💔
دست زن بر دامن شرع رسول هاشمی
زانکه بی آن بادبان کشتی نیاری بر کنار
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
#شنبه_های_نبوی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🕊🌷
چه زیبا گفتـ اسطوره اخلاص:
قلم مےزنید براے خدا باشد؛
قدم برمےدارید براے خدا باشد؛
حرفـ مےزنید براے خدا باشد؛
همه چیز؛ همه چیز براے خدا باشد ...
#شهید_همت♥️
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
بہمگفت:"حۅاستباشہمن😉
انقدࢪتۅدݪتجانڪنمڪہاصݪ
ڪاࢪیفࢪامۅشبشہیاڪمࢪنگ"
گفتمیعنےچے؟😕
باانگشتسبابهشࢪۅےڪاشے
هایڪفِحࢪمیہقݪبڪشید.💝
گفت:"خداگفتہاݪقݪبحࢪماݪݪہ…
دݪبندههامبࢪاخۅدمہشࢪیڪ
نمیپذیࢪماۅنۅقتماتۅگۅشہ
گۅشہایندݪمحبتیہچیزی
یاڪسےࢪۅقࢪاࢪمیدیمۅآخࢪش
یہجایـےهمبࢪامحبتخداۅاهݪ
بیتمیذاریمدࢪحاݪیڪہخدا
ڪݪدݪماࢪۅمیخاد."❤️
اۅنقدࢪبامحبتۅبانشاطبۅد😇
آدمڪیفمیڪࢪدامامیفہمیدم
ڪہدرپسِهمہایناحواسش🙃
بہهمہچےهستبہاینڪہۅابستہ
نشہڪہنتونہدݪبڪنہ.😍
#استوری
#اللهمالحقناباالشهدا
#اسئلڪخَیࢪَماتَسئَل
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
عشق ملکوتی:
💔
پیشترها که پریشان می شدم، روی سجّاده می نشستم و احساس مرگ می کردم. نیستی که غلبه می یافت روبه قبله می خوابیدم و از گذشته عذر می خواستم. بعد احساس خوش مطبوعی می آمد و غم ها را می شست و می بُرد، چونان که تندبادی برگ درختان کهنه را ..
حالا مدّتی ست آن حال را گم کرده ام، میان شلوغی زندگی ...
ربّنا لاتزغ قلوبنا. بعد اذ هدیتنا. و هب لنا من لدنک رحمه. انک انت الوهّاب ...
و هو یتولیَّ الصالحین ..
#از_چه_دلتنگ_شدی .
#وبلاگ_حبذا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
یکی از برادران طاقتش کم شده بود، به حاجی گفت: چرای اینقدر اینجا وقت میگذاری، خیلیها قدر نمیدانند!
گفت:
« این حرف را نزن! اینجا قرارست محل حکومت امام زمان عج بشود، باید برای آن روز آماده بشوند...»
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_چهل_و_دو محمد ، دختر کوچک و شیرینش را روی پایش می نشاند و پاسخ می دهـد :
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_چهل_و_سه
هانیه خانم گریان و گله مند می گوید : الان که باید باشی نیستی ! چکار کنم از دست تو ؟ خواهر اینجا دور از جونش داره دق میکنه !
صدا دیگر نمی خندد و رنگ ناباوری و حیرت به خود می گیرد : خواهرم ؟ حورا؟ چرا؟ چی شده؟
او تمام مدت مرا شناخته و من نه ! یکبار دیگر چهره اش جلوی چشمم می آید هنوز با او غریبه ام ...
هانیه خانم های های می گرید :
امروز که اومده بودن همه چیز رو فهمید ...
جواب نمی آید ، دلم می خواهد بدانم چه حالی شده ؟ اصلا نگران من هست ؟
عمو گوشی را می گیرد و به حامد می گوید
-سلام اقا حامد . این رسمشه اخه؟ صاف وقتی باید می موندی گذاشتی رفتی ؟
صدا که گرفته تر و اندوهناک تر شده می گوید :
- سلام حاجی... من که...نمی دونستم ...حالا می تونم باهاش حرف بزنم ؟
با من؟
حامد با من حرف بزند ؟
صدایش را اخرین بار در کتاب فروشی شنیدم ، هیچ وقت باهم همکلام نشدیم ...
حالا می خواهد با من حرف بزند ؟ اصلا حرفی با او ندارم ! با هیچ کس جز پدر حرفی ندارم...
عمو گوشی را به سمتم می گیرد و وقتی میبیند تمایلی به حرف زدن ندارم ، می گوید :
- صداتو می شنوه ، حرفتو بزن !
چشمانم را می بندم و منتظر می شوم ببینم این برادر تازه کشف شده چه حرفی دارد برای گفتن؟
با ملایمت و شرمندگی و صدایی لرزان می گوید : حوراء خانم....
ادامہ دارد....🕊️
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا ...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_چهل_و_سه هانیه خانم گریان و گله مند می گوید : الان که باید باشی نیستی ! چ
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_چهل_و_چهارم
نفسش را بیرون می دهد ، نمی داند چه بگویـد : نمی دونستم این جوری میشه ...تموم شد میام جبران میکنم.... ببخشید...شرمندم...
صدایش در گلو می شکند و نفس عمیق می کشد ، عمو می گوید :
-تموم شد ؟ دیگه کاری نداری؟
-نه
هانیه خانم اشاره می کند : بهش بگید مواظب خودش باشه، بپرسین کی میاد؟
-بذارین این طرفا یکم خلوت بشه ، میام ، الان شرایطم خاصه ، منم باید برم ، دعا کنین اتفاقی برای زوار اباعبدالله (ع)نیوفته ، مواظب خواهرمم باشید ، التماس دعا ، فعلا یاعلی....
-مواظب خودت باش پسرم، فعلا ...
هنوز پرونده تلفن حامد تموم نشده که زن عمو تلفن را به سمتم میگیرد :
-مامانت میخواد باهات صحبت کنه ...
نمی داند صدایم در نمی اید ، تلفن را روی گوشم می گذارم ، انتظار دارم مادرم الان با صدای مهربانی معذرت بخواهد بابت پنهان کردن حقیقت ....
اما اینطور نیست ، خشمگین فریاد می زند برای چی رفتی خونه اونا؟؟؟؟؟؟
بغضم می شکند ، بی صدا، جواب نمی دهم ، بلندتر داد می زند :
-مواظب باش خامت نکنن ! حورا میشنوی صدامو ؟ الو ؟
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#اندکیتفکر🤕
--> دیروز
[تیپ ولشکر مےزدیم]
-->امروز
[مانده ایم چہ تیپیبزنیم! ]
--> دیروز
[روزفداشدن بود]
--> امروز
[روزفدایت شوم!]
"چقدرچفیہ هاخونے شد تا
چادرے خاکے نشود"🙃💔
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💌 #ڪــلامشهـــید
سردارِشهید سهپبدقاسمسلیمانی:🌿
اینڪـه در جــامعـه مــدام بگـوئیم او
بیحجـــاب و این باحجـــاب است یا
اصلاحطلب و اصولگراست. پس چه
ڪسی میمــاند؟
اینهــا همـه مــردم مــا هستـند.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه جمله زیبا در وصف شهید امید اکبری
وجود داره که میگه:
اقدام علیه امنیت ملی
فقط چشماش..
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شجاعت
•
🍃در یکی از عملیات ها در شهر #حلب در حالی که #دشمن تکفیری با موشک های بسیار پیشرفته #کورنت و #تاو نسل ۲ " اهدایی #اسرائیلی ها و #آمریکایی ها به جبهه النصره و ارتش آزاد" ادوات زرهی رو به آتش میکشید و به همین علت هم هیچ تانک و نفربری جرات مانور قدرت در آن عملیات رو نداشت
•
🍃به آقا مهدی اطلاع می دهند که عده ای از رزمندگان فاطمیون #زخمی شده اند و به دلیل آتش سنگین دشمن و از جمله استفاده از موشک های هدایت شونده تاو ، امکان جابجایی #مجروحین وجود نداره
•
🍃این فرمانده شجاع بدون تردید و مصلحت اندیشی های دنیوی سراغ یک نفربر میره و با علم به اینکه ممکنه مورد اصابت #موشک قرار بگیره و زنده زنده در #آتش بسوزه ابراهیم وار، وارد آتش میدان دشمن میشه و تک و تنها به سراغ مجروحین میره و همه اونها رو یکی یکی سوار نفربر میکنه و به سلامت بیرون میاد
•
🍃پ.ن: امام صادق علیه السلام میفرمایند: سه کس اند که شناخته نشوند جز در سه جا: ۱-#بردبار شناخته نشود جز به هنگام خشم ۲- #شجاع شناخته نشود جز به وقت نبرد ۳- #برادر و دوست شناخته نشود جز به وقت نیاز
•
🍃بحارالانوار: جلد ۷۵ صفحه ۲۲۹
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺گفتن با بابات بای بای کن، گفتم نمیتونم، مگه قرار نیست برگرده؟
👈 گفتوگو با همسر و فرزندان شهید مدافع حرم محرم ترک در مجموعه «ملازمان حرم»
🔰 #مستند
🔰 #ملازمان_حرم
🍃🌹🍃🌹