🌹شهیدمدافع حرم #سید_امین_حسینی 🌹
✅مرد با #ایمانی بود وقتی که در تلویزون #بمباران حرم حضرت زینب سلام الله علیها را مشاهده کرد، دیگر در این حال و هوا نبود میگفت من باید #بروم از حرم عمه ام #دفاع کنم.
✅پدر و مادرم #رضایت دادند تا برود، وقتی که به فرودگاه رسید عمه ام به او تماس گرفت و او را #منصرف کرد.
✅فردایش به سرکار رفت، وقتی که برگشت پاهایش #فلج شده بود.
✅75روز همان طور باقی ماند و به دکتر رفت ولی #خوب نشد.
✅شب 75ام بود که گفت: اگر پاهایم خوب شود #یکسال میروم از حرم #عمه_ام دفاع میکنم، فردایش دوباره #پاهایش خوب شد.
✅سرانجام به سوی #سوریه رفت و در روز ولادت حضرت علی اکبر، به #شهادت رسید
و در نیمه شعبان روز ولادت امام زمان عج الله تعالی به #خاک سپرده شد.
🍃🌹🍃🌹
✍️ شبی در سوریه، من بودم و بانوی اهل سنت...
#قسمت_اول
💠 سوزش زخم بازویم لحظه ای آرام نمی گرفت، هجوم سرد و سنگین باد و خاک دست بردار نبود و سیاهیِ یکدستِ شب بیشتر آزارم می داد و باز هم هیچکدام حلاوت حضور در این هوای بهشتی را به مذاقم تلخ نمی کرد که حالا رؤیایم تعبیر شده و مدتی می شد که به عشق #دفاع از حرم، در خاک #سوریه برای خودم شور و حالی دست و پا کرده بودم.
حالا در ظلمت ظالمانه این خرابه ها به عزم مبارزه با #تکفیری ها گشت می زدیم تا محله ای را که همین امروز از تروریست ها باز پس گرفته بودیم، پاکسازی کنیم. هر چند در و دیوار در هم شکسته خانه ها به خاک مصیبت نشسته بود، اما دیگر خبری از حضور ذلیلانه اراذل تکفیری نبود که صدای تیزی، خوابِ خوشِ خیالم را پاره کرد و سرم را به سمت صدا چرخاند.
💠درست از داخل خانه ای که مقابل درش ایستاده بودم، چند صدای گنگ و مبهم به گوشم رسید و باز همه جا در سکوتی سنگین فرو رفت. فاصله ام تا بقیه بچه ها زیاد بود و خیال حضور #تروریستی در این خانه، فرصت نداد تا کسی را خبر کنم که با نوک پوتینم در آهنی و شکسته خانه را آهسته فشار دادم تا نیمه باز شود.
چراغ قوه کوچکم را به دهان گرفتم و اسلحه ام را آماده کردم تا اگر چشمم به چهره نحسش افتاد، شلیک کنم و خبر نداشتم در این خانه خرابه چه خبر است!
در شعاع نور باریک چراغ قوه، سایه زنی را دیدم که پشت به من، رو به قبله ایستاده بود و پوشیده در پیراهنی بلند و شالی بزرگ، به شیوه #اهل_سنت نماز می خواند و ظاهراً ردّ نور چراغ قوه را روی دیوار مقابلش دید که تمام بدنش از ترس به لرزه افتاد، جیغش در گلو خفه شد و نمازش را شکست.
فرصت نکردم چیزی بگویم که وحشت زده به سمتم چرخید و انگار راه فراری برای خودش نمی دید که با بدنی که از ترس به رعشه افتاده بود، خودش را عقب می کشید و نفس نفس می زد تا بلاخره پشتش به دیوار رسید و مطمئن شد به آخر خط رسیده که با صدایی بریده ناله می زد و به خیال خودش می خواست با همین نغمه غریبانه از خودش دفاع کند که کلماتی را به لهجه غلیظ محلی میان جبغ و گریه تکرار می کرد و من جز یک مفهوم مبهم چیزی نمی فهمیدم: «برو بیرون حرومزاده تکفیری!»
در برابر حالت مظلوم و وحشت زدهاش نمیدانستم چه کنم...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
💔
#شهید_محمدرضا_شیبانی_مجد
...🌹🕊 دو روز قبل از شهادت مادرش خواب می بیند که #درون_منزل یک #شهید آوردند و امام حسین علیه السلام خطاب به ایشان می فرمایند: پارچه #سبزی که از #سوریه برایت آوردند را بر سر این شهید ببند.
از امروز پسرت سید شده است. شب #شهادت_شهید_شیبانی طی تماس تلفنی از مادر می پرسد #خوابی_ندیدی ؟ و با اصرار ایشان مادر خواب را برایش تعریف می کند و صدای خنده و خوشحالی ایشان بلند می شود.
ودر نهایت تاکید می کند که حتما فردابه مراسم #تشییع پیکر همرزمش شهید ترمیمی بروند. همزمان با تشییع پیکر #شهید_ترمیمی در گرگان خود #محمدرضا نیز به #شهادت می رسد.
...🌹🕊گویی سفارش به پدرو مادر برای رفتن به تشییع دوستش پیامی برای آمادگی آنها بود. پیکر پاکش ۷ اردیبهشت ۱۳۹۶ در زادگاهش شهر فاضل آباد تشییع ودر #گلزار شهدای امامزاده هارون بن موسی بن جعفر علیه السلام #علی_آباد_کتول به خاک سپرده شد..
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#توئیت_نوشت
می گفت حب #اهلبیت مرز نمیشناسد اگر ما برای دفاع از آلالله نرویم نمیشود اسممان را #مسلمان بگذاریم پای خیلی از بچههای #خوزستان را به #سوریه باز کرد. عشق به خاندان اهلبیت علیهمالسلام هم دستگیرش شد. در یک چنین روزی در مسیر تاریخی عبور #اسرای_کربلا بر اثر اصابت مین به شهادت رسید
شهید #احمد_حیاری
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#توئیت_نوشت
💠پدر و عمویش در #دفاع_مقدس شهید شدند. خودش نیز جانباز #تفحص_شهدا بود. در فیلم #اخراجیها هم بازی کرد. متخصص #تخریب بود و با کمک نیروهای خود در #سوریه بیش از ۱۰ هزار #مین را خنثی کند. مزد جهاد خود را در چنین روزی در شرق حلب گرفت و مثل پدر آسمانی شد
#شهید_ابراهیم_خلیلی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
شهید حرمی که مثل مادرش زهرا س بین درو دیوار سوخت..💔
یڪی دو سال بود #عباس خیلی اصرار می ڪرد واسه رفتن به #سوریه.
من میگفتم: عباس نه، زمان رفتن تو رو من مشخص میڪنم، هنوز وقتش نرسیده .
توے این دو سال اڪثر دوره هاۍ #نظامی از جمله جنگ افزار و تاڪتیڪ و... رو گذروند.✅
یه مدتی ڪه از #نامزدیش گذشت، بهش گفتم: عباس تو از اون مردهاے #عاشقپیشه میشی، چون تا حالا به هیچ نامحرمی حتی #نگاه نڪردی
بهم خندید .
چند روز گذشت؛ اومد پیشم، گفت: حاجی تو رو خدا بذار برم، اینبار اصرار ڪردنش متفاوت بود.😢
گفتم: چیزی شده؟
گفت: سردار دارم زمین گیر میشم .
آره؛ عباس داشت #عاشق میشد، ولی از همه چیز براي " #حرم" زد..........✅
🔶🔹#عباس اولین نامحرمی ڪه دیده بود نامزدش بود.....❤️
#راوی_سردارحمیداباذرۍ
شهیدعباسدانشگر
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃به یاد آن روزی، که لابلای هوای گرگ و میش صبح، میان مزه شیرین هوای #پاییز، سیمای عاشقانه ات تا ابد بر لوح بهشتیان نقش بست.
🍃بابک نوری، شهیدی که معروف شده بود به #خوشتیپ_آسمانی، مانند نام خانوادگی اش، #نورانیت چهره اش زبانزد بود...
🍃شاید آن #اشک های شاعرانه برای مولای شهیدش، هرکدام همچو منشور، پرتویی از رنگین کمان را بر چهره اش نقش میبستند.
🍃پرستوی عاشقی که سرزمین های #غرب، با آغوش باز پذیرای اقامتش بودند، اما بلیط در دستانش، گذر #عاشقانه و یکطرفه ای بود به #سوریه. زمین، نردبان صعودش بود و آسمان، دل مشغولی اندیشه اش.
🍃شرط گزینش آزمون سبکبالان، زیبایی رخساره #دل است. غافل از آنکه هم ظاهر و هم باطن تو، هردو مملو از زیبایی حضور #آفریدگار بود. تو مجوز پرواز گرفتی و ما نیز که مفتخر بودیم به سیمای مزین، با قلب #تاریکمان دوباره جاماندیم و #جاماندیم و جاماندیم...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_بابک_نوری
📅تاریخ تولد : ۲۱ مهر ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶
🥀مزار شهید : رشت
🕊محل شهادت : بوکمال سوریه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
✨﷽✨
🍃به یاد آن روزی، که لابلای هوای گرگ و میش صبح، میان مزه شیرین هوای #پاییز، سیمای عاشقانه ات تا ابد بر لوح بهشتیان نقش بست.
🍃بابک نوری، شهیدی که معروف شده بود به #خوشتیپ_آسمانی، مانند نام خانوادگی اش، #نورانیت چهره اش زبانزد بود...
🍃شاید آن #اشک های شاعرانه برای مولای شهیدش، هرکدام همچو منشور، پرتویی از رنگین کمان را بر چهره اش نقش میبستند.
🍃پرستوی عاشقی که سرزمین های #غرب، با آغوش باز پذیرای اقامتش بودند، اما بلیط در دستانش، گذر #عاشقانه و یکطرفه ای بود به #سوریه. زمین، نردبان صعودش بود و آسمان، دل مشغولی اندیشه اش.
🍃شرط گزینش آزمون سبکبالان، زیبایی رخساره #دل است. غافل از آنکه هم ظاهر و هم باطن تو، هردو مملو از زیبایی حضور #آفریدگار بود. تو مجوز پرواز گرفتی و ما نیز که مفتخر بودیم به سیمای مزین، با قلب #تاریکمان دوباره جاماندیم و #جاماندیم و جاماندیم...
✍نویسنده : #مبرا_پورحسن
🌺به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #بابک_نوری
📅تاریخ تولد : ۲۱ مهر ۱۳۷۱
📅تاریخ شهادت : ۲۷ آبان ۱۳۹۶
🥀مزار شهید : رشت
🕊محل شهادت :بوکمال سوریه
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃برایِ پرستویی دیگر از دیار عشق...♡
#علی_عسگری گرما بخشِ سردیِ بهمنماه.
🍃شجاع و غیور و جسور، آنچه از جوانیِ علی به یادگار مانده، اعتقادش به #ترک_محرمات_و_انجام_واجبات است.
🍃به یقین باید انقطاعی صورت گیرد تا اتصالی حاصل شود و علی این را خوب میدانست که دست و دل از نبایدها شسته بود. انقطاعِ از محرمات ، نقطه اتصالش به آسمان بود🕊
🍃واجبات را هم مهم میشمرد و چه چیز واجب تر از #لبیک به ندایِ "هلمنناصر...؟"
🍃پرکار بود و توانا#مجاهدِ واقعی
از عراق به لبنان، از لبنان به سوریه و در نهایت خاکِ#سوریه نمکگیرش کرد.
🍃هر آنچه در توان داشت برای مردمِ مظلوم آنجا خرج میکرد ازخدمات فنی و مهندسی؛ تا امداد رسانی وغیره، او به سرمنشا نور رسیده بود و آماده میشد برای وصل برای پریدن.
🍃آنقدر برایِ#خدا کوشید؛ تا آرزویش را به آغوش کشید و حالا علی؛ "عند ربهم یرزقون" است💚
*شاید گرهِ کار ما هم، با گریه انقطاع باز شود!
#میلادت_مبارک ؛ رها شده از دنیا
✍نویسنده: #زهرا_قائمی
#شهید #علی_عسگری ♥️
#سالروز_شهادت🕊
📅تاریخ تولد: ۱۰ بهمن ۱٣۶٢
📅تاریخ شهادت: ۱۰ بهمن ۱٣٩۱
🥀مزار :گلزار شهدای چهار محال بختیاری
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃فاتح قلب ها بود او که هم زمین را با بودنش مفتخر کرد و هم میهمان همیشگی #آسمان شد...
از هوش و زکات و تواناییش چیزی نمیگویم اما همین یک جمله کافیست که قبل از اعزام به #سوریه برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بورسیه شده بود و در حوزه علمیه به عنوان یک نخبه میشناختندش😍
🍃در بین همکلاسی هایش کم سن ترین بود اما در همه مباحثه ها شرکت میکرد طوری ک اگر کسی اورا نمیشناخت متوجه سن و سال کم او نمیشد...
🍃قبل از #سوریه رفتن برای گرفتن دکتری در رشته حقوق اقدام کرده بود. از کودکی برای اهلبیت #روضه میخواند و مداحی میکرد شاید همان روزها بود که این چنین سرنوشتی را برای خود رقم زد...کسی چه میداند شاید هم در راهیان نور ضمانت شهادت گرفت....
🍃وقتی که سوریه میرفت مادرش هیچ وقت صورت اورا نبوسید، چون اعتقاد داشت مسافر دیگر باز نمیگردد... بار آخری که رفت هم صورت عزیز تر از جانش را نبوسید اما دست تقدیر برایش اینگونه نوشته بود که مسافرش برای همیشه در دلش #زنده بماند، به مادرش قول داده بود دو هفته ایی برمیگردد و اینجاست که ثابت میشود او مرد واقعیست سر قولش ماند و دوهفته ایی برگشت و آن هم چه برگشتنی رضا دیگر فقط دردانه مادر نبود، او عزیزِ خدا شده بود و خدا خریدارش، و این مادرش بود در حسرت #بوسیدن صورت ماهه پسرش...😔
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید #رضا_بخشی
📅تاریخ تولد : ٩ مهر ۱٣۶۵
📅تاریخ شهادت : ٩ اسفند ۱٣٩٣
🕊محل شهادت : سوریه
🥀مزار شهید : مشهد_بهشت رضا
@Modafeaneharaam
❅﷽❅
•فڪ ڪن برے #سوریہ......✨
•بہ همہ بگے فردا میرمـ
پیش بے بے......😍
•برے تو صحن..🏃
•پرچم یا عباس...🚩
•سربند •{ڪلنا عباسڪ یا زینب}•...🥀
•برے تو حرمـ🕌
رو بہ روے ضریح..😭
•بگے خانوم اجازه میدین
برم دفاع ڪنم از حرمتون......⚔
•بعد....↩️
●یہ پلاڪ...🙃
●یہ لباس بسیجے ....😎
●یہ ڪلاشینڪف...👻
●یہ ڪلت... 🔫
●یہ گلولہ ..💢
●یہ بیابون....🏜
●بیابون نہ بهشتـ.....🌸🍃
●پشتتـ يہ گنبد...........🕌
●انگار خانم داره نگاتـ میڪنہ......😍
●خانوم نگات میڪنہ........😊
●حس میڪنے ڪنارتہ...🍃
●بهت افتخار میڪنہ
بهت لبخند میزنہ...😌
●یہ نگاه به پشتـ سرتـ
بہ پرچم یا عباس میندازے🙃🚩
●میگے اربابـ
تا اسم شما رو گنبد هستـ....🦋
● مگه ڪسے میتونہ💢
بہ حرم چپ نگاه ڪنہ....😡❌
●خم شے بند پوتینتو
سفت میڪنے.... 👟
●سربندتو سفتـ میڪنے...🙃
●ڪلاشتو سفتـ میچسبے...😏
●ڪلاشتو میگیرے میگے یا عباس.....✊🏻
●بعد از اینکه چندتا داعشے
حرومے رو به هلاڪت رسوندے😤
●ببینے یہ ضربه خورده بہ قلبتـ....🙃💔
●قلبت شروع میڪنہ بہ سوختن.....🔥
●از خون دستت میفهمے
مجروح شدے....🙂
●میگے بے بے ببخشید شرمندم......😔
●دیگه توان ندارم......😭
●دوستاتـ جمع شن دورتـ
نفساتـ بہ شمارش میوفتہ😭💔
●چشمات تار ميبینہ......😞
●بے بے بیاد بالا سرتـ برا شفاعتـ...😭
خون زیادے ازتـ رفتہ....... .💔
●دوستاتـ پاهاتو بلند ڪنن
تا خون بہ مغزتـ برسہ...
●اما ميگے:
پاهامو بذارین
زمین سرمو بلند ڪنین...🙂
●بے بے اومده میخوام
بهش سلام بدم💔 :)
●چند دقیقه بعد چشماتو ببندے....😌
●چند روز بعد بہ خانوادتـ
خبر بدن شهید شدے🙂🖤 :)
عجبرویایے :)💔
♥️🦋♥️
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
خاطره ای کوتاه از شــهید مدافع_حرم #حــسین_فیاض
با نام جــهادی #شرور_یڪ
بعد از تشییع #حسین رفتیم خونه تو خونه بحث شد ڪه شــهدای #سوریه شــهید هستن یا نه؟
همسایشون خطاب به عڪس حسین میگه: من #امشب7بار زیارت عاشورا میخونم, اگر تو واقعا #شــهیدی #امشب بیا به خوابم😐
شب زیارت #عاشورا میخونه و میخوابه اون شب ڪه هیچی، اما چند شب دیگه #حسین میره بخوابش همسایشون میترسه به حسین میگه: گفتم بیا به خوابم ولی نه هر شب!😂
بعد اون #دیگه بخوابش #نمیره هر ڪسی اینو میشنوه میگه:
حسین اون دنیا هم دست از شیطنت هاش برنمیداره😂😂
#نقل_از_فرمانده_شهید
#شهیدلشکرغیور_فاطمیون
شهید مدافع حرم حسین فیاض🌹
#سالروز_شهادت🕊
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#مادرشهیددهقان
#محمد_رضا بہ دوچیز خیلےحساس بود
موهاش، موتورش
قبل ازرفتن بہ #سوریہ
هم موهاشو تراشید
هم موتورشو بہ دوستش بخشید
بدون هیچ وابستگے رفت😔
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#تصویر
🔺لحظاتی قبل از شهادت
پیکر مطهر بعد از شهادت
دومین شهید مدافع حرم علی عسگری
#شهادت:۱۳۹۱/۱۱/۹ #سوریه
خاطره ای از شهید مدافع حرم #علی_عسگری
در پتروشیمی اراک کار می کردیم ماه رمضان بود و هوا بسیار گرم و محل کار ما مخازن کروی بود که باید در داخل آن کار می کردیم. بدنه مخزن باید تا 100 درجه سانتیگراد حرارت می دید تا گرم شود و بعدا شروع به کار کنیم. شهید عسگری همپای ما در آن شرایط که برای کسی هم که روزه نبود تحملش سخت بود روزه میگرفت و کار می کرد ...
یک شب به اتفاق هم ,به منزل دوستان در خوابگاه دیگر رفتیم و دیدیم که هندوانه ای گذاشتند وسط و به ما هم تعارف کردند اما شهید قبل از آنکه از هندوانه بخورد از دوستان پرسید که از کجا آورده اید در اینجا که دسترسی به مغازه ندارید گفتند:از باغ کنار پتروشیمی کندیم ,شهید گفت آیا صاحبش میداند؟ گفتند:نه
او چنگال را به زمین گذاشت و گفت :با مال شبه ناک جسم و روحم را آلوده نمی کنم ..
انشالله خداوند از میوه های بهشتی
نصیبمان کند...
#صلوات ❤️
#دومین_شهید_مدافع_حرم
#روزه_داری
#سخت_کوشی
#مال_حلال
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#پایاننامه_شهادت
سردار شهید #رضا_بخشی دروس حوزوی را تا مقطع کارشناسی ارشد در «جامعه المصطفی العالمیه» ادامه داد و پیش از شهادتش در حال تدوین پایاننامهاش با محور تحولات #سوریه بود.
او در دانشگاه پیام نور فریمان نیز در مقطع کارشناسی رشته حقوق تحصیل کرد
این مدافع حرم، به جز فارسی به زبانهای انگلیسی و عربی نیز کاملا مسلط بود.
اما مهمترین بخش داستان این سردار اسلام در جملاتی روایت میشود که پس از این خواهیم گفت
خیلی از رزمندههای ایرانی و عراقی و سوری و دیگر مدافعان حرم او را به نام « #فاتح » میشناختند و میدانستند هرجا که فاتح پا بگذارد عملیات حتما با پیروزی همراه است
نبردهای رودررویش با تکفیریها و رشادتها و دلیریهای شهید بخشی همچنان در #عتیبه و #ملیحه و #درعا و #غوطه_شرقی و #حلب بر زبان رزمندههای مقاومت جاری است
سرانجام اسفند سال ١٣٩٣ و در حال و هوای ایام #فاطمیه در درگیری با تروریستهای تکفیری #جبهه_النصره در جریان آزادسازی #تپه_تلقرین در #حومه_درعا به #شهادت رسید
﴿سردار شھید«رضابخشی(فاتح)» جانشین فرمانده«فاطمیون»﴾
#ولادت؛ 1365/07/09
#شھادت؛ 1393/12/09
#محل_شھادت؛ سوریه - تل قرین
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
شهیدمدافع حرم #امیر_کاظم_زاده
ولادت : ۱۳۶۱
شهادت : ۱۴ خرداد ۱۳۹۲ #سوریه
نمی خوام اندازه یک خرما هم دین از کسی و حتی بیت المال گردنم باشه ... ⇩⇩⇩
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
وقت درجه اش رسیده بود، آن روزها داشت آماده میشد دوباره برگردد #سوریه، هم قطارهایش قبل تر رفته بودند دنبال کارهای ترفیع و بیشتر آنها درجه شان روی دوششان نشسته بود، یک بار یکی از دوستان صمیمیاش پاپی اش شد که چرا نمیروی سراغ کارهای درجه ات؟
گفت: عجله نکن عبدالله! درجه دادن و درجه گرفتن؛ بازی دنیاست، اصلش آن است که درجه را #خدا به آدم بدهد، خدا بخواهد، میبینی که درجهام را توی سوریه از دست خود خدا میگیرم.
#شهید_حامد_جوانی🕊🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
داداش مهدی خیلی دلداده #امام_رضا علیه السلام بود. یه روز که عازم مشهدالرضا علیه السلام بودیم بهم گفت: میدونی چطوری باید زیارت کنی و از آقا حاجت طلب کنی؟ گفتم: چطور؟
گفت: باید دو زانو روبه روی ضریح بشینی و سرت رو کج کنی، خیلی به آقا التماس کنی تا حاجتت رو بده، زود بلند نشی بری.
فکر میکنم برات شهادتش رو هم همینجوری از امام رضا علیه السلام گرفت؛ چون قبل از آخرین سفر به #سوریه، رفته بود پابوس امام رضا علیه السلام
به روایت خواهر شهید مهدی لطفی نیاسر🕊🌹
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#حاج_قاسم پدرشان را در آورد
دشمنان #سپاه حتی نمیدانند که سپاه به آنان نیز خدمت کرده...
اگر سپاه مقابل داعش و #تروریست نمیایستاد ؛ امروز اروپا ، سوریه بود.
#از_سپاه_متشکریم
#داعش #اروپا #سوریه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#یا_مهدی_ادرکنی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
پدری که فرزندش را در آغوش ؛
گرفته و هر دوزیر آوار جان باختهاند ...
قلب ملت ایران همراه مردم مظلوم و ؛
مقاوم #سوریه است ...
#حلب
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
امضای شهادت🌷
💠مهدی توی #وصیتنامه اش نوشته بود: رسیـدن به سن سے سال برایـم ننگ است. آخرین بار ڪہ از #سوریه برگشت با هم رفتیم مشهـد. بعد از زیارت دیدم مهدے ڪنار سقاخونه ایستاده میخنده😍
🔰ازش پرسیدم چیـه مادر چرا می خنـدے؟؟؟ گفت #مادر، امضای شهادتم رو امروز از امام رضا علیه السلام گرفتم🕊
🔰 بهش گفتم اگه تو شهید بشے من دیگه ڪسی رو ندارم😢 #مهدی دستش رو به آسمون ڪرد و گفت مادر خدا♥️ هست...
#شهید_مهدی_صابری
📚برگرفته از کتاب فاطمیون.
اثر گروه شهید هادی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿°•
#تا_انتها_مشاهده_کنید
روایتگری حاج مهدی رسولی در حرم حضرت رقیه سلام الله علیها برای خانواده های معزز شهدای مدافع حرم
#حاج_مهدی_رسولی
#سوریه
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ما را بنویسید فدای سر زینب...
آماده ترین افسر رزم آور زینب ...
.
🎥 #کلیپ دیده نشده از حضور حاج قاسم در جمع #رزمندگان لشکر ویژه ۲۵ #کربلا_و مداحی برادر قنبری _#سوریه ۱۳۹۵
.
#هفت_تپه_ی_گمنام
#شهید_رحیم_کابلی
#شهید_رضا_حاجی_زاده
#شهید_سیدرضا_طاهر
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#لشکر_ویژه_۲۵_کربلا
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شهید مدافع حرم
تازه دامادشهید،#هادی شجاع 💔
🍃⚘🍃
در ۲۳ آبان ماه سال ۱۳۶۸ درتهران،چهاردانگه اسلام شهر متولدشد.
متاهل بود و تازه داماد
۱۰#روز پس از #ازدواج به #سوریه اعزام شد و#چندروزبعدهم به #شهادت رسید.
🍃⚘🍃
سه خواهروبرادربودند،ایشان فرزند اول خانواده بود.
خانواده اش بسیارمذهبی و متدین بودند، از کودکی در مساجد و حسینیه ها #فعالیت می کرداز ابتدا #با#خدا و بانماز بود از اول #راه #خدا را شناخت،مادرش همیشه از #خدا می خواستند فرزندانشون، کنیزان و نوکران
#اهل بیت⚘ باشند. از بچه 7 ساله تا پیر 80 ساله همه #شهید را به #نیکی می شناختند. پدرش وعمویش،#رزمنده دفاع مقدس بودندو در #جبهه حضور داشتند و این باعث شده بود ایشان از #کودکی با #دفاع از #دین و #ناموس خو بگیرد.
🍃⚘🍃
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi