eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.3هزار دنبال‌کننده
29.6هزار عکس
25.8هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹پرودگارا مراقب دستان ما باش؛ که جز به سمت خانه تو به سوی دگری نرود... مراقب دلهای ما باش؛ که فقط خانه مهر تو باشد.. و کمک‌مان کن تا با تمام مردم مهربان باشیم ✨شبتون الهی و التماس دعا✨ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
مهربانا ای طراوت همیشگی؛؛ از تو میخواهم جوانه های دعای ما را به باران اجابت خویش باروركنی تا غنچه های عزّت و سعادت درگلستان جانمان، شكوفا شوند. به نام خدای همه 🍃🌷 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
حبه نور رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي خدایا باظرفیتم کن... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سلام مهدی جان (عج) مهر تو را خدا به گل و جانمان سرشت دنیای در کنار تو یعنی خود بهشت باید زبان زد همه دنیا کنم تو را باید که مشق نام تو را تا ابد نوشت "السلام علیک یا صاحب الزمان 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سر آغاز صبح قلبی که امواجش روی فرستنده های آسمانی، تنظیم شده باشد، همیشه موسیقی زیبای پرستش، از آن شنیده می شود!! دوستان قلبتان آسمانی و صبحتون بخیر و شاد باد .. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ای دوست!!!! هر لحظه تو را غرق صفا میخواهم هر روز تو را کامروا میخواهم از بهر تو و هر که تو را دارد دوست آرامش خاطر از خدا میخواهم پگاه پاییزی زیباتون بخیر🍃🍂 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت نهم : قهرمان ✔️راوی : حسين الله كرم 🔸مسابقات قهرماني 74 کيلو باشگاهها
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥قسمت دهم : پورياي ولي ✔️راوی : ايرج گرائي 🔸مسابقات باشگاهها در سال 1355 بود. مقام اول مسابقات، هم نقدي ميگرفت هم به انتخابي کشور ميرفت. ابراهيم در اوج آمادگي بود. هرکس يک مسابقه از او ميديد اين مطلب را تأييد ميكرد. مربيان ميگفتند:امسال در 74 کيلو کسي ابراهيم نيست. 🔸مسابقات شروع شد. ابراهيم همه را يکي يکي از پيش رو برم يداشت. با چهار کشتي که برگزار کرد به نيمه نهائي رسيد. کشتيها را يا ضربه ميکرد يا با بالا ميبُرد. 🔸به رفقايم گفتم: مطمئن باشيد، امسال يه کشتي گير از باشگاه ما ميره تيم ملي. در ديدار نيمه نهائي با اينکه حريفش خيلي بود ولي ابراهيم برنده شد. او با اقتدار به فينال رفت. حريف پاياني او آقاي «محمود.ك» بود. ايشان همان سال قهرمان مسابقات ارتش هاي جهان شده بود. 🔸قبل از شروع رفتم پيش ابراهيم توی رختکن و گفتم: من مسابقه هاي حريفت رو ديدم. خيلي ضعيفه، فقط ابرام جون، تو رو خدا دقت كن. خوب کشتي بگير، من مطمئنم امسال برا تيم ملي انتخاب ميشي. 🔸مربي، آخرين توصيه ها را به گوشزد ميکرد. در حالي که ابراهيم بندهاي کفشش را ميبست. بعد با هم به سمت تشک رفتند. من سريع رفتم و بين تماشاگرها نشستم. ابراهيم روي تشک رفت. حريف ابراهيم هم وارد شد. هنوز داور نيامده بود. ابراهيم جلو رفت و با به حريفش سلام كرد و دست داد. حريف او چيزي گفت كه متوجه نشدم. اما ابراهيم سرش را به علامت تائيد تکان داد. بعد هم حريف او جائي را در بالاي سالن بين تماشاگرها به او نشان داد! 🔸من هم برگشتم و نگاه کردم. ديدم پيرزني تنها، تسبيح به دست، بالاي سکوها نشسته. نفهميدم چه گفتند و چه شد. اما ابراهيم خيلي بد کشتي را شروع کرد. همه اش ميکرد. بيچاره مربي ابراهيم، اينقدر داد زد و راهنمائي کرد که صِدايش گرفت. ابراهيم انگار چيزي از فريادهاي مربي و حتي داد زدنهاي من را نميشنيد. فقط وقت را تلف ميکرد! 🔸حريف ابراهيم با اينکه در ابتدا خيلي ترسيده بود اما پيدا کرد. مرتب حمله ميکرد. ابراهيم هم با خونسردي مشغول دفاع بود. داور اولين اخطار و بعد هم دومين اخطار را به ابراهيم داد. در پايان هم ابراهيم سه اخطاره شد و و حريف ابراهيم قهرمان 74 کيلو شد! وقتي داور دست حريف را بالا م يبرد ابراهيم خوشحال بود! انگار که خودش قهرمان شده! بعد هر دو کشت يگير يکديگر را بغل کردند. 🔸حريفِ ابراهيم در حالي که از خوشحالي گريه ميکرد خم شد و دست ابراهيم را بوسيد! دو کشتي گير در حال خروج از سالن بودند. من از بالاي سکوها پريدم پائين. باعصبانيت سمت ابراهيم آمدم. داد زدم و گفتم: آدم عاقل، اين چه وضع کشتي بود؟ بعد هم از زور عصبانيت با مشت زدم به بازوي ابراهيم و گفتم: آخه اگه نميخواي کشتي بگيري بگو، ما رو هم معطل نکن. ابراهيم خيلي و با لبخند هميشگي گفت: اينقدر نخور! 🔸بعد سريع رفت تو رختکن،لباسهايش را پوشيد. سرش را پائين انداخت و رفت. از زور عصبانيت به در و ديوار مشت ميزدم. بعد يك گوشه نشستم. نيم ساعتي گذشت. کمي آرام شدم. راه افتادم که بروم. جلوي در ورزشگاه هنوز شلوغ بود. همان حريف فينال ابراهيم با مادر و کلي از فاميلها و رفقا دور هم ايستاده بودند. خيلي بودند. يکدفعه همان آقا من را صدا کرد. برگشتم و با اخم گفتم: بله؟! آمد به سمت من و گفت: شما رفيق آقا ابرام هستيد، درسته؟ با عصبانيت گفتم: فرمايش؟! 🔸بي مقدمه گفت: آقا عجب رفيق با مرام يداريد. من قبل مسابقه به آقا ابرام گفتم، شک ندارم که از شما ميخورم، اما هواي ما رو داشته باش، و برادرام بالاي سالن نشستند. كاري كن ما خيلي ضايع نشيم. بعد ادامه داد: رفيقتون سنگ تموم گذاشت. نميدوني مادرم چقدر خوشحاله. بعد هم گريه اش گرفت و گفت: من تازه کرد هام. به جايزه نقدي مسابقه هم خيلي احتياج داشتم، نميدوني چقدر خوشحالم. مانده بودم كه چه بگويم. کمي سکوت کردم و به چهر هاش نگاه كردم. 🔸تازه فهمیدم ماجرا از چه قرار بوده. بعدگفتم: رفيق جون، اگه من جاي داش ابرام بودم، با اين همه تمرين و سختي کشيدن اين کار رو نميکردم. اين کارا مخصوص آدماي بزرگي مثل آقا ابرامه. از آن پسر خداحافظي کردم. نيم نگاهي به آن پيرزن خوشحال و خندان انداختم و حرکت کردم. در راه به کار ابراهيم فکر ميکردم. اينطور گذشت کردن، اصلاً با عقل جور درنمياد! 🔸با خودم فکر ميکردم، پوريايِ ولي وقتي فهميد حريفش به قهرماني در مسابقه احتياج دارد و حاکم شهر، آنها را اذيت کرده، به حريفش باخت. اما ابراهيم... ياد تمرينهاي سختي که ابراهيم در اين مدت کشيده بود افتادم. ياد لبخندهاي آن پيرزن وخوشحالي آن جوان، يكدفعه گريه ام گرفت. عجب آدميه اين ابراهيم! 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌷 میگفت: اگه‌جایےبمانے‌ڪه‌دست ‌بهت ‌نرسه، ڪسے تو رو نشناسه،خودت ‌باشے‌و‌ آقا، هم ‌بیاد ‌روے ‌دامن ‌بگیره، این شهادتِه ... 💔 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سرچشمه حيات آدمى "دل" است. هر آنچه را كه از دل بگذرانيم ؛ دير يا زود همان، در زندگيمان رخ خواهد داد ... پس، به دل بيآموزيم كه، فقط نيكى ها را از خود بگذراند ... 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
~┄┅┅✿❀🖤❀✿┅┅┄~ 🌾سخنان شهدا 🌾 🌸 شهید محمد ابراهیم همت 🌸 ⚡میانبر رسیدن به خدا "نیت" است ⚡کار خاصی لازم نیست بکنیم... کافی است کارهای روزمره مان را.... به خاطر ▼خُـــــــدا▲ انجام دهیم. 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اذان ابراهیم هادی.mp3
5.58M
اذان شهید ابراهیم هادی 🍃🌹@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
رحلت خورشید عالمیان وشهادت ستارگان الهی رو به امام زمان(عج) و شمابزرگواران تسلیت عرض میکنیم ان شاالله که پیروان حقیقی برای اسلام محمدی باشیم ⬛️ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان بغض آلود همسر شهید مدافع حرم: ♨️بی حجابی و اهل فحشا بودن شده افتخار و کسی صدایش در نمی آید از پوشیه زدن من تعجب می کنند!! «حضرت زهرا س شرمنده ایم شهدا شرمنده ایم» 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آنها که به بیداری خدا ایمان دارند راحت‌تر می‌خوابند شبتون آروم خیالتون آسوده خاطرتون جمع و روزگارتون مهربان باد شبتون منور به نور الـهـی🌙🌼 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🏴 🕊 ای امتــ رسـول قیامتــــــ بپا ڪنید لبریز، جام دیده ز اشڪ عـزا ڪنید در ماتم پیمبـر و تنهـــایــی علــی باید براے حضرت زهـرا دعا ڪنید 🏴 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌺شهید ابراهیم هادی میگفت: حریم زن با چادر حفظ میشه. همچنین اگر خانم ها حریم رابطه با نامحرم رو حفظ کنند، خواهید دید که چقدر آرامش در خانواده ها بیشتر میشود بله ! طبق آیه های قرآن و فرمایشات ائمه ی معصومین و حضرت زهرا علیه السلام ⬇️ 💠 بهترین زنان کسانی هستند که خود را از نامحرم مستور نگه می دارند و تقوا پیشه میکنند و نزدیک بهم نمی شوند و هیچ مراوده ای با هم ندارند و قلب خود را بیمار و گرفتار هوس نمی کنند و تنها درحد ضرورت و اختصار آن هم خیلی کم که اصلا به چشم نمی آید ارتباط می گیرند. تا به آن سعادت جاودانه که در دنیا و آخرت از آن نام بردند ؛ برسند شادی روحش 🌹 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
♦️اگر همه ۍ عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشند و خُـــــدا نخواهد نمۍتوانند پس بـــــه تدبیرش اعتماد ڪن بـــــه حڪمتش دل بسپار بــــــه او توڪل ڪن 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
4_256905745142908079.mp3
5.87M
🏴روضه امام حسن مجتبی_ع ▪️به روایت شهید حاج شيخ احمد ضيافتے كافے 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌸نگاه هایت؛ گاهی نگران است... گاهی ناراحت ! شاید هم دلگیر... 🌺اما هر چه هست؛ هیچ‌گاه سایه چشم‌هایت را از سرم برندار... ...🌼🍃 ؛ 🍃🌹 @ShahidAziz_Ebrahim_Hadi