انصافا این چهره و ژستِ کسی است که مجبور شده باشد #واکسن بزند؟
بینی و بینالله این حالت بدن، این حالت نگاه هنگام زدن واکسن نشان از تنهایی، مظلومیت، تقیه در انجام این کار دارد؟
چرا هر تفسیری که دلمان میخواهد میکنیم و آن را به رهبری نسبت میدهیم؟ برای امر واضح که دلیل نمیآوردند. چشمانمان را باز کنیم، این تصویر نمایانگر همه چیز است
#فتنه_بزرگ_متحجرین
#رسوایی_شیادها
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
✅آقا سجاد اهل مطالعه بود. او پس از خواندن سلام بر ابراهیم، عاشق شهید هادی شد. به هرکسی از دوستان می رسید یک جلد کتاب ابراهیم می داد و می گفت: «بخون بعد بهم برگردون ».
همیشه چند جلد کتاب تو ماشین داشت و به صورت گردشی به دوستاش و آشناها می داد.
گاهی خواننده کتاب از بس عاشق کتاب می شد که دیگه بازگشتی تو کار نبود و آقا سجاد اون کتاب رو به عنوان هدیه تقدیمش می کرد.
شهید مدافع حرم
❤️سجاد طاهرنیا❤️
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
عاقبت یک روز سرگردانی دور از حرم
جان ز ما می خواهد و قلبم مرا پس میزند
آنقدر عشقت به دل دارم که می دانم حسین
جسم ما را غیر خاک کربلا پس می زند
#صلےاللهعلیڪیااباعبدالله
#ڪربلالازممدلمتنگاست
#السلامعلیڪدلتنگم💔
#ما_ملت_امام_حسینیم
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌸ســـلام
🌸روزتون بخیر و نیکی
🌸
🌸الهی در این روز زیبا
🌸خدا پشت و پناهتون باشه
🌸 و یه روز خوب و عالی
🌸یه روز موفق و پر برکت
🌸یه روز شاد و پر از آرامش
🌸رو براتون مقدر کنه
🌸روزتون زیبـا
پنجشنبتون پر از بهترینها
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
#ایة_الکرسی
🦋🌷این ویدئو رو ببینید
• ختم روزانہ ایـة الکرسے✨
🌿هدیہ بہ روح همہ مومنین و مومنات
ثواب این عمل رو تقـدیم می کنیم به محضر امام زمان'عج الله تعالی فرجه الشریف '
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
یڪمحبتمیڪنیماراحرم
دعوتڪنی؟
گریھکردنبرشماگفتیاثرداردحسین..💔(:
صلےاللهعلیڪیااباعبدالله..💚
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#عاقبتتان_بخیر
در حرم وارد شد و با گریه بر «در» بوسه زد
تکیه بر دیوار زد، بر سنگ مرمر بوسه زد
اینطرف مریم کنیزش بود و هاجر آنطرف
درد پهلو داشت و با حال مضطر بوسه زد
گفت ویلي «یا بنیَّ» گریه کرد و باز هم
بر ضریحت مادرانه، مهربانتر بوسه زد
روضه خواند و زیرِ قبّه ضجه میزد یادِ آن
ساعتی که مضطرب زینب به حنجر بوسه زد
هر شب جمعه پریشان حال کنج قتلگاه
در خیالش بر تنِ عریانِ بی سر بوسه زد
تیرها و نیزه ها و سنگها را زد کنار
بر تمام زخمهای رویِ پیکر بوسه زد
زائرانت در حرم برسینه و سر میزدند
تا که بر هرگوشه ی شش گوشه مادر بوسه زد!
#نـوكــر_نـوشـت:
#حـسین_جـان💔
باید به فهم وصل رسید و وصال یافت
ورنه شبانه روز کنارم همه ش تویی
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
تازه دامادی که ۲۳ روز بعد از ازدواجش شهید شد ...
۲۶ ساله بود و تنها ۲۳ روز بعد از برگزاری مراسم ازدواجش در سوریه آسمانی شد.
#شهید_هادی_شجاع
#مدافع_حرم
#وهب_زمان
سالروزشهادت
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎼 ای دل شیدا ، اومده گل گل ها ،🎉
خلاصه همه پیامبر های دنیا | سرود 🎉🎉
🎤 کربلایی جواد مقدم
♥️ ولادت پیامبر (ص) و امام صادق(ع)
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ببينيد| رهبرمعظم انقلاب: اهانت به بزرگان اهل سنت، کار #شیعه_انگلیسی است
♦️ بودجه این تلویزیونها از خزانهداری #انگلیس است
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظه اعلام خبر شناسایی شهید نورمحمد به مادر بزرگوار شهید...
چه زیباست لحظه وصال یک مادر و چه دردناک است کج فکری عدهای نادان
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
دست در دست #شهدا بگذار و ببین چطور زندگیت تغییر میکند و به خدا نزدیک می شوی، رفیق شهید پیدا کن...
همه ی #راه_ها که با پا پیموده نمیشوند!
دستت را به #رفیق_شهیدت بده و معجزه ببین...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینجوری از خدا چیز بخواه❗️
روایت بسیار شنیدنی...
#استاد_پناهیان
#هفته_وحدت
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#التماس_تفکر
آنگاهڪہناامیدۍ
برجانتپنجہافکندورهانمیشوۍ
برمنامیدوارباش..🌱
زمر|آیه ۵۳
از امیرالمومنین(ع)پرسیدند:
بزرگترین گناه کبیره چیست؟
حضرت نگفتند بینمازی؛
نگفتند بیحجابی؛
نگفتند روزه نگرفتن!
فرمودند:
"مایوس و نامید شدن از رحمت خدا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
امام زمان ارواحنافداه منتظر شماستــ،
قلب خود را پاڪ ڪنید و همچنان محڪم و استوار بر عقیده و ایمان خود باشید
و زمان را براے ظهور حضرتش آماده و مهیا سازید.
مگر نمیبینی ڪہ ظلم سراسر گیتے را فرا گرفتہ و مهدے فاطمہ ارواحنافداه سرباز مےطلـــبد؟!...
#شهید_محسن_حججی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#مشکل_کارم_کجاست⁉️
مشکل همه کارهاے ما این اسٺ
که براے رضاے همه کار میکنیم، جز
خدا
#شهیدابراهیمهادی
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
ماجرا
قصہ ے دلے است...
ڪہ میان رمل هاے فڪہ...
یا خاکـــــ شلمچہ
یا آبهاے اروند...
جامانده استـــــ...
#جامانده را قصہ اے نیست...
جز دلدادگے...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🌹چهار دختر و سه پسر داشتم اما باز باردار بودم و دیگر تمایلی برای داشتن فرزندی دیگر نداشم. دارویی برای سقط جنین گرفتم و آماده کردم و گوشه ای گذاشتم ، همان شب خواب دیدم، بیرون خانه همهمه و شلوغ است ، درب خانه هم زده می شد!! در را باز کردم ، دیدم آقایی نورانی با عبا و عمامه ای خاک آلود از سمت قبله آمد. نوزادی در آغوش داشت، رو به من گفت: این بچه را قبول می کنی؟
گفتم: نه، من خودم فرزند زیاد دارم!!
آن آقای نورانی فرمود: حتی اگر علی اصغرامام حسین (ع) باشد! بعد هم نوزاد را در آغوشم گذاشت و رو چرخواند و رفت...
گفتم: آقا شما کی هستید؟
گفت: علی ابن الحسین امام سجاد (ع)!
هراسان از خواب پریدم ، رفتم سراغ ظرف دارو ، دیدم ظرف دارو خالی است!
صبح رفتم خدمت شهیدآیت الله دستغیب و جریان خواب را گفتم.
آقا فرمودند: شما صاحب پسری می شوی که بین شانه هایش نشانه است ، آن را نگه دار!
آخرین پسرم ، روز میلاد امام سجاد(ع) به دنیا آمد و نام او را علی اصغر گذاشتیم در حالی که بین دو شانه اش جای یک دست بود!!!
🌹علی اصغر، در عملیات محرم، در روز شهادت امام سجاد(ع) ، در تیپ امام سجاد (ع) شهید شد!🌹
🌹شهید علی اصغر اتحادی🌹
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فرق دارد #شب_جمعہ حرمِ اَربابم
فـرق دارد شب جمعہ ، کَـرَمِ اَربابم
امشـبے را شده میزباטּ تمام عُشّاق
حضـرت والــدهے محتــرمِ اَربابم
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله♥️
#شب_زیارتی
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 داستانی #دیپورت با موضوع مدافعان حرم منتشر شد
🎥 ابوذر، متولد مزار شریف افغانستان است. او تصمیم میگیرد در کنار مصطفی، رفیق ایرانیاش به جبهههای نبرد علیه داعش برگردد...
💢 این فیلم تحسینشده که با اقتباس از زندگی شهید #مصطفی_صدرزاده ساخته شده، فانوس بهترین فیلم #جشنواره_عمار را بهدست آورده است.
📺 دانلود و تماشا از لینک زیر:
🌐 b2n.ir/deport
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_هفتم 💠 یک نگاهم به قامت غرق #خون عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_بیست_و_هشتم
💠 شنیدن همین جمله کافی بود تا کاسه دلم ترک بردارد و از رفتن حلیه #وحشت کنم.
در هیاهوی بیمارانی که عازم رفتن شده بودند حلیه کنارم رسید، صورت پژمردهاش به #شوق زنده ماندن یوسف گل انداخته و من میترسیدم این سفرِ آخرشان باشد که زبانم بند آمد و او مشتاق رفتن بود که یوسف را از آغوش لختم گرفت و با صدایی که از این #معجزه به لرزه افتاده بود، زمزمه کرد :«نرجس #دعا کن بچهام از دستم نره!»
💠 به چشمان زیبایش نگاه میکردم، دلم میخواست مانعش شوم، اما زبانم نمیچرخید و او بیخبر از خطری که #تهدیدشان میکرد، پس از روزها به رویم لبخندی زد و نجوا کرد :«عباس به من یه باطری داده بود! گفته بود هر وقت لازم شد این باطری رو بندازم تو گوشی و بهش زنگ بزنم.»
و بغض طوری گلویش را گرفت که صدایش میان گریه گم شد :«اما آخر عباس رفت و نتونستم باهاش حرف بزنم!»
💠 رزمندهای با عجله بیماران را به داخل هلیکوپتر میفرستاد، نگاه من حیران رفتن و ماندن حلیه بود و او میخواست #حسرت آنچه از دستش رفته به من هدیه کند که یوسف را محکمتر در آغوش گرفت، میان جمعیت خودش را به سمت هلیکوپتر کشید و رو به من خبر داد :«باطری رو گذاشتم تو کمد!»
قلب نگاهم از رفتنشان میتپید و میدانستم ماندنشان هم یوسف را میکُشد که زبانم بند دلم شد و او در برابر چشمانم رفت.
💠 هلیکوپتر از زمین جدا شد و ما عزیزانمان را بر فراز جهنم #داعش به این هلیکوپتر سپرده و میترسیدیم شاهد سقوط و سوختن پارههای تنمان باشیم که یکی از فرماندهان شهر رو به همه صدا رساند :«به خدا #توکل کنید! عملیات آزادی #آمرلی شروع شده! چندتا از روستاهای اطراف آزاد شده! به مدد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) آزادی آمرلی نزدیکه!»
شاید هم میخواست با این خبر نه فقط دل ما که سرمان را گرم کند تا چشمانمان کمتر دنبال هلیکوپتر بدود.
💠 من فقط زیر لب #صاحبالزمان (علیهالسلام) را صدا میزدم که گلولهای به سمت آسمان شلیک نشود تا لحظهای که هلیکوپتر در افق نگاهم گم شد و ناگزیر یادگاریهای برادرم را به #خدا سپردم.
دلتنگی، گرسنگی، گرما و بیماری جانم را گرفته بود، قدمهایم را به سمت خانه میکشیدم و هنوز دلم پیش حلیه و یوسف بود که قدمی میرفتم و باز سرم را میچرخاندم مبادا #انفجار و سقوطی رخ داده باشد.
💠 در خلوت مسیر خانه، حرفهای فرمانده در سرم میچرخید و به زخم دلم نمک میپاشید که رسیدن نیروهای مردمی و شکست #محاصره در حالیکه از حیدرم بیخبر بودم، عین حسرت بود.
به خانه که رسیدم دوباره جای خالی عباس و عمو، در و دیوار دلم را در هم کوبید و دست خودم نبود که باز پلکم شکست و اشکم جاری شد.
💠 نمیدانستم وقتی خط حیدر خاموش و خودش #اسیر عدنان یا #شهید است، با هدیه حلیه چه کنم و با این حال بیاختیار به سمت کمد رفتم.
در کمد را که باز کردم، لباس عروسم خودی نشان داد و دیگر دامادی در میان نبود که همین لباس #عروس آتشم زد. از گرما و تب خیس عرق شده بودم و همانجا پای کمد نشستم.
💠 حلیه باطری را کنار موبایلم کف کمد گذاشته بود و گرفتن شماره حیدر و تجربه حس #انتظاری که روزی بهاریترین حال دلم بود، به کام خیالم شیرین آمد که دستم بیاختیار به سمت باطری رفت.
در تمام لحظاتی که موبایل را روشن میکردم، دستانم از تصور صدای حیدر میلرزید و چشمانم بیاراده میبارید.
💠 انگشتم روی اسمش ثابت مانده و همه وجودم دست #دعا شده بود تا معجزهای شود و اینهمه خوشخیالی تا مغز استخوانم را میسوزاند.
کلید تماس زیر انگشتم بود، دلم دست به دامن #امام_مجتبی (علیهالسلام) شد و با رؤیایی دست نیافتنی تماس گرفتم. چند لحظه سکوت و بوق آزادی که قلبم را از جا کَند!
💠 تمام تنم به لرزه افتاده بود، گوشی را با انگشتانم محکم گرفته بودم تا لحظه اجابت این معجزه را از دست ندهم و با #رؤیای شنیدن صدای حیدر نفسهایم میتپید.
فقط بوق آزاد میخورد، جان من دیگر به لبم آمده بود و خبری از صدای حیدرم نبود. پرنده احساسم در آسمان #امید پر کشید و تماس بیهیچ پاسخی تمام شد که دوباره دلم در قفس دلتنگی به زمین کوبیده شد.
💠 پی در پی شماره میگرفتم، با هر بوق آزاد، میمُردم و زنده میشدم و باورم نمیشد شرّ عدنان از سر حیدر کم شده و #عشقم رها شده باشد.
دست و پا زدن در برزخ امید و ناامیدی بلایی سر دلم آورده بود که دیگر کارم از گریه گذشته و به درگاه #خدا زار میزدم تا دوباره صدای حیدر را بشنوم. بیش از چهل روز بود حرارت احساس حیدر را حس نکرده بودم که دیگر دلم یخ زده و انگشتم روی گوشی میلرزید...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi