شده بود.
لب به گفتن باز کرد از دانیال، از سلامتی اش، و از سفر..
سفری از جنس ماموریت..
نام ماموریت به سوریه که آمد، دستانم یخ زد. با چشمانی ملتهب به وجودِ سراسر آرامش اش خیره شدم.
سوریه یعنی احتمال مرگ و اگر این جوانِ مسلمان شده در مکتب علی بر نمیگشت.
نفسی برایِ کشدن نمانده بود. کاش میشد که نرود.
با لبخند بسته ایی کوچک را به طرف گرفت. (ناقابله.. امیداورم خوشتون بیاد.. البته زیاد خوش سلیقه نیستم.. ببخشید.)
↩️ #ادامہ_دارد...
#نویسنده: زهرا اسعد بلند دوست
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست
در عشق تو بی جسم همی باید زیست
از من اثری نماند این عشق ز چیست
چون من همه معشوق شدم عاشق کیست
🌷#ابوسعيد_ابوالخير🌷
📎پ.ن: #شهید_رحیم_علوی در آغوش برادر ۱۴ ساله خود، کریم علوی...
#عملیات_کربلای_پنج
#شلمچه
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"شهادت فقط در جبهه های جنگ نیست...
اگر انسان برای خُدا کار کند و به یاد اون باشد
و بمیرد،شهید است"
(شهیده زینب کمایی)🍃🕊
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗞 بخشی از وصیت
🖌 شهید بشیــــــری
🎙 از زبان خــــودش
🍁#شهیدمحمدحسینبشیری
🍁#ما_ملت_امام_حسینیم
🍁#دفاع_مقدس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 خبرنگار:خوشحالی اخوی عملیات دیشب چطوربود؟
🔸خیلی خوبه اول شب دستم قطع شد از مچ ولی با این دستم جنگیدم
پ.ن : خداوندا این چه بزرگ روحیه ای است که این مردان داشته اند😞😞😞😞😞
#دنا_پلاس
🔗 حاج کمال🇮🇷
🍃🌺
مهربانا
ای طراوت همیشگی؛؛
از تو میخواهم
جوانه های دعای ما را
به باران اجابت خویش باروركنی
تا غنچه های عزّت و سعادت
درگلستان جانمان، شكوفا شوند.
به نام خدای همه
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
به رسم ادب هرصبح
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
یک حبه نور✨
فَاللَّهُ خَيْرٌ حَافِظًا ۖ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ
« و در هر حال، خداوند بهترین حافظ و مهربانترین مهربانان است»
#یوسف-آیه ۶۴
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
من زمین گیرم، گرفتارم، دعایم کن حسین؏...(:"
از خــودم والله بیــزارم، دعایم کن حسین؏
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
پرده بردار ز رخ، چهرهگشا ناز بس است
عاشق سوخته را دیدن رویت هوس است
#یا_صاحب_الزمان
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
هر روز صبح که چشم میگشایی
یعنی هنوز باید نقشت را در این صحنه شگفت زندگی بازی کنی
و هر روز جدید، آغازی جدید است
امیدوارم خوش بدرخشید😍
سلام
روزتون عالی 🌸🍃
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
★عالم ،#محضر شهداست؛
🍃اما کو محرمی که این #حضور را ★دریابد و در برابر این خلاء ظاهری
🍃خود را نبازد..!❌
★زمان می گذرد و #مکانها فرو می
🍃شکنند اما حقایق باقیست.
★#ناگهان باز دلم❤️ یادتان افتاد
🍃شکست...
#صبحتون_شهدایی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌷 بی همگان به سر شود،بی تو به سر نمیشود
🌷 عــشق تو در دلم بُـوِد غیر تـو جا نمیشود
#شهید_ابراهیم_هادی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
سردار شهید علیرضا بلباسی:
من تیربارچی دلاوری همانند آقای علیرضا عطایی مےخواهم....
روایت بسیجی که سردارش را تنها نگذاشت
تصویربازشود
#شهید_علیرضا_بلباسی
#شهید_علیرضا_عطایی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#با_شهدا
📕دفترچه گناهان یک شهید ۱۶ ساله
✍️در تفحص شهدا،
دفترچه یک شهید 16 ساله که گناهان هر روزش را می نوشت پیدا شد
❌گناهان یک هفته او اینها بود؛
شنبه: بدون وضو خوابیدم.
یکشنبه: خنده بلند در جمع
دوشنبه: وقتی در بازی گل زدم احساس غرور کردم.
سه شنبه: نماز شب را سریع خواندم.
چهارشنبه: فرمانده در سلام کردن از من پیشی گرفت.
پنجشنبه: ذکر روز را فراموش کردم.
جمعه: تکمیل نکردن ۱۰۰۰صلوات و بسنده به ۷۰۰ صلوات.
📝راوی که یکی از بچههای تفحص شهدا بوده مینویسد:
⁉️ دارم فکر می کنم چقدر از یک پسر شانزده ساله کوچکترم...
⁉️ما چی⁉️
❓کجای کاریم
حرفامون شده رساله توجیه المسائل‼️
1️⃣غيبت…
تو روشم ميگم🗣
2️⃣تهمت…
همه ميگن🔕
3️⃣دروغ…
مصلحتی📛
4️⃣رشوه...
شيرينی🍭
5️⃣ماهواره...
شبکه های علمی📡
6️⃣مال حرام ...
پيش سه هزار ميليارد هیچه💵
7️⃣ربا...💸
همه ميخورن ديگه🚫
8️⃣نگاه به نامحرم...🙈
يه نظر حلاله👀
9️⃣موسيقی حرام...🎼
آرامش بخش🔇
🔟مجلس حرام...💃
يه شب که هزار شب نميشه❌
1️⃣1️⃣بخل...
اگه خدا ميخواست بهش ميداد 💰
🌷شهدا واقعا شرمندهایم که بجای با تقوا بودن فقط
توجیه می کنیم‼️
شرمندهایم😔😔😔
برای شادی ارواح طیبه امام و شهداء #صلوات
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
زنان شیعه
مردتر از صد مردند
همهشان اقتدا کرده اند با بی بی دوعالم حضرت زهرا
در دفاع از ولایت
و در صبر، دلبسته اند به
سوزِ دلِ سوخته عمه جان زینب...
شوخی که نیست
در راه دفاع از حرم، بشوی مشوّق همسرت
و او را راهی آسمان کنی
#شهید_محسن_حججی
#همسران_زینبی
#دفاع_مقدس
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
نه پورشه سوار بودند
نه شیشلیک خور
نه ادعای ژن خوب داشتند
و نه حسابهای میلیاردی
حتی سفره خوب و رنگی هم نداشتند
اما؛نگذاشتند نگاه خناسان به ایران بیفتد...🥀
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
زیباترین کلام در پنج کلمه از زبان شهید مدافع حرم مصطفی صدرزاده:♥️
☘خودسازی دغدغهی اصلی شما باشد.
#یادش_باصلوات
#تصویرپروفایل
#الله_اڪبـر
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
در یکی از مغازه ها مشغول کار بود .
یک روز در وضعیتی دیدمش که خیلی تعجب کردم.
دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود.جلوی یک مغازه کارتن ها را روی زمین گذاشت
وقتی کار تحویل تمام شد .جلو رفتم و سلام کردم .بعد گفتم: آقا ابرام برای شما
زشته ، این کار باربرهاست نه کار شما!نگاهی به من کرد و گفت:کار که عیب
نیست،بیکاری عیبه،این کاری هم که من انجام میدم برای خودم خوبه،
مطمئن میشم که هیچی نیستم.جلوی غرورم رو می گیره!
گفتم :اگه کسی شما رو اینطوری ببینه خوب نیست!
شما ورزشکاری و.........خیلی ها می شناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا ، همیشه کاری کن که، اگه خدا
تو رو دید خوشش بیاد نه مردم!
#شهید_ابراهیم_هادی
#سلام_بر_ابراهیم
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
♡••
چہ کمیابند
آدمهایی کہ وقتی میفهمند
دوستشان داری
باز هم آدم میمانند...
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
اینجا دلی جامانده از #قافلهٔ_عشق
در آرزوی رسیدن به عُشاق
بیقراری میکند...✨♥️
#شهادت #رفیق_شهید
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi