#خدای من
نور حضورت را
بی وقفه به جانمان بپاش
که گشایشی است
پنجره ی امید صبح ما را ...
#سیناخالقی
به نام خدای همه 🌱
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور✨
[ بِيَدِكَ الْخَيْرُ ...]
تمام خوبی ها به دست توست!
بی حساب میدَهی ُ
بارانِ مهربانی ات را ، لبریز میکنی !
حتی به کسیکه ، قدر نمیداند..
#خدایا_ شکرت
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
حدود ساعت باران
به وقت شرعی شعر
نشسته ام که دو رکعت غزل به جا آرم
بدون علم عروض بدون آرایه
چقدر ساده نوشتم
که دوستت دارم
#ظهیر مومنی
باز هم سهممان از جشن تولدت، باران بود...
بُکاءَ الفاقِدین...
اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج🍃
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
من ای صبا ره رفتن به کوی دوست ندانم
تو میروی به سلامت، سلام ما برسانی...
درودهااا
پگـــــــاه آدینتون زیبــــــــا
خانه دلتون سرشار از عطر روح نـــــــــواز اقاقیا و یاس
خونه امیدتون پایدار و فریبا☀️
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
هیچ خوشبختی
بزرگتر از آرامش فکری نیست...
الهی
آرامش و شادی
همیشه همراهتون
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
آقـای من
کاش فریاد "لبیک یا مهدی" منتظرانت
زودتر به ندای "أنا المهدی" تو
رنگ زیبای ادرکنی بگیرد ...
که آخر به سر آید
تنهایی منتظر و منتظران ...
▪️اللهم عجل لوليک الفرج
▫️بحق سيدتنا الزينب علیها السلام
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍃🌺مهم نیست چه خواهد شد
بهترین تدبیر همراهی با خداست.
🔹هرگز نگران آینده یا گذشته نباشید،
فقط کافیست هر روز با خدا و برای خدا زندگی کنید.
🔹برای رسیدن به هر منظوری نهایت تلاش خود را بکنید، اما نگران چیزی نشوید.
فقط برای خدا کار کنید و به آنچه روی میدهد اهمیتی ندهید.
🔹هنگامی که حقیقتا خدا را بشناسید، دیگر برای دوستان و عزیزان خود غصه نخواهید خورد و نگران آنها نخواهید بود.
زیرا که حکمت و قدرت و مهربانی خداوند، شامل حال همه ما خواهد شد.
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
4_479221683404669685.mp3
زمان:
حجم:
1.51M
🌷🌷
گویند چرا
دل به شھیدان دادے؟
واللہ ڪہ من ندادم
آنھا بردند....
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#راز_شهادت
#شهدا با همه فرق داشتند..
نمی گویم فرشته بودند
ولی آدم بودند..
شهدا هم مثل ما
در این دنیای پر گناه بودند
اما هر چه دنیا برایشان دلبری کرد
به او رو ندادند..
چه خوب گفت امیرالمومنین
که: "دنیا می خواست آنها را بفریبد
اما عزم دنیا نکردند
می خواست آنها را اسیر خود گرداند
که با فدا کردن جان
خود را آزاد ساختند"
همه شان با بقیه فرق داشتند
احمد مشلب شان
مجید قربانخانی شان
بابک نوری شان
و حتی رضا سنجرانی شان
که میگفت من شهید میشوم که دیگران بفهمند شهدا با بقیه فرق ندارند..
حتی او هم با بقیه فرق داشت..
راز شهادت این است
💖با بقیه فرق کنیم..💖
#شهید_احمد_مشلب
#شهید_مجید_قربانخانی
#شهید_بابک_نوری_هریس
#شهید_محمد_رضا_سنجرانی
#شهید_امید_اکبری
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
مےگفت: زندگیت رو بسپار به خدا
وقتی زندگیت برای خدا باشه،
سریع بهش میرسی...
این حرف جوونی بود که موقع شهادتش، فقط ۲۰سال داشت
#شهیداحمدمشلب
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
تقویم را ورق بزن و انتخاب کن
این جمعهها برای تو تعطیل میشود
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#اللهّمَعَجِّللِوَلیِّڪَالفَرَج
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت پنجاه و ششم شفای فرزند🌺 💢سال ها از دوران دفاع مقدس گذشت. سال ۱۳۹۳ من
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت پنجاه و هفتم
تاج بندگی🌺
💢ابراهیم در زمانی که در میان اهل دنیا حضور داشت، به خواهران و بستگانش در مورد حجاب بسیار تذکر می داد. تمام نزدیکان او در رعایت حجاب دقت داشتند.
💢ابراهیم به خواهرش می گفت: چادر یادگار حضرت زهرا سلام الله علیها است. ایمان یک زن وقتی کامل می شود که حجاب را کامل رعایت کند.
💢اگر می خواهید الگویتان حضرت زهرا سلام الله علیها باشد کاری کنید که ایشان از شما راضی باشند.
💢این اهمیت به حجاب هنوز هم در رفتار ابراهیم ادامه دارد! این را از میان پیام هایی که به ما رسیده می توان فهمید.
💢ابراهیم در بیشتر هدایت هایی که برای خواهران دینی خود داشت به موضوع حجاب که همان تاج بندگی است تاکید داشته است.
💢موارد زیر از میان همین پیام ها و ایمیل هاست.
داستان اول👇👇👇
💢سلام خدمت تمام دوستان و عاشقان شهید #ابراهیم_هادی
💢آشنایی من با این شهید بزرگوار این گونه شروع شد که من به طور اتفاقی تو فضای مجازی مطالب و عکس های شهید هادی رو می دیدم.
💢اوایل از آدم های مذهبی متنفر بودم! برای همین به شدت نگاه به تصویر ایشان معذب بودم. طوری که نخونده متن و عکس رو رد می کردم. فقط از میان مطالب فهمیدم کتاب سلام بر ابراهیم معرف این شهید پهلوان است.
💢خیلی اتفاقی همسرم کتابش را برایم آورد و کمی از او تعریف کرد.
💢من هم یک روز که کاری نداشتم شروع کردم به خواندن ولی همچنان از نگاه روی جلد کتاب معذب بودم. نحوه نگاهش طوری بود که انسان خسته نمی شد. از طرفی می خواستم ببینم آخرش چه می شود.
💢کتاب را خواندم. چندین بار خواندم. با خاطراتش خندیدم و گریه کردم. هربار بهتر از قبل فهمیدم که چه شخصیت مثبت و الگویی دارد.
💢من تا حدودی داداش ابراهیم رو شناختم و به همه دوستانم توصیه می کردم که بخوانند.
💢تا اینکه یه روز رفتیم بهشت زهرا علیه السلام.
💢(البته بگم که من اون موقع اصلا حجاب درستی نداشتم. به هیچ چیز مقید نبودم. حتی وقتی کتاب رو خوندم و فهمیدم آقا ابراهیم روی مسئله حجاب خیلی تاکید داشت باز به همان صورت بی حجاب بودم.)
💢به هر حال با همون سر و وضع رفتم گلزار شهدا. قطعه ۲۶ رو زیر رو کردم به خود شهید قسم هیچ اثری از شهید هادی نبود! چندین بار کل قطعه را گشتم ولی پیدا نکردم.
💢تو گوشی نگاه کردم دیدم نوشته قطعه ۲۶.
💢از یه سرباز هم پرسیدم گفت ما شهید هادی اینجا ندارم !!
💢بعد از یک ساعت گشتن، نتونستم شهید هادی رو زیارت کنم. برگشتم به سمت منزل.
💢تو راه خیلی دلم گرفت و گریه کردم. احساس کردم شهید نخواسته من رو ببینه.
👇👇👇