📝
واقعا مشکل خیلی از ما انسانها این است که:
همانقدر که مسخره می کنیم احترام نمی گذاریم
همانقدر که اشتباه میکنیم تفکر نمیکنیم
همانقدر که عیب میبینیم برطرف نمی کنیم
همانقدر که از رونق می اندازیم رونق نمی بخشیم
همانقدر که کینه به دل می گیریم محبت نمی کنیم
همانقدر که حرف میزنیم عمل نمی کنیم
همانقدر که می گریانیم شاد نمیکنیم
همانقدر که ویران میکنیم آباد نمیکنیم
همانقدر که کهنه میکنیم تازگی نمی بخشیم
همانقدر که دور میشویم نزدیک نمی کنیم
همانقدر که آلوده میکنیم پاک نمیکنیم
از نظر ما همیشه دیگران مقصرند ما گناه نمیکنیم!
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💠گمشدگان "خاک" اگر می فهمیدند؛
که تا "افلاک" راهی نیست!
این همه سرگردانی نمی کشیدند...
«شهید سیّد مرتضی آوینی»
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
◻️◻️◻️◻️
#کلام نور
َمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا ُ
هرکس از یاد من روی برگرداند زندگی
سختی خواهد داشت.
سوره طه ، آیه 124
🍃🌹
💔
محزون شده ام از غم هجران تو آقا
تا کی ز ره دور ، سلامت برسانم؟!...
#اللهمارزقنازیارتالحسینعلیهالسلام
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#آھ_ڪربلا
💔
عمرے گـذشت و راه نبُردم به ڪوی دوست
مجلس تمـام گشت و ندیـدیم روے دوست
#امام_خمینی ره
رحلت ملکوتی امام خمینی و قیام پانزدهم خرداد را تسلیت عرض میکنیم
🍃🌹
💔
#طنز
در منطقه المهدے درهمان روزهاے اول جنگ،پنج جوان به گروه ماملحق شدند.
آنهاازےڪ روستاباهم به جبهه آماده بودند.چند روزے گذشت.دیدم اینهااهل نمازنیستند!
تااینکه یک روزباآنهاصحبت ڪردم.بندگان خداآدم هاے خیلے ساده اے بودند...
آنها نه سوادداشتندنه نمازبلدبودند.فقط به خاطرعلاقه به امام آماده بودند جبهه...
از طرفے خودشان هم دوست داشتندڪه نمازرایادبگیرند.
من هم بعد ازیاددادن وضو،یکی از بچه هاراصدازدم و
گفتم:اےن آقاپیش نمازشما،هر ڪارے ڪردشماهم انجام بدید.
من هم ڪنارشما میایستم وبلندبلند ذڪرهاے نمازراتڪرارمے ڪنم تایادبگیرید.
ابراهےم به اینجاڪه رسیددیگرنمیتوانست جلوے خنده اش رابگیرد.چنددقیقه بعدادامه داد:
دررڪعت اول وسط خواندن حمد،امام جماعت شروع ڪردسرش راخاراندن،یڪدفعه دیدم آن پنج نفرشروع ڪردندبه خاراندن سر!!
خیلی خنده ام گرفته بوداماخودم راڪنترل مے ڪردم.
امادرسجده وقتے امام جماعت بلندشد مُهربه پیشانیش چسبیده بودوافتاد.
پےش نمازبه سمت چپ خم شد ڪه مهرش رابردارد
یڪدفعه دیدم همه آنهابه سمت چپ خم شدندودستشان رادرازڪردند.
اینجابودکه دیگرنتوانستم تحمل ڪنم وزدم زیرخنده
خاطره ے شیرین از شهید ابراهیم هادی
🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi