eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
33.7هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دریا ڪمڪ ڪن تا بیابم ساحلم را ... اینجـا گرفته عقده ها راهِ دلم را.... به مناسبت 🍃🌺
کانال شهید ابراهیم هادی
#رمان_فنجانی_چای_با_خدا☕️ #قسمت_یازدهم و من گفتم... از تصمیمم برای وصل شدن به مسلمانهای جنگجو، از ت
☕️ مبهوت به نیم رخش خیره ماندم، حالا دیگر وحشت، لالم کرده بود. در باز شد.. زنی با پوشیه رو به رویمان ایستاد وبه داخل دعوتمان کرد. عثمان با سلام و لبخندی عصبی، من را به داخل خانه کشاند و با دور شدن زن از ما، مرا به طرف کاناپه ی کهنه ی کنار دیوار پرت کرد.😒  صدای زن از جایی به نام آشپزخانه بلند شد (خوش اومدین.. داشتم چایی درست میکردم.. اگه بخواین برای شما هم میارم..) و من چقدر از چای متنفر بودم. عثمان عصبی قدم میزد و به صورتش دست میکشید که ناگهان صدای گریه نوزادی از تخت کوچک و کهنه کنار دیوار بلند شد. نگاهی به منِ غرق شده در ترس انداخت و به آرامی کودک را از تخت بیرون کشید. بعد از چند دقیقه زن با همان حجاب و پوشیه با سه فنجان چای نزد ما آمد و کودک را از عثمان گرفت.. نمیدانستم چه اتفاقی قرار است بیفتم و فقط دلم دانیال را میخواست.. کودک آرام گرفت و عثمان با نرمشی ساختگی از زن خواست تا بنشیند و از مبارزه اش بگویم..😏 چهره زن را نمیدیم اما آهی که از نهادش بلند شد حکم خرابی پله ای پشت سرش را میداد.. و عثمان با کلافگی از خانه بیرون رفت. زن با صدایی مچاله در حالیکه سینه به دهان کودکش میگذاشت، لب باز کرد به گفتن.. از آرامش اتاقش.. از خواهر و برادرهایش.. از پدر و مادر مهربان و معمولیش.. از درس و دانشگاهش.. از آرزوهایی که خود با دستانش سوزاند.. همه و همه قبل از مبارزه.. رو به روی من، زن ۲۱ ساله آلمانی نشسته بود که به طمع بهشت مسلمانان، راهی جنگ و جهاد شد. جنگی که حتی تیکه ای از پازل آن مربوط به او نمیشد.. اما مسلمان وار رفت.. و از منوی جهاد، نکاحش را انتخاب کرد.. نکاحی که وقتی به خود آمد، روسپی اش کرده بود در میان کاباره ای از مردان به اصطلاح مبارز.. و او هروز و هر ساعت پذیرایی میکرد از شهوت مردانی که نصفشان اصلا مسلمان نبودند و به طمع پول، خشاب پر میکردند. و وقتی درماندگی، افسارِ جهاد در راه خدایش را برید، هدایایی کوچک نصیبش شد از مردانی که نمیدانست کدام را پدر، نوزادش بخواند و کدام را عاملِ ایدزِ افتاده به جان خود و کودکش. دلم لرزید.. وقتی از دردها و لحظه های پشیمانیش گفت درست وقتی که راهی برای بازگشتش نبود و او دست و پا میزد در میان مردانی که گاه به جان هم میافتادند محض یک ساعت داشتنش.. تنم یخ زد وقتی از دختران و زنانی گفت که دیگر راهی جز خفه شدن در منجلاب نکاح برایشان نمانده. و هروز هستند دخترکانی که به طمع بهشت خدا میروند و برگشتشان با همان خداست.. و من چقدر از بهشت ترسیدم وقتی پوشیه از صورت کنار زد و بازمانده زخم های ترمیم شده از چاقوی مردان مست روی گونه و چانه و گردنش، سلامی هیتلر وار روانه ام کرد.. یعنی دانیال هم یکی از همین مردان بود؟؟😔 📌ادامه دارد... ✍نویسنده:زهرا اسعد بلند دوست
┄┅┅┅┅❀🍃🌸🍃❀┅┅┅┅┄ ⚡ازش گله کردم که چرا دیر به دیر سر می زند گفت پیش زنهای دیگه ام. ♨گفتم چی؟ گفت: نمی دونستی چهار تا زن دارم. دیدم شوخی می‌کند چیزی نگفتم، گفت جدی می گم. 💞 من اول با ازدواج کردم بعد با بعد با آخرش هم با 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
┄═❁๑🍃๑💗๑🍃๑❁═┄ 🌸مهربانی‌ات را با گل‌ها در میان بگذار‌ با سنگ‌ها با رودی که می‌رود .. صدای تــو چشمه‌ای خواهد شد و انسان را با انسان آشتی خواهد داد 💖 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
اگر می خواهــید در زندگــے خوشبخت باشید، هرگز به بدبختـــے کسی نخندید.... برای داشتن بهترین ها در حد توانایی دست ناتوانی رو بگیرید ... 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
من امشب براے تو🔹 براے رفع غمهایت⚜ براے قلب زیبایت🔹 براے آرزوهایت⚜ بـہ درگاهش 🔹 دعاڪردم.⚜ و میدانم خدا🔹 از آرزوهایت ⚜ خبر دارد🔹 ⚜شبتان در پناه خدا⚜    🍃🌺
جز خدا کیست که‌ در سایه‌ مهرش باشیم رحمت‌ اوست‌ که‌ پیوسته‌ پناه من و توست.. به نام خدای همه 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حبه نور✨ إِنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۚ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا يُؤْتِكُمْ أُجُورَكُمْ وَلَا يَسْأَلْكُمْ أَمْوَالَكُمْ زندگی دنیا فقط بازی و سرگرمی است، اگر ایمان بیاورید و پرهیزکاری کنید، خدا پاداش هایتان را می دهد و از شما نمی خواهد که اموالتان را در راه خدا انفاق کنید. -آیه ۳۶ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
بوی پیراهنی ای باد بیاور ، ورنه غم یوسف بکشد عاشق کنعانی را .. سلام گل همیشه بهارم✋ صاحبنا❤️ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 محبوب من! عاشقی تعطیلی ندارد و تا دنیا دنیاست، عاشق، عاشق است و شما محبوب من‌اید . . ‌ ✍ محمد صالح علاء 💔 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
به آفتاب سلام که باز می شود آهسته بر دریچه ی صبح... سلام صبحتون زیبا 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi