eitaa logo
کانال شهید ابراهیم هادی
2.5هزار دنبال‌کننده
33.8هزار عکس
33.3هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊 🌿 باران شدیدی در تهران باریده بود. خیابان 17 شهریور را آب گرفته بود. چند پیرمرد می خواستند به سمت دیگر خیابان بروند مانده بودند چه کنند. همان موقع ابراهیم از راه رسید. پاچه شلوار را بالا زد. با کول کردن پیرمردها، آن ها را به طرف دیگر خیابان برد. ابراهیم از این کارها زیاد انجام می داد. هدفی جز شکستن نفس خودش نداشت. مخصوصا زمانی که خیلی بین بچه ها مطرح بود! 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
❤️این شهید به من لبخند زد!💚 پسرم پیش از اعزام به سوریه کتاب شهید «ابراهیم هادی» را خریداری و مطالعه می‌کرد؛ 📕مجذوب این شهید شده بود. یک روز به جلد کتاب نگاه می‌کرد و می‌خندید! دلیل خندیدن او را جویا شدم که پاسخ داد «این شهید به من لبخند زد!». بسیار مسئولیت‌پذیر بود. کاری را می‌پذیرفت که مطمئن باشد، موثر است؛ 💎اگر متوجه می‌شد آن کار بی‌نتیجه است، آن را قبول نمی‌کرد. وی شبانه‌روز تلاش می‌کرد تا کاری که پذیرفته است را به سرانجام برساند. 🌷
13.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
~♡~ سبکبالان سفر کردند و رفتند مدا بیچاره نامیدند و رفتند🕊 🍀 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
1.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°🌸°• ‹شـھــید،شــھــدا،شـھـادت› 'کلماتے‌ کـھ‌‌ فـقـط‌ نـصـیـب‌‌ ؏ـاشقان‌ مےشوند..!♥️' 🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
‍ ✅ ابراهیم همیشه در کار خیر پیش قدم بود. دوست داشت از صبح تا شب مشغول کار برای رضای خدا باشد. دفترچه ای داشت که برنامه ها و کارهایش را داخل آن مینوشت. 🔻 روزی که خیلی برای خدا کار انجام میداد، بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود. 🔻 یادم هست یکبار به من گفت: «امروز بهترین روز من است، چون خدا توفیق داد و توانستم گره از کار چندین بنده خدا وا کنم.» برگرفته از کتاب:سلام بر ابراهیم جلد دوم
7.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و سلام بر او که می گفت: ، ، همه چیز دست خداست. تمام مشکلات بشر «به خاطر دوری از خداست.» 🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
✍️-میگفت.. آنان‌‌که‌‌یک‌عمرمُرده‌اند.. در‌یک‌لحظه‌شهیدنخواهندشد! شهادت‌یک‌عمرِ‌زندگی‌ست؛ نه‌‌یک‌لحظه‌اتفاق... برادر شهیدم ...🌷🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
👤 : 🖋 هرگز فراموش نکنید، تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم، جامعه ساخته نمی شود. 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
✨🌷 همیشه آیه‌ی وَجَعَلْنَا مِنْ بَيْنِ أَيْدِيهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَيْنَاهُمْ فَهُمْ لَا يُبْصِرُونَ را زمزمه می‌کرد..گفتم: آقا ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه اینجا که دشمن نیست نگاه معناداری کرد و گفت: دشمنی بزرگتر از هم وجود داره..؟! 🌷 🦋🦋🦋
1.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔖 خوش نام تویی، گمنام منم ...💔 ✍ نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت “سلام الله علیها” یادم هست یکبار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا سلام الله علیها نمود ابراهیم همینطور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد. برادر شهیدم ...🌷🕊 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔 سلام بر او که مثل ابراهیم هادی، خالصانه و بی ریا فعالیت می کرد. سر و صدا نداشت. هرجا می‌دید کاری زمین مانده عجله می کرد و کار را انجام می‌داد. اگر می دید جایی یادواره شهداست، خودش را می رساند و مشغول فعالیت می شد. برای رزمندگان عراقی از ابراهیم و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها می گفت. برای آنها پیشانی بند و چفیه تهیه می کرد. او جوانان عراقی را با راه و رسم شهدا آشنا نمود و همراه با آنها در عملیات ها حضور داشت تا اینکه در اطراف سامرا به قافله شهدا پیوست. ان شالله امشب ویژه دعامون کنن، صلوات 🌸الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم🌸 📚 پسرک فلافل فروش 👇👇 ‌🌹🍃🌹🍃 ‌@shahidaziz_ebrahim_hadi