🌹 سیزده شهید مدافع حرمی که درچنین ایامی به فیض عظیم شهادت نائل آمدند:
🕊شهیدمدافع حرم حسین امیدواری
🕊شهیدمدافع حرم مصطفی چگینی
🕊شهیدمدافع حرم امیر علی محمدیان
🕊شهیدمدافع حرم مجید قربانخانی
🕊شهیدمدافع حرم مرتضی کریمی
🕊شهیدمدافع حرم عباس آسمیه
🕊شهیدمدافع حرم محمد آژند
🕊شهیدمدافع حرم میثم نظری
🕊شهیدمدافع حرم رضا عباسی
🕊شهیدمدافع حرم علیرضا مرادی
🕊شهیدمدافع حرم مهدی حیدری
🕊شهیدمدافع حرم محمد اینانلو
🕊شهیدمدافع حرم عباس آبیاری
🕊شهید مدافع حرم فرزاد زنگنه
🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
🍂در فراقِ #دوستان
آخـر زِ ما چیزی نماند ...
🍃هر کہ #رفت
از هستے ما #پاره ای با خویش برد...
رفیقان مےروند نوبت بہ #نوبت😔
#شهید_محمدتقی_سالخورده
#شهید_علی_عابدینی
#روزتون_شهدایی🌺
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
[ هرکه پرسید چه دارم اگر از دار جهان
همۀی دارو ندارم بنویسید #حســــن ]
#دوشنبه_های_امام_حسنی
#هرگزنمیردآنکهدلشمستمجتباست
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹انگشتر خاصی که حاج قاسم همیشه دستش میکرد
♦️ سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در یکی از سخنرانیهایش به انگشتر سبزرنگی همیشه به دست میکرد اشاره کرد و ماجرای آن را شرح داد، ماجرایی که مربوط میشد به انفجار تروریستی حرم رضوی
🔰#مستند
🔰#خادم_الرضا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
از شیخ انصاری پرسیدند: چگونه میشود یک ساعت فکر کردن، برتر از هفتاد سال عبادت باشد؟؟
فرمودند: فکری مانند فکر جناب #حر در روز عاشورا...
#تلنگر
یادی کنیم از
داداش مجیدمون...❤
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
تندیس زیبای حاج #قاسم_سلیمانی ،
اثر حمید کنگرانی عزیز ،
از آثار ماندگار ایران خواهد شد.
ماشاءالله به این هنرمند مجسمهساز
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
" ما سَربلند و
سینهستبر و
سَرآمدیم !
این اقتدارِ ما . . ؛
ز شهیدانِ فاطمهست
با این حساب ،
قبرِ شهیدانِ بی پلاک
پایینِ پای مرقدِ پنهانِ
🍃🌺
@shahidaziz_ebrahim_hadi
~🕊
گفت ، من یقین دارم فردا شهید میشم ،
برای اینکه جنازم روی زمین نمونه
با ماژیک کف پام اسممو نوشتم ..
ترکش خمپاره سرش را برداشت .
از کف پاش شناسایی شد...
#شهید_علیاصغر_قربانی♥️
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#شهیدانه🦋
شهید ذوالفقاری ارادت خاصی به شهید ابراهیم هادی داشت، خودش (در حوزه نجف) از روز اول گفته بود من را ابراهیم صدا کنید.
او همیشه جلوی موتورش یک عکس بزرگ از شهید ابراهیم هادی نصب داشت؛ و در خصلت ها خود را خیلی به ابراهیم نزدیک کرده بود.
راوی: حاج باقر شیرازی
پن. رفیقِ شهید، شهیدت میکنه :) ♥️🍃🕊
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #رمان_دلارام_من #قسمت_نوزدهم زحمتو کم میکنم ، حداقل اینم سهم ما بچه سهمیه ایا از دنیاس ! سهمیه
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_بیستم
پدر هم تصمیمش برای راه ندادنم جدی است و اصلا دوست ندارم کسی پادرمیانی کند ، این رابه مادر و عمو هم گفته ام ، از منت کشیدن متنفرم!
هوای گرم مرداد کلافه ام کرده و این چند قدم از سر کوچه تا خانه عمو را به سختی بر می دارم...
کیفم روی دوشم سنگینی می کند، اگر مادر الان اینجا بود می گفت: حقت است ، تا تو باشی در این گرما چادر سیاه سرت نکنی !
حداقل الان که در خانه عمو هستم ، کسی به چادر و پوشش و دست ندادنم با نامحرم گیر نمی دهد و امل خطابم نمی کند.
به چند قدمی در رسیده ام که در باز می شود ،لحظه ای می ایستم ، بارم نمی شود ! حامد! اینجا چه می کند؟ با دیدن من بدجور دستپاچه می شود و باز هم نگاهمان تلاقی می کند ؛
دلم نمی خواهد دوباره سرش را پایین بیندازد و برود ، می خواهم بدانم او کیست که انقدر اشنا میزند؟
چشمانش اصلا برایم بیگانه نیست، اما انقدر هولم که هیچ نمی گویم و فقط با تعجب نگاهش میکنم .
او هم لب می گزد و درحالی که ارام استغفرالله می گوید ، سربه زیر می اندازد ، نگاهشان پریشان بود ، او مرا می شناسد؟
نمی دانم ! تحیر فرصت هرگونه سوال و عکس العمل را از هر دومان گرفته است ، به سلامی ارام میکند و باز هم فرار می کند
نویسنده : خانم فاطمه شکیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#رمان_دلارام_من
#قسمت_بیست_و_یکم
من مانده ام و یک مجهول دیگر : او در خانه عمو چکار داشت؟!
دلم می خواد سوالم را از عمو بپرسم ، اما نمی دانم چگونه؟ سر میز ناهار ، زن عمو هم متوجه درگیر بودن ذهنم می شود و ان را پای پیدا نکردن خانه می گذارد :
- حوراء جون عزیزم انقدر ذهنتو در گیر نکن درست میشه ان شاءالله.
عمو هم بی خبر از ملاقات ناگهانی من و حامد می گوید : می میخوای اصلا تا تابستون تمام نشده بری یه مسافرتی ، جایی؟
تازه به خودم می آیم : چی؟ مسافرت؟ کجا؟ عمو برای خودش دوغ می ریزد و می گوید : نمی دونم ! یه جا که هم سرت هوا بخوره ، هم مذهبی باشه.
دل می دهم به حرفای عمو: کجا مثلا؟
-راهیان نور! البته جنوب الان گرمه، ولی غرب میتونی بری!
قلبم به تپش می افتد ، راهیان نور ! چقدر دوست داشتم یک بار هم که شده ، ببینم قتلگاه شهدایی را که عمری همدمم بودند ، هربار دوستانم از آرامش آن بیابان های گرم و نیزارهای خوزستان می گفتند ، دلم پر می کشید برای جنوب ....
برای نخل هایی که می گفتند مثل آدم هستند، برای سه راه شهادت ، پادگان دوکوهه ، شلمچه، هویزه ....
برای جاهایی که وصفش را فقط شنیده و خوانده بودم و هربار هم دوستانم می گفتند تا خودت نروی و نبینی نمی فهمی ، مشکلاتم یادم می رود: جنوب....
عاطفه خودش را می اندازد روی من تا پرده را ببند :
-وای پختم از گرما! ببند اینو که سایه بشه!
-برو کنار لهم کردی ! خودم می بندم!
روی صندلی یله می دهد و در حالی که با چادرش خودش را باد میزند زید لب غر غر می می کند: حالا که اینجا اصفهانه ! تو راه رسما کباب میشیم ! نمی دونم چرا تو چله تابستون راه افتادم دنبال تا راهیان نور!
کم نمی آورم و جوابش را می دهم: عقل درست حسابی نداری که😁.....
نویسنده :خانم فاطمه شکیبا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
کانال شهید ابراهیم هادی
💔 #نیمه_پنهان_ماه زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین 🔸#قسمت_هفتم حسن باقري زود فهميد كه اين
💔
#نیمه_پنهان_ماه
زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
🔸 #قسمت_هشتم
اما اين جوان خوش رو با خنده😊 اي كم دائم در صورتش شكفته بود ، مي دانست كه جنگ حالاحالا ادامه دارد . جنگ روي ديگر سكه ي زندگي او بود .
آدم هاي ديگر مي توانستند در خانه هايشان بنشينند و راجع به دلايل شروع جنگ صحبت كنند ، ولي او مرد عمل بود و نمي توانست به خاطر كارش زندگيش را عقب بيندازد .
كسي چه مي دانست فردا چه مي شود . او نمي خواست وقتي مي رود مثل الان مجرد باشد . چند روز بعد خودش آمد . ساعت شش بعد ازظهر آخرين روز آخرين ماه بهار . اسمش را دور را دور در همان كلاس هاي آموزش اسلحه شنيده بودم ، ولي نديده بودمش . آمد و رفت و تنها توي اتاق نشست .
خواهر زاده ام هنوز بچه بود . پنچ شش سالش بود . از سوراخ كليد نگاه مي كرد . گفت " خاله اين پاسداره كيه آمده اين جا ؟ " رفتم تو . از جايش بلند شد و سلام و احوال پرسي كرد . با چند متر فاصله كنارش نشستم .
ادامه دارد..
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#نیمه_پنهان_ماه
زندگینامه سردار شهید مهدی زین الدین
🔸 #قسمت_نهم
هر دو سرمان را از زير انداخته بوديم . بعد از سلام و عليك اول همان حرفي را گفت كه خانواده اش قبلاً گفته بودند . گفت :
" برنامه اين نيست كه از جبهه برگردم . حتی ممكن است بعد از اين جنگ بروم فلسطين . يا هرجاي ديگر كه جنگ حق عليه باطل باشد . "
بعد از هر دري حرفي زد . گفت:
" به نظر شما اصلاً لازم است خانم ها خياطي بلد باشند ؟ "
حتا حرف به اين جا كشيد كه بچه و خانواده براي زن مهم تر است ، يا بهتر است برود بيرون سر كار . اين را هم گفت كه " من به دليل مجروحيت يكي از پاهايم مشكل دارد و اگر كسي دقت كند معلوم است كه روي زمين كشيده مي شود . لازم بود كه اين نكته را حتماً بگويم . "
ادامه دارد...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
داستان این عکسو میدونین؟
۳۴ سال پیش ساعت یک بعدازظهر عراق دو تا مدرسه تو بروجرد رو با موشک زد. بچههای بعدازظهری این دو مدرسه تو حیاط سر صف بودن. یکی از این مدرسهها یه دبستان مخصوص کودکان استثنایی بود. ۶۸ تا بچه پرپر شدن و زبان حقوق بشریها مثل همیشه لال بود...
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
#قرار_عاشقی
سلامی تا اَبد حسرت
من العاشق الی المعشوق..!
#اللهم_صل_علی_علی_بن_موسی_الرضا_المرتضی
#امام_رضآی_دلم
#دلتنگ_حرم
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
💔
از ذوالفقار حیدرکرار کینه داشت
آن کس که روی چادر زهرا قدم گذاشت 🥀
#فاطمیه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سفری کوتاه به...
ردیف اخر قطعه مدافعان حرم
گلستان شهدای اصفهان
مقصد : مزار اقا امید دلمون.. (:
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
همه میدانند که مهدیه اسم مکان است
و فاطمیه اسم زمان
و من منتظر روزی هستم که
مهدیه اسم زمان شود
و فاطمیه اسم مکان …
#فاطمیه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
بچهها!
به خدا از شهدا
جلو میزنید
اگه رعایت کنید
دلِ امام زمان نلرزه.
✍حاج حسین یکتا
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
زن رفتگر محله ، مریض شده بود ؛
بهش مرخصی نمی دادن می گفتن اگه شما بری ، نفر جایگزین نداریم
رفته بود پیش شهردار !!
آقای شهردار بهش مرخصی داده بود و خودش رفته بود جاش....
#سردار_شهید_مهدی_باکری🕊
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
هر نامی که بر او بگذارید
مهم نیست
او کسی است که
بیشترین آرامش را
در میان شدیدترین شعله ها
به آدم می بخشد...
به نام آرام دلها
به نام خدای همه
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
#یک حبه نور✨
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَالْعَصْرِ
إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ
إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ
«سوگند به زمان، انسانها همه در زیانند مگر کسانی که ایمان میآورند، و کارهای شایسته میکنند، و همدیگر را به تمسّک به حق (در عقیده و قول و عمل) سفارش و به شکیبائی (در تحمّل سختیها و دشواریها) توصیه مینمایند»
#العصر-آیه(۳-۱)
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
زلال اشڪ و دعایے #سلام_اربابم
سُـلالــۂ النـجبـایـے #سلام_اربابم
سپیده سَرنَزده روبـروے #ڪرببلا
بہ گریہ گفٺ گدایـے #سلام_اربابم
🕊 #السلامعلیڪ_یاسیدالشهدا
#ســـلام_اربــابــــم
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi
شنیدهام سخنی خوش که پیر کنعان گفت
فراق یار نه آن می کند که بتوان گفت
#حافظ
اَللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّهَ
عَنْ هَذِهِ الأُْمَّهِ
بِحُضُورِهِ
وَعَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ....
#آمین
🍃🌹🍃🌹
@shahidaziz_ebrahim_hadi