یاد غنچه هایی بخیر
که قبل از شکفتن لبخـند زدند ،
پرپر شدند و در دامان محبت ریختند...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴پس از کاشتن دو نهال میوه به مناسبت روز درختکاری انجام شد؛
🔹توصیههای مهم رهبر انقلاب اسلامی به مردم در خصوص بیماری شایعشده
حضرت آیت الله خامنهای سپس در سخنانی، کاشت درخت را حرکتی با برکت خواندند و در خصوص بیماری شایع شده در کشور، گفتند: همچنانکه قبلاً از پزشکان، پرستاران و مجموعههای درمانی صمیمانه تشکر کردم، لازم میدانم بار دیگر از این عزیزان که با کار بسیار با ارزش خود در حال جهاد در راه خدا هستند، تشکر کنم.
رهبر انقلاب اسلامی مشاهده نمونههای درسآموز از تلاش و فداکاری کادرهای درمانی در رسیدگی به بیماران را نشاندهنده مسئولیتپذیری و تعهد انسانی آنان دانستند و افزودند: همچنین لازم میدانم از خانوادههای پزشکان، پرستاران و همه عوامل درمانی که با صبر و تحمل خود در کنار تلاش شبانهروزی عزیزانشان هستند، سپاسگزاری کنم.
ایشان با دعا برای عافیت بیماران و همچنین طلب رحمت و مغفرت الهی برای درگذشتگان از این بیماری و صبر و آرامش برای بازماندگان آنها، چند توصیه خطاب به مردم بیان کردند.
حضرت آیت الله خامنهای با تأکید بر رعایت توصیهها و دستورالعملهای مسئولان در خصوص پیشگیری و جلوگیری از آلودگی، افزودند: از این دستورها نباید تخطی شود، چرا که خداوند ما را موظف کرده است در قبال سلامت خود و دیگران احساس مسئولیت کنیم، بنابراین هر چه به سلامت جامعه و جلوگیری از شیوع این بیماری کمک کند، حسنه و هر چه به شیوع آن کمک کند، سیئه است.
رهبر انقلاب اسلامی در توصیهای دیگر همگان را به توسل و توجه به پروردگار فراخواندند و گفتند: البته این بلا آنچنان بزرگ نیست و بزرگتر از آن نیز وجود داشته است اما بنده به دعای برخاسته از دل پاک و صاف جوانان و افراد پرهیزگار برای دفع بلاهای بزرگ بسیار امیدوارم، چرا که توسل به درگاه خداوند و طلب شفاعت از نبی مکرم اسلام و ائمه بزرگوار میتواند بسیاری از مشکلات را برطرف کند.
ایشان افزودند: دعای هفتم صحیفه سجادیه دعای بسیار خوب و خوشمضمونی است که میتوان با این الفاظ زیبا و با توجه به معانی آن با پروردگار سخن گفت.
حضرت آیت الله خامنهای همچنین همه دستگاههای کشور را به همکاری و در اختیار قرار دادن امکانات مورد نیاز وزارت بهداشت که در صف مقدم مقابله با بیماری قرار دارد، توصیه کردند و گفتند: نیروهای مسلح و دستگاههای مرتبط با دفتر رهبری نیز به انجام این کار موظف شدهاند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به درگیر شدن کشورهای زیادی در دنیا با این بیماری، افزودند: مسئولان ما از روز اول با صفا، صداقت و شفافیت خبررسانی کردند و مردم را در جریان قرار دادند اما برخی کشورهای دیگر که این بیماری در آنها شدیدتر و همهگیرتر است، پنهانکاری میکنند البته ما برای آن بیماران نیز از خداوند طلب عافیت میکنیم.
ایشان حادثه پدیدآمده را مسئلهای گذرا و نه فوقالعاده دانستند و گفتند: البته من نمیخواهم مسئله را خیلی کوچک فرض کنم اما آن را خیلی بزرگ هم نکنیم، این مسئله مدتی نه چندان طولانی برای کشور وجود خواهد داشت و سپس رخت برمیبندد اما تجربیات حاصل از آن و فعالیت مردم و دستگاهها که به مثابه یک رزمایش عمومی است، میتواند به عنوان یک دستاورد باقی بماند.
حضرت آیت الله خامنهای با اشاره به اقدامات پسندیده و نوعدوستانه برخی هموطنان مانند کمکهای مالی و توزیع اقلام بهداشتی افزودند: این کارها بسیار خوب است و با حفظ این دستاوردها، بلا به نعمت و تهدید به فرصت تبدیل میشود و امیدواریم روزگار عافیت کامل برای ملت عزیز ایران نزدیک باشد.
💔
خدا جونم😍
فرشتگانت دست دست میکنند ودل توی دلمان نیست،
بفرما تعجیل کنند لطفاً!
🍃🌹
هدایت شده از کانال شمیم معارف اسلامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطرات_شهید
لباسهای خیس به تنشان سنگینی میكرد ستون گردان دم ارتفاع قامیش و زیر پای عراقیا بود همهمه بسیجی ها میان رعد و برق و شق شق باران گم شده بود حالا گونیهایی هم كه عراقیا پلهوار زیر كوه چیده بودند، از گل و لای لیز شده بود و اسباب دردسر...
بچه ها از كت و كول هم بالامیرفتند كه از شر باران خلاصی یابند و خودشان را داخل غار بزرگ زیر قله برسانند انگار یه گونی، جنسش با بقیه فرق داشت لیز و سر نبود بسیجیها پا روش میذاشتند، میپریدند اونور آب و بعد داخل غار...
اما گونی هر از گاهی تكان میخورد شاید اون شب هیچ بسیجیای نفهمید كه #علی_آقا پله شده بود برای بقیه...
یكی دو نفر هم كه متوجه شدند دم غار اشكهاشون با باران قاطی شده بود «علی به معنای واقعی كلمه مالك نفسش بود»
#شهید_علی_چیتسازیان 🌷
📎منبع: خبرگزاری نوید شاهد به نقل از سایت انصار حزبالله
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
سلام حضرت مسیحادم ، مهدی جان
شهر دلگیر است . بوی مرگ می دهد . آدم ها دور از هم ایستاده اند . دیگر کسی با دیگری دست نمی دهد . نگاه ها لبریز اضطراب است . چهره ها از هراس پوشیده شده اند ...
... و بهار ، میهمان غریبی که هیچ کس در را به رویش باز نمی کند ...
شهر ، دل نگران است ...
نفس نمی کشد ، همچون محتضری در انتظار مرگ ...
نفس های گرفته ی شهر ، دم مسیحایی می خواهد ...
نجاتمان ده ... ای نجات بخش موعود ...
#سه_شنبه_های_جمکرانی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
تو میدونی گردان بره خط، گروهان برگرده یعنی چی!؟
تو میدونی گروهان بره خط، دسته برگرده یعنی چی؟
تو میدونی دسته بره خط، نفر برگرده یعنی چی!!
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
راز نگاه کردنت
محشر کبرای من است
جان به فدای چشم تو
این چه نگاه کردن است..😍😍
#راز_شهادت
#شهید_امید_اکبری
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔰 #تلنگر_روز
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم
که نه اسمش خاطرم است نه قیافهاش ...
اما حرفش هیچ وقت از یادم نمیرود،
میگفت :زندگی مثل یک کلاف کامواست
از دستت که در برود میشود
کلاف سردرگم، گره میخورد،
میپیچد به هم، گرهگره میشود ...
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش
با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی،
گره بزرگتر میشود، کورتر میشود،
یک جایی دیگر کاری نمیشود کرد،
باید سر و ته کلاف را برید،
یک گره ظریفِ کوچک زد
بعد آن گره را توی بافتنی
یک جوری قایم کرد، محو کرد،
یک جوری که معلوم نشود،
یادت باشد گرههای توی کلاف
همان دلخوریهای کوچک و بزرگند،
همان کینههای چند ساله،
باید یک جایی تمامش کرد،
سر و تهش را برید ...
زندگی به بندی بند است به نام "حرمت " ؛
که اگر آن بند پاره شود
کار زندگی تمام است ...!
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
در هر تپش قلبم حضور معبودیست که
بی منت برایم خدایی می کند….
بی منت می بخشد…
و بی منت عطا می کند…
ای همه هستی…
ای همه شکوه…
ای همه آرامش….
امواج متلاطم درونم را ساحلی نیست جز یادت….
و غوغای روح بی پناهم را پناهی نیست جز حضورت…
وجودم را با ذکر نامت آذین می بندم
و جانم را با یادت متبرک می کنم
و عاشقانه تمنایت می کنم….
به نام خدای همه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
#یک حبه نور ✨
﴿سَيَجعَلُ اللَّهُ بَعدَ عُسرٍ يُسرًا﴾
این روزا با همه تلخی هاش هم تموم میشه. بازم بیدغدغه و آسوده میریم و میایم و میگیم و میخندیم و از اینکه کنار هم هستیم لذت میبریم.
#سوره طلاق آیه۷
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّء وَ بَــــرح الْخَفاَّءُ
وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَـــع الرَّجاَّءُ
وَ ضاقَتِ الاْرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّماَّءُ
و اَنْتَ الْمُسْتَعان واِلَیْکَ الْمُشْتَکي
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا ...
ما را دعا کنید
در این رنجِ بی حساب...
#جهانبیقرار
#العجلمولا
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
ســـلام ودرودهــــــا
صبحتون گرم ب افتاب پرمهــــر عالمتاب..
دلتـون سرشار از عشق
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
🌹✨🌹 #بر_بال_خاطره_ها 🕊 🔻 #عملیات_والفجر_۴ #قسمت_دوم 🔸تا وقت نماز صبح خواب روی چشم کسی نرفت و آ
🌹✨🌹
#بر_بال_خاطره_ها 🕊🕊
🔻 #عملیات_والفجر_۴
#قسمت_سوم
📌خستگی در سیمای نورانی نیروها مشهود و پدیدار بود .
اما روحیهها عالی بود با دلی محکم و مصمم منتظر پاتک ارتش عراق بودند.😊
📌از سمت چپ بلندی سور کوه و از سمت راست ما تحرکات مشکوکی از طرف
نیروهای عراقی که بچههای اطلاعات و عملیات آنها رو رصد میکرد، گزارش رسید که با یک لشکر مکانیزه و دو تیپ مستقل و گردان از گارد ریاست جمهوری عراق قصد پاتک دارند .
📌تقربیا ساعت حدود ۹ صبح بود که از سمت راست ما آتش تهیه سنگینی که بیشتر آتش کاتیوشا بود منطقه رو زیر آتش گرفت و آرام آرام زبانه آتش نیروهای عراقی هم موضع ما رو در برگرفت.
📌 اعلام کردیم که همگی داخل کانالها و سنگرها پناه بگیرند.
آر.پی.جی زنها و ۱۰۶ زنها و خدمههای خمپارهها رو آماده کردیم .
📌لحظه به لحظه آتش توپخانه و خمپاره و کاتیوشا سنگینتر میشد. یک لحظه هواپیماهای عراقی برای بمب
باران در آسمان ظاهر شدند و غرش کنان آسمان را جولان میدادند. صدای شلیک توپهای ضدهوایی ایران، لحظهای قطع نمیشد .
📌دشت نسبتا بزرگی روبروی موضع ما بود که از آنجا تانکهای عراقی آرایش گرفته
بودند.
هر لحظه آمار مجروحین و شهدای ما بیشتر میشد و آمبولانسها دائم در رفت و آمد بودند.
🎤راوی: #جانباز_سرافراز
#حاج_یدالله_نویدی_مقدم
#ادامه_دارد...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🔴پاسخ وزیر بهداشت به پیام رهبرمعظم انقلاب: مدیران و کارکنان نظام سلامت، صدچندان دلگرم شدند
♦️وزیر بهداشت در پیامی از ابراز لطف مجدد حضرت آیت الله خامنهای(دامت برکاته) رهبر معظم انقلاب اسلامی نسبت به کارکنان نظام سلامت در مقابله با کرونا تشکر کرد.
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💐چقدر خوبه ڪه بعضی آدمای خوب،
بدون اینڪه خودت بفهمی...
توی زندگیت ظاهر میشن و
زندگیت روتغییر میدن...
اون وقته ڪه میفهمی خدا،
خیلی وقته جواب دعاهات رو،
بافرستادن بنده هاش داده...❤️
#مثل_ابراهیم_هادی 🌷
#رفیق_شهیدم ؛ #ابراهیم_هادی
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
اگر❗️
تربیت " غلط " به تو آموخت که🚫
غیرت داشتن دخالت کردن است
و حیا زن را در صندوق نگه داشتن!😒
⚛شهید مطهری به من گفت:
غیرت، عشق مرد به ناموسش است😍
و حیا، احترام زن به خودش...!!!☝️☺️
.
.
اگر تربیت " غلط " به تو آموخت که🚫
مرد میتواند زنش را بزند !😱
⚛اسلام من به من آموخت
که زن ریحانه است🌸💟
و مرد وظیفه دارد تمام اسباب راحتی و آسایشش را فراهم کند...!!!💞
.
.
اگر تربیت " غلط "به تو گفت که🚫
زن عقلش نصف مرد است
و نمی تواند به تنهایی در دادگاه شهادت دهد...؛
⚛شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من گفت :
که زن احساسات و عواطفش دوبرابر مرد است 💓
و از این رو ممکن است در شهادت دادن دچار تزلزل شود...!!!😥
.
.
اگر تربیت " غلط " به تو گفت که🚫
دیه زن نصف دیه ی مرد است
چون ارزشش کمتر از مرد است...؛😳
⚛شهید مطهری در کتاب حقوق زن به من آموخت که:
اگر من کشته شوم برای اینکه مادرت در آسایش تو را بزرگ کند دیه ی من بیشتر است....!!!👌😏
.
.
ایرادی اگر هست در شعور ماست...👌
✅تقدیم به بانوان بلند مرتبه سرزمینم...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢تصاویری تازه منتشر شده از سه ستاره شهدای مدافع حرم در کنار هم:
محمدحسین محمدخانی، محسن حججی و مصطفی صدرزاده
وقتی که شهید صدرزاده شهادت خود در روز تاسوعا را پیشبینی میکند...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔
📹 امتحان کله پاچه!
🔻چرا خدا بلا میفرسته؟ چرا آدما رو زجر میده!؟
#تصویری
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
💔
کسی میتونه یاور و دستگیر مظلومین عالم باشه
که حتی به اندازه نگه داشتن چند لحظه عبا، بارش رو دوش کسی نباشه
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
📝💚
خودسازے
دغــــــدغــــــــــہ
اصلــــــــــے
شما
باشد.
#شهید_مصطفی_صدرزاده ♥️
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
🌺گر "هشت " رضا و "نه" جواد است چه غم؟
🌺بگذار که هشتم گرو نه باشد...
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2 قسمت بیست و ششم آن چهار نفر🌺 💢بسیاری از رزمندگان معتقدند دوران جنگ ماه بعد
#کتاب_سلام_بر_ابراهیم2
قسمت بیست و هفتم
ولایت🌺
💢شب اول محرم آبان ۱۳۵۹بود از پادگان ابوذر بی سیم زدند که برادر ابراهیم برای مراسم به پادگان بیاید.
💢می دانستم امیر منجر از دوستان ابراهیم است در پادگان ابوذر مسئولیت دارد.
💢حدس زدم به خاطر آغاز ماه محرم مراسم گرفته اند. به ابراهیم خبر دادم.
💢او هم یکی از ماشین های موجود در سر پل ذهاب را تحویل گرفت و آمد جلوی محل استقرار نیروی دستمال سرخ ها و مرا صدا زد.
💢ابراهیم گفت: بپر بالا با هم بریم پادگان ابوذر.
💢گفتم: اصغر وصالی نیست ممکنه ناراحت بشه من با شما...
💢گفت: تو که اینجا کار نداری. من به بجه ها میگم که با من اومدی.
💢بعد به یکی از بچه ها که مسئولیت داشت گفت و اجازه گرفت و حرکت کردیم.
💢خیلی مجلس با صفا و بی ریا بود.
💢ابراهیم می خواند و رزمندگان سینه می زدند.
💢خلبان شیرودی و تعدادی از خلبانان هوا نیروز مستقر در پادگان به همراه پاسداران و ارتشی ها دور هم جمع شدند و بر مظلومیت سالار شهیدان اشک می ریختند.
💢ساعت تقریبا دوازده شب بود که مجلس تمام شد و حال معنوی عجیبی ایجاد شده بود.
💢آن شب خیلی خسته شده بودیم و قرار شد آنجا بخوابیم.
💢یکی از بچه های مخابرات وارد نماز خانه شد و به ابراهیم گفت اصغر وصالی پیام داد که امشب حتما به سر پل برگردید.
💢ابراهیم داشت فکر می کرد که گفتم آقا ابراهیم ول کن. الان هوا تاریکه داره به شدت بارون میاد بزار صبح میریم.
💢ابراهیم بلند شد و گفت: پاشو بریم اصغر وصالی بر ما ولایت داره او فرمانده و امرش واجبه.
💢از کسی مثل ابراهیم که بارها با اصغر شوخی می کرد و می خندید توقع این حرف را نداشتم!
💢آماده رفتن شدیم بارون به شدت می بارید.
💢به ابراهیم گفتم: نمی تونیم توی این بارون با چراغ خاموش بریم.
💢آن زمان دشمن رو منطقه دید داشت اگر با چراغ روشن می رفتیم توپخانه منهدم می کرد.
💢اما ابراهیم مصمم بود که برگردیم.
💢 مشکل دیگر اینکه برف پاک کن کار نمی کرد.
💢ابراهیم فکری کرد و گفت: مرتضی بپر پشت فرمون.
💢من هم پیراهنم را در می آورم با سفیدی زیر پیراهن از وسط مسیر میرم تو هم برای اینکه اشتباه نری دنبالم بیا.
💢گفتم چی میگی آقا ابراهیم من که درست رانندگی بلد نیستم من جلو میرم شما دنبالم بیا.
💢ابراهیم داد زد نمیشه تو باید بشینی پشت فرمون.
💢اما من سریع پریدم بیرون .
💢بارندگی شدید بود شروع کردم به دویدن.
💢ابراهیم هم پشت سرم حرکت کرد و داد می زد مرتضی بیا سوار شو بزار من برم بیرون.
💢کل مسیر را دویدم خیسِ خیس شدم وقتی به مقر رسیدیم دیگر توانی نداشتم.
💢دو نفر پتو آوردند و لباسم را عوض کردم.
💢اصغر وصالی نگاهی به سر وضع ما کرد و گفت خوب صبح بر می گشتید.
💢ابراهیم گفت: امر فرمانده بود اگر سنگ هم از آسمون می آمد ما بر می گشتیم.
💢اصغر سرش را از شرمندگی پایین انداخت و چیزی نگفت.
💢از آن شب تا مدت ها هر وقت ابراهیم را می دیدم سرش را پایین می گرفت و می گفت اون شب خیلی من رو شرمنده کردی اگر رانندگی بلد بودی به خدا نمی گذاشتم جلوی ماشین بروی.
🗣مرتضی پارسائیان
🍃🌹
@ShahidAziz_Ebrahim_Hadi