1.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گاهی لازمه همه چیز رو از نو شروع کنیم… با خوندن، فهمیدن و لمس مهربانی الهی...
▪️هر وقت دلتنگ یا سردرگم شدی، برگرد به همان پنج آیه اول، جایی که خدا گفت: «من کنارتم… فقط بخوان
▪️سوره علق، آیات{۱-۵}
#قرآن_بخوانیم 🍃
چه راه هایی ڪه رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست
خلاصم ڪن از عشقایی ڪه گاهی هست و گاهی نیست...
باشهدا که رفیق بشی دنبال عشقای بیخودی نمیری چون عشق حقیقی رو درک کردی
عاقبت بخیر میشی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شبنشینی_بارهبر
امام زمان(عج) خیلی غربت وتنهایی کشیده، دل ایشان را به دست آورید.
دلفرزند حضرت زهرا رابه دست آورید.
امــام خـامـنـه ای
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
گاهی تلنگر
میتواند همین باشد
که حرفی از شهیدی گفته
شود و آن این باشد که:
ما از حلالش گذشتیم....
شما از حرامش نمیتوانید بگذرید؟!
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
نه پرواز بلدم،
نه بال و پرش را دارم..
#دامهای دنیایی اسیرم کرده اند..😔
ولی..
من میخواهم
اسیر نگاه شما شوم و بس..✨
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
❁﷽❁
گمنامے را
انتخاب ڪرده ای
ڪہ قید زمان و مڪانے
در ڪار نباشد ...
تا دلهــا را
هر ڪجا کہ باشند
گِرد خود جمـع ڪنے ...
#شهید_ابراهیم_هادی
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
وه?ماجرای شهید چمران و رضا لوتی‼️💠
خرید و فروش مواد می کرد و دعواهایش هم دعوای خونین بود.
یک روز که به سمت کوه سنگی میرفت برای دعوا و غذا خوردن ، متوجه ماشینی شد که در تعقیبش بود . نگاهی به ماشین کرد....
لوگوی ماشین "ستاد جنگ های نامنظم" بود و راننده اش🌹 شهید چمران🌹
شهید چمران پیاده شد و دست ایشان را گرفت و به او گفت:
+"فکر کردی خیلی مردی؟"
- بروبچ که اینطور میگن...
+اگر مردی بیا بریم جبهه...
به غیرتش برخورد و بعد از اندکی مکث قبول کرد و با🌹 شهید چمران🌹 به جبهه رفت.
☀️چندروزی گذشت☀️
شهید تو اتاق نشسته بود ، که یکدفعه متوجه صدای دعوا شد.
با دست بند، رضا لوتی رو آوردن تو اتاق و به زمین انداختنش و گفتند:
-حاجی این کیه آوردید جبهه؟
رضا شروع کرد به فحش دادن..... و فهمید که🌹 شهید چمران 🌹 توجهی نمی کند.
یکدفعه داد زد : "کچل با توام...!!! "
یکدفعه شهید با مهربانی سرش را بالا آورد و گفت : "چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده ؟ "
ماجرا این بود که رضا برای خرید سیگار به سمت بیرون میرفته که یک پاکت بخره و برگرده که با دژبان دعواش شده.
ماجرا رو که متوجه شد شهید گفت:
" آقا رضا چی میکشی؟ برید براش بخرید ، بیارید "
💠شهید با رضا در سنگر تنها شدند....
که رضا گفت : " میشه دوتا فحش بهم بدی؟ کشیده ای چیزی...
شهید گفت: "چرا ؟"
-من یه عمر به هرکی بدی کردم ، بهم بدی کرده... تاحالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه...
+"اشتباه فکر میکنی...یکی اون بالاست ، هرچی بهش بدی می کنم ، نه تنها بدی نمیکنه بلکه با خوبی بهم جواب میده... هی آبرو بهم میده...توهم یکیو داشتی که هی بهش بدی می کردی بهت خوبی میکرده...
بذار یکی بهم فحش بده و بگم بله عزیزم...یکم مثل اون شم !"
رضا جا خورد، رفت تو سنگر نشست... زار زار گریه کرد ، اذان شد رضا اولین نماز عمرش بود رفت وضو گرفت ، سرنماز موقع قنوت صدا گریش بلند شده بود در اواسط نماز صدای سوت خمپاره اومد... صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد... آقا رضا رو خدا واسه خودش جداکرد... فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش.
✅ با یک توبه واقعی و نماز واقعی به خدا رسید ✅
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کار کـردن ...
تو مملکت امام زمان (عج) رو عشقه !
هر جا لازم باشه حاضرم کار ڪنم ،
چہ فرمانـدهی در جنگ ،
چہ کارگری در کارخانه ...
#سردار_شهید_رضا_شکری_پور
📚 ققنوس و آتش ص ۷۵
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شهید_علی_چیتسازان
🌷برای #شهادت و برای #رفتن
تلاش نڪنید
برای #رضای_خدا ڪار ڪنید
بگویید #خداوندا
اگر تو مارا در #جهنمت بیندازی
ازما #راضی باشی برای ما ڪافیست.
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
خواهــرم ...
اگر به این باور بِرِسي کـه
ایــن #چادر همان چادریست که پشت دَر سوخت ؛ولي از سَرِ
#حضرت_زهرا نَیُفتاد...َ
هًٍرًٍگٍزً ٍ از سَرَتْ شُـــلْ نمي شود...
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
وقتی اسم فکه رامیشنوی یادتشنگی غربت مۍافتی
یادشهدایۍکه پنج روزبالب تشنه گفتن فداۍلب تشنه ات پسرفاطمه
همین بس که امام در وصفشان فرمودشهداۍگردان کمیل،حنظله جزءفرشتگان وملائکةا.. هستند
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi
داسٺانِ گردانِ کمیل و حنظله را شنیدهای؟
یک عمر روزہ دار شد
مادری که
حکایت تشنگیِ
پارهی تنش را شنید
جگرسوز تر از تشنگی؛
جگرِ سوخته مادر شهید است 😔
#ڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید👇👇
🌹🍃🌹🍃
@shahidaziz_ebrahim_hadi