#دخترها هم شهید میشوند
یا شهید پرور🌷 می شوند
خواهرم تو مانده ای
که #دفاع_کنی
⇜ازآنچه که شهدا برایش خون❣دادند
↵دفاع کنی از #حجابت
↵دفاع کنی از اعتقادت...✌️
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
مُدشده،
افرادبهاصطلاحمذهبی!
یچیزیمیزنن!بهاصطلاحرل||:
(مامیگیمرابطهغیرشرعی😌)
ازهمهجالبترطرفگفته؛
مگهرلمذهبیاشکالداره🙁!!
بلههررابطهیبانامحرم،
مذهبیوغیرمذهبی
مجازیوواقعیو... |گناهه👌🏻!
حالاافرادیخودشونوتوجیحمیکنن،
بااستدلالهایکهبسیخندهداره!😐
بعدپروفایل این
دوستدخترپسرایمذهبی😳!
عاشقانهوسطبینالحرمین،شلمچه،
قطعهشهدا🔫😕!
کجایکاریرفیق،چیزدی!
امامحسینلحظهشهادتتشون
دلهرهداشتننامحرمطرف
خیمههانره!
شهداهیچرابطهغیرشرعیبانامحرم
نداشتن،حتیخوشتیپترینشون!🖐🏻
حواسمونباشهیهامامزمانیحواسش
هست،☝🏻💕
اشتباهکردی! |برگرد...دیرنشه!🚫
#غیرت_علوی #حجاب_فاطمی
#تقوای_مجازی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
『🇮🇷͜͡🦋』
•[ #منبرمجازۍ📚 ]•
مملکتے را که
شهـدا پاک کرده اند
آلوده نکنیــم...
👤| آیتاللہجوادےآملےحفظةالله
🥀🥀
.
آخر الزمون یعنی اینکه...
یکی
یکی
یکی
یکی
میریزیم...؛
اگه نفهمیم...
#غربـال!
#بدونشرح...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🔰 کلام شهید حسن باقری؛
اگر بین بسیجی ها حرفی می شد، می گفت:
برای این حرف ها بهم دیگر تهمت نزنید.
این تهمت ها فردا باعث تهمت های بزرگتری می شه.
اگه از دست هم ناراحت شدید، دو رکعت نماز بخوانید و بگویید: خدایا این بنده تو حواسش نبود، من گذشتم، تو هم ازش بگذر.
این طوری مهر و محبت زیاد می شه.
اون وقت با این نیروها میشه عملیات کرد.
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#قرار_عاشقی
تنها اميد بعد خدا گنبد شماست
اصلا دليل زندگيم مشهد الرضاست ...
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌷 #شهدا
🍃 #طرح
❤️ #شهید_سید_مجتبی_علمدار
📱 سایز پروفایل
🍃نشر حداکثری...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
مهربان خدای من
حال دلم هر چه باشد ،
مطمئنم به شکرانه وجود تو ،
ته قصه خوب است .
به نام خدای همه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
صبح سه شنبه تون پُر برکت با
ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (ص)
و خاندان مطهرش
اللّهمَّ صَلِّ عَلی محمَّد و
آلِ مُحَمَّد و عجل فرجهم
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور✨
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ۚ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ
ای مردم! نعمت خدا را بر خودتان یاد کنید. آیا جز خدا آفریننده ای هست که از آسمان و زمین شما را روزی دهد؟ هیچ معبودی جز او نیست.
#فاطر-آیه ۳
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#سلام_اربابم♥️✋
صبح ها رابه سلامی به توپیوندزنم
ای سرآغازترین روز خدا صبح بخیر
به امیدی که جوابی زشمامی آید
گفتم ازدورسلامی به شماصبح بخیر
#صباحڪم_حسینے ✨
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
تویی بهانه خورشید وقت تابیدن
تویی بهانه باران برای باریدن!
#امام_عصر_علیه_السلام
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
صبح یک تذکر است تا بدانیم
او گرداننده است و ما تنها مخلوقی که یک روز دیگر مهلت گرفته ایم...
سلام بر مخلوقات خوب خدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
✾͜͡♥️•
مقصر خودمانیم!
که آدم شدن را ، وعده داده ایم...
از رجب به شعبان،از شعبان به رمضان
از رمضان به محرم،از محرم به فاطمیه
و...
کسی از لحظه ی دیگر خبر دارد؟!
#آدم_شویم
این فرصت سه ماهِ رو از دست ندیم..
#التماسدعا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیشنهادی دادیم که فکر نمی کردم حاج قاسم قبول کند ولی قبول کرد!
خاطره زیبای همسر یک شهید از محبت شهید سلیمانی به خانواده شهدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#تلنگـــــــر_و_تفکـــــــر
یکی از ذکرهای اهل جهنم میدونید چیه
از فردا، از شنبه، از ماه دیگه از...
یهو چشم وا میکنه
میبینه
یکی میگه
بلند بگو لااله الا الله
رو دست گرفتنش دارن میبرنش
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_هفتاد_و_سه حامد ذوق من و عمه را که دید، خودش هم تصنعی خندید و نزد توی ذو
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_هفتاد_و_چهار
- نظرت چی بود دربارش؟ دوست داشتی؟ کتاب را دوباره نگاه میکند و سر تکان میدهد: آره خیلی جالب بود برام؛ اینکه یکی
به اون همه ثروت پشت پا بزنه و وسط ایتالیا مسلمون بشه.
نگاهش را از کتاب برمیدارد و به صورتم دقیق میشود: ادواردو به چی رسید؟ چی
پیدا کرد که توی خونواده آنیلی نبود؟
- خودشو پیدا کرد... ادواردو کاری رو کرد که هر آدمی باید بکنه!
- چکار؟
- انتخاب بین حق و باطل... همه ما این امتحان و انتخابو داریم.
لب هایش را روی هم فشار میدهد و شانه بالا می اندازد: این همه آدم توی دنیا
بودن و هستن، اما همشون مثل ادواردو و امثال اون انتخاب نکردن! اصلا دغدغه
انتخابی که میگی رو هم نداشتن! اصلا شاید سر این دوراهی ام قرار نگرفته باشن!
چیزای خیلی جذابتری هست که دیگه لازم نباشه به دعوای حق و باطل فکر کنی...
برای بدبخت بیچاره هام انقدر درد و مرض هست که نتونن به این چیزا فکر کنن!
- میشه چندتا از اون چیزای جذاب یا بدبختیا رو مثال بزنی؟
- خونه، زندگی، خونواده، تفریح، پول، کار... خیلیا به نون شبشون محتاجن... همین
که شکمشون سیر شه براشون کافیه!
سرم را به کف دستم تکیه میدهم: خب بعدش؟
- بعدش چی؟
حرفش را تکرار میکنم: خونه، زندگی، خونواده، تفریح، پول، کار... کار کنن که زنده
بمونن و شکمشون سیر بشه، تا کی؟ تا وقتی بمیرن؟ همین؟
یأس و درماندگی را در نگاهش میبینم: راستی چقدر زندگی مسخره ست! هم برای بدبختا، هم پولدارا!
لبخندی بر لبانم مینشیند؛ به هدفم نزدیک شده ام: اگه همینجوری تعریفش کنی
آره.
مردمک چشمانش به سمتم برمیگردد، چقدر صورتش تکیده شده است!
- تو چجوری تعریفش میکنی؟
به صندلی تکیه میدهم و میگویم: چرا من تعریف کنم؟ بذار کسی که خودش ساخته تعریفش کنه! بذار از کارش دفاع کنه!
- کی؟
- خدا! یه طرفه نرو به قاضی... اینهمه داری به زندگی بد و بیراه میگی، یه کلمه بشنو
ببین خدا چی میگه؟
میدانم وقتی اینطور نگاهم میکند، یعنی باید بیشتر توضیح دهم؛ قرآنی که از جمکران آورده ام را از کیفم در می آورم وبهطرفشمیگیرم: دفاعیات خدا و تعریفش
از زندگی اینجا نوشته...
این هفته گفتم این کتابو امانت بدم بهت.
با تردید قرآن را میگیرد، اما نگاهش به من است. پوزخند میزند: میخوای چادریم
کنی؟
میخندم: الان این وسط کی حرف از چادر و حجاب و اینا زد؟
#ادامہ_ دارد...
✍به قلم فاطمہ شکیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_هفتاد_و_چهار - نظرت چی بود دربارش؟ دوست داشتی؟ کتاب را دوباره نگاه میکند
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_هفتاد_و_پنج
میگم این همه نظر
صادق هدایت و نیچه رو درباره زندگی خوندی، نظر خدا رو هم بخون! نترس تاول
نمیزنی!😉
همراهم زنگ میخورد، یعنی حامد پایین بیمارستان آمده دنبالم؛ صورت لاغر و رنگ
پریده اش را میبوسم: میبینمت هفته دیگه ان شالله.
- خداحافظ.
- یا علی عزیزم!
می دانم، کتابی بهتر از قرآن پیدا نمیکنم که بدهم بخواند، باید حرف های خدا را هم
بشنود، بعد درباره زندگی قضاوت کند! باید اجازه دهم خدا خودش به یکتا بگوید که
دوستش دارد... امیدوارم از روی آیه «أقَرب من
حَبل الوَرید» چندبار بخواند.
پیام می آید: گفتی ادواردو خودشو پیدا کرد، مگه گم شده بود؟
از روی سوال چندبار میخوانم، چه سوال سختی! توضیحش در پیامک سخت است، مخصوصا اگر بخواهی کمتر از اعتبارات کم شود و مجبور باشی همه حرفها را
در یک پیام جا دهی؛ یعنی حدود 70 حرف!
جوابی که در ذهنم آمده را چند بار سبک و سنگین می کنم، بعد مینویسم:
اولا سلام، دوما اون چیزایی که همه ادواردو رو باهاش میشناختن، اصل نبودن، مخلفات
بودن؛ ادواردو بین این مخلفات، اصلشو پیدا کرد.
نگاه که میکنم از یک پیام بیشتر شده، کمی فاصله ها را حذف میکنم، درست نمیشود،☹️ بیخیال!
در ادامه مینویسم: به سوره حشر رسیدی؟
و ارسال میکنم، به ثانیه نرسیده جواب می آید: منظورتو از مخلفات نمی فهمم! نه
هنوز نرسیدم... این که رمان نیست تندتند بخونمش... تازه رسیدم به نساء. چطور؟
نه، دیگر نمیشود پیامکی حرف بزنیم، پیام میدهم: اینا از حیطه پیامک خارجه!
مینویسد: همین الان میشه بزنگم؟ اگه کار نداری!
- خواهش میکنم!
هنوز پیام نرسیده که زنگ میزند، سلام کرده و نکرده میگوید: منظورت از مخلفات
چیه؟
حرف را در ذهنم ورز میدهم: ببینم، خود تو چیه؟ کجاست؟
- امممم.... خودم... نمیدونم... قلبم...
قلب توئه! اونی که قلب مالشه، اون کجاست؟
- نه اون که...
- چه میدونم... بدنم!
- نه نشد! اون که
بدن توئه! خودت! خود خودت!
- فکر م!
- اونم فکر توئه نه خودت! تو کیهستی؟
#ادامہ_ دارد...
✍به قلم فاطمہ شکیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_هفتاد_و_پنج میگم این همه نظرصادق هدایت و نیچه رو درباره زندگی خوندی، ن
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_هفتاد_و_شش
کمی خسته شده که صدایش را بالاتر میبرد: من خودمم! من منم! من حرف میزنم،
فکر میکنم، راه میرم! من منم!
به جایی که میخواستم رسیدم؛💪 از اینجا به بعد را باید بیشتر دقت کنم:
آفرین. پس
تو نه لباسی، نه غذایی، نه پولی، نه بدنی... تو خودتی! ادواردو همین خودش رو پیدا
کرد... کسی که خودشو پیدا کنه خداشو هم پیدا میکنه!
سوره حشر فرموده هرکی
خودشو فراموش کنه خدا رو هم یادش میره! ادواردو خودشو فراموش نکرد، فهمید
حقیقت غیر از اون ثروت افسانه ای و عشق و حاله! همین!
صدای نفس هایش را میشنوم؛ شاید کمی سنگین بوده برایش، بعد از تاخیری چند ثانیه ای میگوید: پس چطور بفهمم کی ام؟
- ببین خدا چطور معرفیت کرده؟ مطمئن باش همونی. خدا هم گفته انسان چیه، هم دستورالعمل شو داده.
باز هم جواب نمیدهد. میگویم: میدونی... گاهی انقدر این مخلفات روی خود ما ر و
می پوشونه که باید یکی بیاد کنارشون بزنه تا خودمون پیدا شیم؛ قرآن کارش همینه!
- دقیقتر بگو!
- وقتی قرآن میگه: زندگی دنیا بازیچه ست، بعد یه جای دیگه میگه ما آدمو برای
بازیچه نیافریدیم، این یعنی چی؟ یعنی دلیل اینکه خودمونو گم میکنیم اینه که
مشغول بازی میشیم!
- منظورت اینه که دنیا بازیه؟
- زینتای دنیا بازیه؛ ولی دنیا جای امتحانه؛ اینکه ببینن تو سرت به بازی گرم میشه
یا حواست به حساب و کتابت هست؟
- آخه کجاش بازیه؟ اینکه آدم یه زندگی مرفه داشته باشه، مسافرتای باحال بره، خوشگل باشه، مشهور باشه...
اینا به نظر من جدی اند!
ولی اینکه آدم دلشو به اعتقاداتش خوش کنه یکم بچهگانه ست، این عقاید برای کسی نون و آب نمیشه!
شاید یکم آدمو آروم کنه ولی زندگی نمیشه!
حرفم را کمی مزمزه میکنم و جواب میدهم: بازی یعنی چی؟ ویژگی بازی چیه؟
- امممم... مثلا جدی نیست... تموم میشه و وقتی تموم شد تاثیری برای آدم نداره.
-آفرین... حالا فرض کن یه بازیگر یا خواننده معروف و خوش قیافهای...خونه و
زندگی لوکسم داری... همه چیزایی که گفتی... تهش چی میشه؟
- خب خوش میگذرونم دیگه!
- بعدش؟
- بعدی نداره! عشق و حاله! لابد میخوای نتیجه بگیری که بعدش میمیرن و تموم؟
- مال و اموالشون که خیلی جدی بود،نمی تونن با خودشون ببرن! میمونه دست وارثشون؛ تیپ و قیافه شونم به دو روز نکشیده میپوسه، بو میگیره و حال همه
ازشون بهم میخوره! شهرت شونم که اون دنیا به کار نمیاد! دیدی... مثل بازی! تموم
شد و به هیچ دردی نخورد!
آه میکشد . بعد از چند ثانیه میگوید: یعنی میگی اینا مخلفاتن؟
- اوهوم. اما عقاید و اعمال آدم، چیزایین که به روح گره میخورن، و تنها چیزایی که
میمونن برات؛ حالا به نظرت کدومش بازیه؟
میخواهم بحث را جمع کنم؛ تا همینجا هم کافیست، او هم خسته شده، یادم باشد بعداً برایش از مولایش بگویم...
#ادامہ_ دارد...
✍به قلم فاطمہ شکیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌺[*شهید عظیم ثابت قدم *]🌺
شهید عظیم ثابت قدم
هفدهم بهمنماه ۱۳۳۲ش در شهر زنجان چشم به جهان هستی گشود.
کودکی او در جمع خانوادهای متدین سپری گشت و
در سن هفت سالگی همانند دیگر کودکان زادگاهش به مدرسه رفت تا توشهای از علم روز بردارد و توانست تا پایان سال پنجم دبستان تحصیل کند.
🌺او بعد از اتمام خدمت نظام وظیفه
در سال ۱۳۵۴ش به استخدام شرکت مخابرات درآمد و به عنوان مسئول تلفن همگانی در اداره کل ناحیه پنج مشغول به کار گردید.
🌺عظیم در سال ۱۳۵۶ش همراه و همسفر خود را یافت و صاحب دو فرزند شد.
او در جریان مبارزات انقلابی ملت غیور ایران، به خیل عظیم تظاهرکنندگان پیوست. به دنبال پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، در انجمنهای
اسلامی به فعالیت فرهنگی پرداخت.
🌺شش ماه بعد از آغاز جنگ تحمیلی، داوطلبانه به جبهه جنوب اعزام گردید
و بعد از پنج ماه مبارزه، از ناحیه چشم مجروح شد.
ده روز در بیمارستان اهواز بود و
بیست روز در تهران در بیمارستان ۵۰۲ ارتش بستری گردید و سلامتی خود را بازیافت.
🌺اما از جبهه های پیکار حق علیه باطل غافل نگردید
تا اینکه سرانجام در تاریخ
بیست و هشتم بهمن ماه سال ۱۳۶۴ هجری شمسی در سن سی و دو سالگی طی عملیات والفجر ۸ در منطقه فاو
، شربت شیرین شهادت را نوشید
و در بهشت برین مأوا گزید.
#شهید_عظیم_ثابت_قدم
#شهید_دفاع_مقدس
#زندگی_نامه
تاریخ شهادت
#11_28
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#دم_اذانی
خدایا ببخش که مواظب خودمون نبودیم...
ظَلَمْتُ نَفْسي💔
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
[*شهید عظیم ثابت قدم *]
او جوانمردي پاكدل و ايثارگر و با شهامت بود👌
بعد از انقلاب در سفر به مكه او عكس امام خميني را در زير لباس عربي خود پنهان کرده
و در عربستان پخش مي نمود
پليس از دست او عاجز شده بود
و چند مرتبه در حين پخش عكس و اعلاميه نزدیک بود دستگیر شود
#شهید_عظیم_ثابت_قدم
#شهید_دفاع_مقدس
سالروز شهادت🥀
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کسانی که میخواهند ضیوف الرحمن بشوند، باید دو نوع مراقبت داشته باشند...
🌷رجب ماه آمادگی برای ماه مبارک رمضان
#استاد_علوی_تهرانی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi