eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.6هزار دنبال‌کننده
34.7هزار عکس
34.7هزار ویدیو
89 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در ۲۳ سالگی به جایی رسید که دشمن دست به ترورش زد...🥀 اونوقت ما تو این موندیم که چجوری کمتر گناه کنیم...😔 🕊 🌷 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
1.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔 بزرگۍ‌میگفٺ:↓ تڪیه‌ڪن‌به‌شہـداء🖐🏼' شہـداءتڪیه‌شان‌خداست ؛ اصلا‌ڪنارگݪ‌بنشینۍبوۍگل‌میگیرۍ' پس‌گݪستان‌ڪن‌زندگیت‌را‌با‌یادشہـدآ ... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 هرکه در آتش نرفت، بی‌خبر از سوز ماست 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 گم شده اند .... در لابلای زیبایی شهدای لبنانی مثل و ... در بازار داغ شهدای مدافع حرم ایرانی از سردار موی سپید کرده گرفته تا جوان ترین شهید دهه هفتادی ... شهدای را مےگویم .... چه مظلومانه مےجنگند... زخمی مےشوند .... اسیر مےشوند ... سرشان بریده مےشود و ... آری! فقط چند روزی مےشوند تیتر یک همه کانال های شهدایی و مذهبی اما ... دوباره آرام مےشود همه چیز دوباره فاطمیون ، فریاد مےکشد در دلم افغانی نیستم!!! عـِرق ملی هم تا بخواهی دارم ولی... برایشان کم گذاشته ایم ... باور دارید؟؟؟؟ حالا هم که دیپلماسی برای افغان ها سنگ تمام گذاشت و کودکان را به خاک و خون کشید... و آنان که ظلم کردند عاقبت خواهند دید که خدا یاور مظلومان است... 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
|🌱| براے امام حسین -؏- گریه مے کنیم تا ارزش ها را زنده نگه داریم ؛ بدانیم آنجا چه گذشت تا دوباره آن موضوع براے نوه‌اش تکرار نشود .💚 🌱' 🍃🌹🍃🌹
💔 تو ٢٣ سالگی‌اش به جایی رسید که دشمن می‌ترسید رو در رو باهاش مقابله کنه! دست به ترورش زدند! ٢٣ سالگی رو رد کردی؟ یا مونده بهش برسی؟ 🍃🌹🍃🌹 @shahidaziz_ebrahim_hadi
﴿مادر‌شھید...🥀﴾ یك‌هفتہ‌قبݪ‌ا‌زشھادت‌‌دیدم‌سرسجاده‌داره‌ گریہ‌میکنہ،وباامام‌زماݧ‌حرف‌میزنہ‌... رفیق‌چے‌گفتے‌کہ‌دݪ‌امام‌زماݧ‌را‌بردی⁉️ +سفارش‌مارو‌هم‌میڪنے؟ 📲 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💚🌱 نـٰامٺ‌آغازگر‌سَرنوشٺ‌‌بود✨ ݘہ‌زیبـٰا‌جھـٰاد‌بـٰا‌نـٰامټ‌تـداعے‌شد ݘہ‌زیبـٰاعݜق‌وخوݧ‌وخـٰاك‌قاطے‌شد ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
میشه جوون بود میشه خوش تیپ بود میشه به موهات ژل بزنی میشه تیشرت بپوشی میشه همه اینا رو داشته باشی و هم بشی ... اگه همه ی این کارها برای خدا باشه 🌷 برای شادی روح پاکشون صلوات ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
یک هفته قبل از از سوریه به خانه آمد. پنجشنبه شب بود، نصف شب دیدم صدای ناله گریه می آید. رفتم در اتاقش از همان لای در نگاه کردم، دیدم جهاد سر مشغول دعا و گریه است و دارد با صحبت می‌کند. دلم لرزید ولی نخواستم مزاحمش شوم. وانمود کردم که چیزی ندیده ام. . 🍃صبح موقعی که جهاد می‌خواست برود موقع خداحافظی نتوانستم طاقت بیاورم از او پرسیدم پسرم دیشب چی می‌گفتی؟ چرا اینقدر بی قراری می‌کردی؟چی‌شده؟ جهاد خواست طفره برود برای همین به روی خودش نیاورد و بحث را عوض کرد من به‌خاطر دلهره ای که داشتم اینبار با جدیت بیشتری پرسیدم و سوالاتمو با جدیت تکرار کردم. گفت: چیزی نیست مادر داشتم نماز می‌خواندم . دیگر دیدم اینطوری پاسخ داد نخواستم بیشتر از این‌ پافشاری کنم و ادامه بدهم گفتم باشه پسرم! مرا بوسید و بغل کرد و رفت... . 🍃یکشنبه شب فهمیدم آن شب به خداوند و امام زمان چه گفته و بینشان چه گذشته! و آن لحن پر التماس برای چه بوده است !. راوی: مادرشهید 🌷 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
4.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
|•°🪴°•| مادرت می‌گفت : یک هفته قبل شهادت، شب از لای در دیدم سر سجاده داره گریه می‌کنه و با امام زمان حرف میزنه ... رفیق چی گفتی که دل امام زمانو بردی ؟ + سفارش مارو هم میکنی ؟...🌹🕊 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi