eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.2هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در حیرتم که عشق از آثار دیدن است... ما کورها ندیده چرا عاشقت شدیم.. 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
سلام که تکرار شود، “آرامش”، قطره قطره ی کدورت های جان راشستشو میدهد! باز هم سلاااااام🤚 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
امروزازدشت شادی ومهربانی یک طبق گل لبخند آورده ام تاکنم هدیه به لب های شما لبخندبزنید چونکه سزاوارعشق و شادی هستید سلام پنجشنبه تون شاد همراه بااتفاقات قشنگ 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
مشتاقم برای یڪ تغییر به دست شما آسمانے‌ها ڪه زیر و رو شود، ناخالصے‌هاے نفسِ زمین‌گیرم... رقیق شهیدم 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 ـ لِمَتی؟ + لِآخِر النّفَس.... وللّه! لِآخرِ النّفَس❤️ _ تا کِی؟ +تا آخرین نفس... به خدا قسم تا آخرین نفس♥
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آدم چه زود پیر می شود وقتی احساسش اضافه تر از درک آدمهاست 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
🏳 کانال کمیل... 📎جایی که بیشتری هامون دلمون جامونده ... تشنگی شرط "شهادت" است و تشنه کامی زینت آن . . . 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت شصت هیئت و معلم🌺 هیئت👇👇👇 💢هر زمان در جمع رفقا در هیئت حاضر می شد شور ع
قسمت شصت و یک میز کار و غذا🌺 میزکار👇👇👇 💢اوایل انقلاب بود. ابراهیم در کمیته مشغول فعالیت بود. حیطه فعالیت کمیته ها بسیار گسترده بود. مردم در بیشتر مشکلات به کمیته ها مراجعه می کردند. 💢من به کمیته ای که ابراهیم در آنجا مشغول بود رفتم. چند اتاق کنار هم بود در هر اتاق یک میز قرار داشت و یکی از نیروهای کمیته پشت میز جوابگوی مردم بود. 💢وارد اتاق ابراهیم شدم برخلاف دیگر اتاق ها میز کار پشت سرش بود و صندلی جلوی میز قرار داشت!! صندلی مراجعین هم جلوی صندلی ابراهیم بود. پرسیدم: اینجا چرا فرق داره؟ 💢گفت: پشت میز که نشستم احساس غرور بهم دست داد. گفتم اینطوری از مردم دور می شم برای همین صندلی خودم را آوردم این طرف تا به مردم نزدیک باشم. غذا👇👇👇 💢مهدی حسن قمی از کوچکترین دوستان ابراهیم می گفت: تربیت کردن ابراهیم به طور غیر مستقیم بود. 💢مثلا هر بار که با هم بودیم و یک فقیر می دید پول را به من می داد تا به فقیر بدهم. اینطوری خودش گرفتار ریا نمی شد و به ما هم درس برخورد با فقیر می داد. 💢یادم هست ابراهیم به ساندویچ الویه علاقه داشت اما هر جایی برای ساندویچ نمی رفت. 💢یک ساندویچ فروشی در ۱۷شهریور بود که به فروشنده اش آقا شیخ می گفتند. یعنی آدم مقدس و مسجدی بود. 💢ابراهیم پیش او می رفت. حساب دفتری پیش او داشت. می دانست تو الویه، کالباس نمی ریزد و فقط از مرغ استفاده می کند. ابراهیم سوسیس، همبرگر و.. هرگز استفاده نمی کرد. 💢این گونه به ما درس تربیتی می داد که هر چیزی نخوریم و هر جایی برای غذا نرویم. 💢می دانست این فروشنده به حلال و حرام خیلی دقت دارد. برای همین آنجا می رفت. چرا قرآن دستور می دهد: انسان به غذایی که می خورد توجه داشته باشد. 🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi