❄️🌨❄️
پروردڪَارا :
سُڪانِ زندڪَۍِ طوفان زده ام را
بہ تو مۍسپارم
مۍدانم ڪہ
نتیجہ ۍ این اعتماد و توّڪل
آرامـش است.
بسم الله الرحمن الرحیم..
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور ✨
[إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ]
بر آن مهربانِ توانا؛
ناممکن وجود ندارد.
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
⚘﷽⚘
⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یااباعبــدالله الحسیـــن(؏)⚘
زلال اشڪ و دعایے،سلام اربابم
سـلالهے النجبایے ، سلام اربابم
سپیده سرنزده روبروے ڪرببلا
بہ گریہ گفت گدایے،سلام اربابم
عاشق که باشے
هر بار یک چیز را بهــانه میکنے
برای یاد کردن معــشوق
یک بار آب
یک بار باران
فرقے نمیکند
دلت به هر بهانه اے هوایش را دارد
مثل دلِ عاشق ما
ارباب این روزها به هر بهانه اے یاد شما مےافتد . . .
⚘السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ
⚘وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن
#سلام_ارباب_خوبم
#صبحم_بنامتان
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
بس است
به تو گفتن کجایی؟
که این سوال دردی را دوا نمیکند.
باید گفت
یا صاحب الزمان
کجایم؟
از پرتو خورشيد جمال رخ يار است
هر خير و سعادت كه نصيب بشر افتاد
؟؟
[بِنَفْسِي أَنْتَ مِنْ مُغَيَّبٍ لَمْ يَخْلُ مِنَّا]
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
من گره خواهم زد ؛
چشمها را با خورشید...
دل ها را با عشق....
سایه ها را با آب...
شاخه ها را با باد ...
#سهراب_سپهری
امروزتون سراسر عشق و نیکبختی 🌹
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
خدﺍﻭﻧﺪﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺑﮕﯿر:
ﺧﻮﺩﻣﺤﻮﺭﯼ ﻭ ﻏﺮﻭﺭ
ﮐﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﻣﻦ می گیرﺩ ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﭘﺎﮐﯿﻢ ﺭﺍ...
ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻧﻢ
ﺍﺭﺗﻘﺎﺀ ﺑﺒﺨﺶ:ﺍﯾﻤﺎﻥ ﻭ ﺻﺒﺮ
ﮐﻪ ﺍﻭﻟﯽ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ
ﺭﺍ ﺑﯿﺸﺘﺮ مى كند ﻭ ﺩﻭﻣﯽ
ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺰﺩﯾﮏ مى كند ...
ﺧﺪﺍﯾﺎ ﮐﻤﮑﻢ ﮐﻦ ﺑﻪ ﺩﻭ ﭼﯿﺰ
ﻣﺒﺘﻼ ﻧﮕﺮﺩﻡ:ﻓﺮﺍﻣﻮﺷﯽ ﻭ ﻧﺎﺳﭙﺎﺳﯽ
ﮐه ﺍﻭﻟﯽ ﭘﺎﮐﯽ ﺟﺴﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ
ﻣﻦ مى گيرد ﻭ ﺩﻭﻣﯽ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺩﺭﻭﻥ ﺭﺍ ...
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
از جبهه برميگشتم، وقتی رسيدم ميدان خراسان هيچ پولی همراهم نبود، به سمت خانه در حرکت بودم اما مشغول فكر؛ الان برسم خانه همسرم و بچه هايم از من پول ميخواهند، تازه اجاره خانه را چه كنم؟ به چه کسی رو بيندازم؟
خواستم بروم خانه برادرم، امااو هم وضع خوبی نداشت سر چهارراه عارف ايستاده بودم، با خودم گفتم: فقط بايد خدا کمک کند من اصلا نميدانم چه كنم!
در همين فكر بودم که يكدفعه ديدم ابراهيم سوار بر موتور به سمت من آمد، خيلی خوشحال شدم. تا من را ديد از موتور پياده شد، مرا در آغوش کشيد، چند دقيقه ای صحبت كرديم وقتی ميخواست برود اشاره کرد: حقوق گرفتي؟ گفتم: نه، هنوز نگرفتم، ولی مهم نيست دست کرد توی جيب و يک دسته اسکناس درآورد گفتم: به جون آقا ابرام نميگيرم، خودت احتياج داری. گفت: اين قرض الحسنه است هر وقت حقوق گرفتی پس ميدی، بعد هم پول را داخل جيبم گذاشت و سوار شد و رفت، آن پول خيلی برکت داشت خيلی از مشکلاتم را حل کرد، تا مدتی مشکلی از لحاظ مالی نداشتم، خيلی دعايش کردم آن روز خدا ابراهيم را رساند مثل هميشه حلال مشكلات شده بود.
🌷شهید #ابراهیم_هادی🌷
یاد شهدا باصلوات🌷
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کاش میشد زیر این عکس بنویسم
همین الان یهویی! (:
نمیشه..؟ ):
یا اینکه تو یکی از تابوت ها خوابیده باشم..
رفیقم داد بزنه رفیقمونم شهید شدا.. (:
فقط اونجا که سید میگه:
تابوتم رو راهی کرببلا بکنن..
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#کرامات_شهدا
پیکرش را با دو شهید دیگر، تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه.
نگهبان سردخانه می گفت: یکی شان آمد به خوابم و گفت: "جنازه ی من رو فعلاً تحویل خانواده ام ندید !"
از خواب بیدار شدم. هر چه فکر می کردم کدام یک از این دو نفر بوده ، نفهمیدم ؛
گفتم ولش کن ، خواب بوده دیگه و فردا قرار بود جنازه ها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم.
دوباره همون جمله رو بهم گفت .این بار فوراً اسمش رو پرسیدم.
گفت: امیر ناصر سلیمانی. از خواب پریدم ، رفتم سراغ جنازه ها. روی سینه ی یکی شان نوشته بود: #شهید_امیرناصر_سلیمانی
بعد ها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانواده اش در تدارک مراسم ازدوج پسرشان بوده اند ؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخورد.
خاطره ای از شهید ناصر سلیمانی
منبع:مجموعه دوران طلایی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰 لوح | کفش پای سلیمانی به سر قاتل او شرف دارد
🔻حضرت آیتالله خامنهای: «کفش پای سلیمانی هم بر سرِ قاتل او شرف دارد.» ۹۹/۰۹/۲۶
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔸در یک هتل مجلل جلسه داشتیم تا حاج قاسم از جلسه بیرون بیاید گفتم برای ما صبحانه بیاورند حاج حسین بلافاصله سفارش را پس گرفت .گفت یک وعده صبحانه توی این هتل کلی هزینه روی دست بیت المال می گذاره صبر کن می ریم محل کار و اونجا صبحانه می خوریم
#حاج_قاسم
#سردار_دلها
#مرد_میدان
#ابومهدی
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi