eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.4هزار دنبال‌کننده
30.9هزار عکس
28.4هزار ویدیو
76 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هــر لحظه این را به یــاد داشته باشید که انـــدازه ی مشـــکلات از قــــدرت خداونـــــد خیلــــی کوچکـــتر است پس با خودت زمزمه کن حول و لا قوه الا بالله به نام خدای همه 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
به رسم ادب هرصبح اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
همه چیز سیاه شده است؛ آدم ها، دلهایشان، افڪارشان، قلب هایشان هرجا را می‌نگرے ظلمت است و سیاهی حسرت به دل مانده‌ام..؛ دلم یڪ اتفاق رنگی می‌خواهد بیا امام رنگین کمان‌ها ! 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
صبح یک تذکر است تا بدانیم او گرداننده است و ما تنها مخلوقی که یک روز دیگر مهلت گرفته ایم... سلام بر مخلوقات خوب خدا 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
لبخند بزن به روزگاری که از نو شروع شده ... صبح یادآور زیبایی‌هاست ، یادآور زندگی نو ، شروعی نو ، نگاهی نو و امیدی نو ... سلام صبحتون زیبا 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
از آدمهای مذهبی نما بترسید! آنان به درجه ای رسیده اند که مطمئن هستند هر کاری بکنند اشکالی ندارد مثل چت های بیهوده و بدون ضرورت چون فکر میکنند عبادت کردن جبرانش میکند 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
حاج حسین یکتا: آن کسی که ولایتمدار است، آن کسی که چشمش و گوشش به دو لبِ ولایت است، او قطعاً ضرر نمی‌کند. 🍃🌺 @shahidaziz_ebrahim_hadi
دعـا ڪـردند بہ ظـهـورش برسنـد... بہ « وصــلش »رسیـدند .. مــا چـہ ڪردیـم…؟!! یامهدی‌ادرڪنی
🔴 ‏دوستانش مزاح كردند كه شهيد شوی بايد با بيل جنازه‌ات را جمع كنيم، آنقدر كه اين طرف و آن طرف می‌روی.گفت بيل هم لازم‌تان نمی‌شود به همسرش هم گفت كه اگر شهيد شوم، پيكری نخواهم داشت پيش‌بينی محمود رادمهر درست بود.در خان‌طومان شهيد شد، اما هيچ‌وقت پيكر مطهرش پیدا نشد
ﺧﯿﺮ ﺩﺭ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﻣﯽﺍﻓﺘﺪ؛ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺑﻮﺩ... ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺣﺎﺩﺛﻪﺍﯼ ﺭﺥ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻏﺼﻪﺩﺍﺭ ﻣﯽﮐﻨﺪ؛ ﺍﻣﺎ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﻣﯽﺷﻮﯾﺪ ﺩﺭ ﺩﻝ ﺍﯾﻦ ﺑﺤﺮﺍﻥ، ﺑﺮﮐﺎﺗﯽ ﻧﻬﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺩﺭ ﯾﮏ ﺑﺴﺘﻪﺑﻨﺪﯼ ﺗﻠﺦ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻫﺪﯾﻪ ﻣﯽﺩﻫﺪ! ﻣﻄﻤﺌﻦ ﺑﺎﺵ: "ﺳﺎﻗﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺭﯾﺰﺩ ﺍﺯ ﻟﻄﻒ ﺍﻭﺳﺖ..." ﺧﺪﺍﯾﺎ؛ ﺫﺭﻩ ﺍﯼ ﺷﮏ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺗﻮ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻨﺪﻩﺍﺕ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ، ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺍﺳﺖ... ﻭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺑﻪ ﻣﻦ ﭼﺸﺎﻧﺪﯼ... ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ 🍃🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
💔 مادر شهیدان می گفت: پدر شهدا، کشاورز و باغبان بود؛ گندم، جو، سیب‌زمینی آلوچه و ... می‌کاشت. من هم برای لحاف‌دوزی و ... می‌رفتم تا زندگی بچرخد. حاج آقا خیلی به حساب و کتاب و حساس بود. بعد از شهادتش جعبه‌ای از کاغذ‌های این محاسبات مانده بود. حاج آقا از قبل ازدواج اهل بود. گاهی فکر می‌کردم نکند بچه‌ها یا روزه‌ای به گردنشان مانده باشد و با این حساب برایشان می‌خواندم. مادر می گفت: هیچ انتظاری از کسی ندارم! مگر شهید داده‌ام که چیزی بخواهم؟ . حتی توقع احترام بیشتر هم ندارم." 🍃🌺