16.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗 شهیدان سرنوشت ایران
📹 نماهنگی از دیدار اخیر خانوادههای شهدا با رهبر انقلاب
#مدافعان_حرم 🌷
#شهیدانه 🌱
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
خدایا نمیدانم کی، کجا و چگونه مرا خواهی برد؟ ولی از تو میخواهم زمان مرگم، مرا در راه حفظ و نگهداری از دینت ببری.
خدایا! این بنده کوچک و خطاکارت را با همه این بدی ها و ناتوانیم بپذیر و بر سرم منت گذار و شهادت راهت را نصیب من بگردان.
#شهید_حسین_بواس
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید حسین معزغلامی:
طوری تلاش کنید 🌸
که اگر روزی . . .
امام زمان (عج) فرمودند
یک سرباز متخصص میخواهم
بفرمایند ، فلانی بیاید . . .
سربازی که هیچ کارایی نداشته باشد، بدرد آقا نمی خورد ❌
🌤أللَّھُمَ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪَ ألْفَرَج🌤
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#قسمت_اول (٢ / ١)
#معجزه_در_اسارت....
🌷هر وقت چشم بچه ها به «داوود» می افتاد، بغض گلویشان را می گرفت و سر را به زیر می انداختند. البته افراد دیگری هم بودند که زخم های شدیدی داشتند و حالشان وخیم بود اما هیچ کدام حالشان بدتر از داوود نبود.
گلوله کالبیر ٥٠، لگن خاصره او را در هم شکسته بود و او از کمر به پایین هیچ تحرکی نداشت؛ پزشکان و پزشکیاران بی سواد و وحشی عراقی که به اردوگاه می آمدند، حاضر نبودند کمترین کمکی به داوود بکنند.
او را چند بار به بیمارستان شهر موصل بردند و عکس های رادیولوژی از او گرفتند ولی جراح ـ که خود رئیس بیمارستان بود ـ گفته بود که؛ هیچ امیدی به بهبود او نیست؛ چهار نفر از بچه ها کارهای داوود را انجام می دادند، آنها هر روز او را روی یک برانکارد که بچه ها از شاخه های درخت و یک تکه پتوی سربازی درست کرده بودند، می گذاشتند و برای هواخوری بیرون می بردند، ولی داوود هر روز لاغرتر و رنگ پریده تر از روز پیش می شد؛ سرنوشت او را می شد از حال نزارش پیشبینی كرد....!!
یک روز صدای همهمه ای از بیرون آسایشگاه توجهم را به خود جلب کرد؛ صبح بود و تازه درهای آسایشگاه را باز کرده بودند، یکی از دوستان که داشت بیرون را نگاه می کرد به من گفت: «مهدی بیا نگاه کن! انگار جلوی آسایشگاه ١٠ خبری شده، خیلی شلوغ است.»
بچه ها با شتاب به سوی پنجره هجوم بردند، سپس همه به بیرون ریختند. من که فکر می کردم درگیری پیش آمده، نیم نگاهی به بیرون انداختم و دوباره سر جایم رفتم ولی صدای صلوات های بلند، رشته افکارم را پاره کرد. پیش خود گفتم: «الحمدالله، بالاخره دعوا تمام شد.»
....ادامه صلوات ها حس کنجکاوی ام را بر انگیخت. برخاستم و به بیرون رفتم. باور کردنی نبود....
#ادامه_دارد....
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
کانال شهید ابراهیم هادی
#قسمت_اول (٢ / ١) #معجزه_در_اسارت.... 🌷هر وقت چشم بچه ها به «داوود» می افتاد، بغض گلویشان را می
#قسمت_دوم (٢ / ٢)
#معجزه_در_اسارت....
🌷....ادامه صلوات ها حس کنجکاوی ام را برانگیخت. برخاستم و به بیرون رفتم. باور کردنی نبود. داوود روی دست بچه ها با پیراهن پاره پاره به هر سو رانده می شد، در حالی که همه اشک می ریختند. یکی از بچه ها در حالی که تکه ای از پیراهن او را در دست داشت، با چهره ای آمیخته به اشک و لبخند گفت: «داوود شفا پیدا کرده. امام زمان (عج) دیشب او را شفا داده.»
من تا آن روز فقط چیزهایی از معجزه و شفا شنیده بودم ولی این بار حقیقتاً آن را رو به روی خودم می دیدم. داوود بعداً خودش این گونه تعریف کرد: «آن شب بعد از دعای توسل خیلی دلم گرفته بود. آخر شب هم بدون اینکه با کسی حرف بزنم خوابیدم. تا ساعت یک و نیم بامداد به ناچار، چند بار بچه ها را برای آوردن آب و رفع حاجت و غیره بیدار کردم. حدود ساعت دو و نیم بود که باز بیدار شدم. درد شدیدی از کمر به پایین مرا آزار می داد. خیلی عرق کرده بودم و توان حرکت نداشتم. از شدت درد، دندان هایم قفل و ماهیچه هایم منقبض شده بود. دیگر خجالت می کشیدم تا بچه ها را بیدار کنم.
توانم از دست رفته بود. زیر لب امام زمان (عج) را صدا زدم. اضطرار تمام وجودم را گرفته بود؛ ناامیدانه اشک می ریختم و آقا را صدا می زدم، در همین حال، احساس کردم کسی دستم را گرفته و مرا بلند می کند. با حیرت نگاه کردم. کسی را ندیدم، فقط احساس کردم که دارم از زمین بر می خیزم. دستِ خودم نبود. آن دست نامرئی کم کم مرا روی پاهایم بلند کرد. تا به خودم بیایم دیدم که روی پاهایم ایستاده ام و هیچ دردی را احساس نمی کنم.
سرم گیج می رفت. با دلهره ای که وجودم را در بر گرفته بود، یکی از بچه ها را بیدار کردم. او خواب آلوده نگاهی به من انداخت و یکباره از وحشت و شگفتی فریادی کشید که همه بچه ها بیدار شدند. دیگر چیزی نفهمیدم، همه به من حمله کردند؛ مرا می بوسیدند، به لباس هایم دست می كشیدند یا آن را پاره مى کردند.»
همان روز داوود را پیش پزشکیار عراقی بردند. او هم با شگفتی به داوود نگاه می کرد. با توضیحات بچه ها سری تکان داد و با اینکه سنی بود، گفت: «به خدا قسم هیچ چیز و هیچ کس نمی توانست او را درمان کند مگر امام زمان.» وقتی داوود را با عکس هاى رادیولوژی اش به بیمارستان موصل برده و به جراح معالج نشان دادند، او با عصبانیت داد زده بود که: «مگر دیوانه شده اید؟ غیر ممکن است که این عکس ها مربوط به داوود باشد!»
....این رخداد، شور و شادی را در اردوگاه منتشر کرد و بر یقین همه ما افزوده شد که «هیچ گاه تنها و بی پناه نیستیم و همیشه یاوری داریم که از او کمک بخواهیم.»
راوی: آزاده سرافراز مهدی فیض خواه
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
💠 غدیر ، ماهیتی انسانساز
🔸 غدیر ، استمراردهنده و کاملکننده بعثتِ نبوی است. غدیر، جدای از اینکه نشاندهنده راه حق و حقیقت و ترسیمکننده اهداف والای اسلام است، دربردارنده پیامهایی برای زندگی است.
🔹 محور اصلی برای پیاده و عملیاتی شدن سبک زندگی اسلامی، انسان است.
🔸 پیام غدیر، انسانسازی و حرکت انسان به سوی سعادت و کمال است و این امر مهم، بدون تمسک به ریسمان الهی و اهلبیت علیهمالسلام امکانپذیر نیست.
✍️ بدون تردید، ساخت زندگی سالم و سعادتمحور ، در گرو تبعیت از انسان کامل است؛ انسانی که بدون تبعیت از او، چنین حیاتی شکل نخواهد گرفت و انسان به آن هدف غائی که کمال انسانیت است، نمیرسد.
💢 در بخشی از این خطبه، نابودی اعمال و سقوط انسانیت، به مخالفت با امام پیوند خورده است.
🌐 https://btid.org/fa/news/213627
5.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥حاج آقا عالی :همه ما ازین وضعیت دلمان خون است. این لایحه فعلی حجاب باید به دیوار کوبیده شود و هیچ ارزشی ندارد..!
👤 آنتی صهیون: آنچه باید به دیوار کوبیده شود مسئولینی هستند که این لایحه را نوشته و تایید کرده اند و الان هم با لایحه بازی دارند ۹ ماه دست دست کردن و فرصت دادنشان به فواحش را تکمیل میکنند تا این تعفن بیحجابی کاملا در کشور جاگیر و فراگیر شود!!
#حجاب
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
19.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حکایات تکان دهنده از شهدا ۲۲۷
روایتی از شهدای گمنام - خاطرات نابی از یک قهرمان ۱۸ساله
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
3.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹گروهی از حجاج پس از ترکِ سرزمین منا با سردادنِ نوای لبیک یا حسین راهیِ مکه شدند
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
📚داستان واقعی نامه نگاری مرد دهاتی با امام زمان عج
اسمش علی بود و از سادات، صدایش می کردند آ سید علی، دهاتی بود و کم سواد، اما عجيب صفای باطنی داشت، همشهری و هم دهاتی همین شیخ حسنعلی نخودکی خودمان
خودش تعریف می کند جمعه صبحی اول طلوع خورشید به بالای تپه ای رفتم کنار چشمه ای و عریضه ای، نامه ای،نوشتم برای امام زمانم که آی آقا جان! سنم دارد بالا می رود و هنوز صاحب فرزندی نشدم... کاغذ را که نوشتم پرت کردم سمت چشمه، باد گرفت و نامه را چسباند به عبایم، دو سه باری آمدم کاغذ را به داخل چشمه بیاندازم اما هر بار نمی شد، به دلم افتاد کاغذ را بردارم و بخوانم، برداشتم، نگاه كردم ديدم كه جواب من همان وقت آمده است؛ قبل از اينكه به آب برسد؛ داخل کاغذ نوشته است: خداوند دو فرزند نصيب شما ميكند كه يكي از آن ها منشأ خدمات خواهد بود.
💚 قربانشان رَوَم برایشان فرقی نمی کند مدیر باشی، تاجر باشی یا یک روستایی بی سواد، دلت که پاک باشد تحویلت می گیرند و آبرومندت می کنند،در این قحطیِ محبت یک رفيقِ بی غلُّ غش می خواهند امام زمان تا رفاقت را در حقش تمام کنند. چقدر نگاه زهرایی تان را می خواهم آقا جان
دلم برایِ کسی می تپد بیا ای دوست
بیا که من به تو بیش از همیشه محتاجم
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
••┈🤍┈••
بــیتعارف بگویم:
نیرویی که نمازش را اول وقت نمـیخواند،
خوب هم نمـیجنگد!
ما هرچه داریم از معنویت داریم،
هرجا که ذرهای پشتمان لرزید،
به دلیلِ ضعف توکلمان به خدا بـوده است..!
.
#شـهید_حسـن_باقـری
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi