#نامه_شهید_مهدی_باکری:
...
پرازنکات نایاب لطفا بخونید...⬇️ ... کسی که خود را #مؤمن کرد و به خدا سپرد و برای او زندگی کرد و به دنبال راهی رفت که پروردگارش تعیین نمود. دیگر زمان و حالت زنده بودن و مرگش در دست اوست و بنا به حکم خداوند بایستی #حمید #شهید میشد و حمیدها شهید میشدند و صدام هم وسیله است. بدانید رسالت با رفتن راه امام حسین (ع) است. قیام و جنگ با دشمنان خدا و یقین داشته باشیم به این که خدا بپذیرد. یقین به قول خداوند داشته باشیم که بهترین مرگ شهادت است نه در بستر پیری و مریضی مردن و یقین داشته باشیم که چه سعادتی نصیب شهداست و چه درجه و مرتبه و ارزشی خداوند برای آنها قائل است که در رده پیامبران از شهدا یاد میکند و خوشا به حال خانواده شهدا که خداوند وعده داده: شهید میتواند شفاعت کند خانوادهاش را. پس افتخار کنید و خود را سربلند بدانید و فرزندان شهادت طلب، با ایمان راهرو حسین (ع)، بزرگ کنید و تربیت کنید و دعا بکنید، عمر و سلامتی امام بزرگوار و شکر به درگاه خداوند و به این که سعادت دهد شهدای بیشتری تقدیم راهش و راه انبیا و امام حسین (ع) و امام زمانش بنماید. انشاء الله. دست بزرگترها و روی نازنین کوچولوهای آینده ساز اسلام را میبوسم و میبخشید که نتوانستم برای مراسم چهلم حمید بیایم. چون یکی از #وصیتهایش_گشودن_راه_کربلاست. انشاء الله به حول و قوه الهی. با #خانواده_شهدا ارتباط داشته باشید و #زینب کبری (س) و فرزندان و بازماندگان امام حسین (ع) برایتان الگو باشد .. #برادرتان مهدی 11 فروردین 1363
...
#شهیدمهدیباکری #الله_بندهسی
@shahidbakeri31
#ولایت_فقیه
دیدگاه :🌹شهید آقا حمید باکری🌹
یقین بدانید تنها اَعمال شما که مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است که [تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد] بنابراین در هر زمان و هر موقعیت همت به اعمالی بگمارید که "مورد تائید رهبری و امامت باشد."
#سردارجزیرهمجنون
#شهید_حمید_باکری
#تلنگر
#ولایت_فقیه
#عاشورائیان
#شادی_روح_شهدا_صلوات
تصویر آقا حمیددر ستاد فرماندهی بسیج سپاه ارومیه سال ۵۸
@shahidbakeri31
تولدت مبارک آقاحمید❤️🌹
....
#فرمانده_جاویدالاثر:شهیدآقاحمید باکری
#ولادت 1آذر 1334
#شهادت: 6 اسفند1362
@shahidbakeri31
لحظۂ تولد تو🌹
شروع پرواز است🕊
بـرای پرستـــوها
و خاطرہ ماندنی برای
تمام آسمانها
#سالروز_تولد : 1آذر1334 ارومیه
#شهیدحمیدباکری
@shahidbakeri31
#چی_میگید_بهم_مگه⁉️
🍃خانه مان کوچک بود؛ گاهی صدايمان میرفت طبقه پايين. يک روز همسايه پايينی به من گفت: به خدا اين قدر دلم میخواد يه روز که آقا مهدی مياد خونه لاي در خونهتون باز باشه، من ببينم شما زن و شوهر به هم ديگه چی میگيد، که اين قدر میخنديد؟
❣عاشقانه های شهدا
📚يادگاران ، كتاب مهدی باكری
#شهیدمهدیباکری #الله_بندسی #زندگی_به_سبک_شهدا
@shahidbakeri31
#مرد_حماسه_ساز:
.
.
در عملیات خیبر، عراق که زخم خورده بود، با آتش تهیه بسیار شدیدی که می توان گفت در یک دقیقه، به چهل هزار گلوله توپ و خمپاره می رسید، به پل و اطراف پل که حمید و نیروهایش آنجا مستقر بودند، شلیک می کرد. که ناگهان گلوله خمپاره ای به #حمیدآقا اصابت کرد و افتاد و پس از چندی به دیدار معبود شتافت. هیچ کس رمق نداشت. همه غمگین و افسرده بودند و به پیکر پاک ومطهر و سردشده #فرمانده_شهیدشان، که به آرامی روی پل خفته بود، چشم دوخته بودند. هیچ عکس العملی از خود نشان نمی دادند. حمید باکری که در جزیره، حماسه ها آفریده بود و باید گفت که او و دیگر یارانش برای فداکاری و ایثار آفریده شده بودند و برای فداکاری می زیستند، به لقاءالله پیوست.
🌷🌷🌷🌷
#انالله_و_اناالیه_راجعون:
بی سیم چی حمید به گوش کرد و گفت: «آقا حمید شهید شده...آقا مهدی یکی از بچه ها را فرستاد، ببیند درست می گوید یا نه. آمد و گفت: درسته، شهید شده. الان هم زیر پل مانده...آقا مهدی گفت: «انالله و اناالیه راجعون. خودت دادی، خودت هم گرفتی. فقط شکرت!. بچه ها اصرار داشتند بروند جنازه را بیاورند، اما آقا مهدی گفت: «اگر می روید جنازه همه بسیجی ها را بیاورند، می توانید جنازه حمید مرا هم بیاورند. نمی توانم ببینم چند نفر دیگر به خاطر حمید شهید شوند. دلیل آوردند، گفتند زن دارد، بچه دارد، چشم به راهند. که آقا مهدی گفت: «آنها با من، خودم جوابشان را می دهم....
#آنهاهمهبرادرهایمنهستند...
#شهیدانجاویدالاثر آقامهدی و آقاحمید🌹
.
.
#درشهادتبازهست...فقطدلکندنمیخواهد...
#تصویرآقامهدیدرمراسمشهادتبرادرشو
همرزمان
@shahudbakeri31
#لا_اله_الا_الله
.
.
یک بار داشت از خاطرات شناسایی می گفت. از چای و نان پختن در قایق صحبت می کرد که ناگهان به فکر فرو رفت و پس از چند لحظه سکوت، آهی کشید و سرش را تکان داد و گفت: «از فرزندانم خبری ندارم.» هنوز حرفش تمام نشده بود که گفت: «لااله الاالله»...
پس از شهادتش، همسرش گفت: «نگران بچه هایش بود. چون دو روز قبل از عملیات به منزل تلفن کرده بود و من متاسفانه در خانه نبودم و بچه ها را به بیمارستان برده بودم و همسایه مان به او گفته بود بچه هایت مریض اند.» او نگران احسان وآسیه اش بود اما این قدر این مرد به خدا نزدیک بود که با گفتن «لا اله الاالله» دلش آرام می گرفت...
( #آقاحمیدوامثال آقاحمیدها از پدر بودن گذشتن تامن وشما امروز در آرامش باشیم... آیا قدردان خونشون هستیم؟؟!!)
#جاویدالاثر #شهیدحمیدباکری #فرمانده_بیادعا
@shahidbakeri31
#حجاب #مقنعه..#شهدا .
.
حمید به این چیزها خیلی حساس بود.
به من میگفت« فاطمه ! این چیه که زنها میپوشند ؟
میگفتم: مقنعه را میگویی؟
میگفت : نمیدانم اسمش چیه؟
فقط میدانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل میگیری و
روسری و چادر سرت میکنی بهتر از روسریست..
دوست دارم یکی از همینها بخری سرت کنی راحتتر باشی..
گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟
خندید گفت: هر دوش..
از همان روز من #مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ،
تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده ...
.
.
#جاویدالاثر #شهیدآقاحمیدباکری #شهدا #حجاب #مقنعه #محبوب_بسیجیها
@shahidbakeri31
#خاطره
.
#فرمانده_شجاع:
.
.
توي قرارگاه تاکتيکي بوديم. دو نفر اسير عراقي آوردند.تا آقا مهدي ديدشان...گفت: به خدا اون يکي تيربارچي شونه. اولين کسي بود که آتيش رو شروع کرد.» عراقيه هم #آقا_مهدي را شناخت. گفت « اين #اولين نفرتون بود که اومد جلو...
...
#فرمانده_بیادعا #الله_بندهسی #خاکی #آقای_مهندس #آقای_شهردار #شهیدجاویدالاثرمهدیباکری
@shahidbakeri31
&از قافلهی عشق مرا جا نگذارید
در موج بلا یکه و تنها نگذارید&
.
#ڪــلامشهـــید #شهــید_مهــدی_باڪرۍ :
قافله ما قافله از جان گــذشتن
است هرڪس از #جانگـذشته نیست با ما نیاید..! ♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️♥️ #قافله... #قافله...
گذشتید
ومـا فقـط نـظاره کردیم
دور شدنـتان را !
نه...نه!
دورشدنمان را ... #شهادت_زیباست.... #گمنامی_آرزوست... 🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷 حـــــال ِما بی شهدا حالی نیست.... #شهــــدا !
یادتان باشد ، که یادتان کـردیم..
یادتان باشد ، که روزهایمان را به امیـد ِ وصال ِ شما گذراندیم... #الله_بندهسی.... #سکوتدل #ایشهادتدلمبهدستتواسیره...
@shahidbakeri31
#شهید_حمید_باکری :
.
.
#راوی:جانباز محمد حبيباللهی ..... فرماندهان محور باید چند خصيصه داشته باشند تا بهعنوان فرمانده محور انتخاب شوند از جمله؛ تبحرشان در جنگ و فرماندهی جنگ و همچنين شناخت كامل نسبت به منطقه است، #شهیدحميدباکری همه اين خصوصيات را داشت...
وی بیان کرد: اگر تمام برگهای زندگی حمید آقا را مرور کنید در مبارزات ايشان عليه رژيم پهلوی، رفتنشان به محضر حضرت امام خمينی(ره)، عمليات مسلم ابنعقيل و... را ورق بزنید، به یک نکتهای مهم از حميد آقا پی میبرید و آن #گمنامبودن حمید باکری است. #حمیدباکری_ذرهای_تظاهر نداشت. خودش میخواست گمنام شود. #شهادتش هم #گمنام بود، همانطور که خواسته بود. #خصوصیات حمید باکری حکایت از علاقهاش به گمنامی داشت.
&امكان آوردن پیکر حميد باكری در عمليات خيبر وجود داشت اما بهنظر من، این هم حکمت داشت و خواستِ حمید آقا این بود که #گمنام_زندگی_کند_و_گمنام_بماند. اهدافی که حمید دنبال میكرد بین &خودش و خداوند &بود. حميد باكری در وادی تظاهر یک قدم هم بر نداشت با آنكه زحمات فراوانی در جنگ کشید. شهيد حميد باكری بهعنوان فرمانده در عملياتهای متعدد وجب به وجب در كنار رزمندگان حضور داشت و#نفر_اول در عملياتها بود، شهید حمید باکری #اهلمصاحبه با تلویزیون و رسانهها نبود و دوست نداشت خودش را مطرح کند.....
.
.
#شهیدجاویدالاثر #حمید_باکری #فرمانده #گمنام #بیادعا #مخلص ......
#ادامهدارد..
@shahidbakeri31
#شهیدحمیدباکری به روایت: همرزم شهیدباکری محمد حبیب اللهی: یکی از دوست داشتنیترین فرماندهان جنگ بود، ما از وجود حمید باکری و صلابت او روحیه میگرفتم و به رزمندگان دیگر منتقل میکردم. از نظر #معنوی حمید باکری #باخدا بود، #غیبت_نمیکرد، پشت سرکسی حرف نمیزد و به کسانی که غیبت میکردند، #تذکرمیداد. حمید باکری كمتر عصبانی میشد ولی نسبت به کارهای غلط موضع میگرفت و تذکر میداد. تمام لحظههای با حمید بودن برای من پندآموز بود... شهید حمید باکری در اردوگاه و همزمان با عملیات خیبر، رزمندگان را جمع كرد و گفت؛ دعا کنید که #شهید شویم...
خداوند متعال، دعای آنروز حمید باکری را اجابت کرد و حمید باکری در سال 1362 در عملیات خیبر در اثر اصابت آرپیجی، به آرزویش یعنی #شهادت و #گمنامی در راه خدا رسید... .... &روحش شاد ویادش گرامی باد&
......
#جاویدالاثر #شهیدحمیدباکری #فرماندهگمنام #عاشورایی #اخلاق_شهدایی #نکته_اخلاقی: دوری ازغیبت ؛ دوری ازعصبانیت ... #شهادت_اتفاقی_نیست..
@shahidbakeri31
#نماز_غفیله
.
.
اجازه نمیداد پشت سرش #نماز بخوانم... .
.
اجازه نمیداد پشت سرش نماز بخوانم. بعد از #نماز_مغرب_و_عشا از من پرسید، #نماز_غفیله میخوانی، گفتم؛ نه.... بلند شد مفاتیح را آورد و روی آن متن نماز را نوشت و به دیوار چسباند و تأکید کرد حتماً آن را بخوانم. خودش هم به #مستحبات خیلی اهمیت میداد. میگفت همه رشد معنویت انسان در دست خداست...
.
.
#شهیدمهدیباکری به روایت همسر #نمازغفیله #مستحبات #رشدمعنوی #لحظهغفلت #غفیله #نمازیبرایامرزشگناهان
#همیشهدوستدارمایشهید
@shahidbakeri31
#راوی: دوست و همرزم شهید حمید باکری جناب آقای محمدحبیب اللهی : .
.
حمید باکری در راه هدفش شهید شد و در راه هدفش گمنام ماند. از حمید باکری یادداشت زیادی در دسترس نيست، او خيلی اهل يادداشت كردن نبود. شهید حمید باکری با #حركات و #رفتارش به ما درس داده است، هدفش این بود که کارها برای #خداوند باشد، شهید حمید باکری در گمنامی گوی سبقت را از دیگران ربوده بود. #مونس_بچهها بود. هر کجا که به ایشان احساس نیاز میکردیم در عملیاتها حضور داشت... آقاحمید باکری آرام، پرکار و تلاشگر بود. ويژگی مهمی كه من در وجود ایشان لمس کردم نترس بودن و #شجاعت ایشان بود. مصداق جمله «در قاموس شهادت ترس نیست»، را من در وجود شهید حمید باکری دیدم. در ذات شهید حمید باکری ترس وجود نداشت. او شجاع بود و تدابیرش را با شجاعت به اجرا میگذاشت. ما با دیدن شجاعت حميد روحیه میگرفتیم. تدبیر و كارهای حمیدآقا بسیار دلچسب بود، او در مقابل رزمندگان ديگر #بسیار_رئوف و #خوش_برخورد بود. هيچ فردی را از بين رزمندگان نمیتوان پیدا کرد، که از حمید باکری ناراحتی در دل داشته باشد...
.
.
#شهادت_اتفاقی_نیست #شهیدجاویدالاثرآقاحمیدباکری #فرماندهشجاعوبیادعا #محبوببسیجیها
#همیشهبیادتیمایشهید
@shahidbakeri31
ازشهدا یادبگیریم کمک به افراد ناتوان...
.
.
فَکش اذيتش مي کرد. دکتر معاينه کرد و گفت « فردا بيا بيمارستان. » بايد عکس مي گرفت. عکسش که آماده شد، رفتيم دکتر بيند. وسط راه #غيبش زد. توي راه روهاي بيمارستان دنبالش مي گشتيم. دکتر داشت مي رفت. بالاخره پيداش کردم. يک نفر را کول کرده بود داشت از پله ها مي برد بالا . يک #پيرمرد را.
.
.
#شهیدمهندسمهدیباکری #جوانمردی #بیادعا #مردعمل #وجدان #سردار_عاشورایی
@shahidbakeri31
#مثل_شهدا_باشیم... #مثل_شهدا_عمل_کنیم... #بیتالمال🚫
.
.
#آقای_شهردار
.
.
از #شهرداي يک بنز داده بودند بهش.... سوارش نمي شد. فقط يک بار داد ازش استفاده کردند؛ داد به #پرورشگاه... #عروسي يکي از دخترا بود. گفت : ماشينو گل بزنين واسه ي عروس....
.
.
#شهید_مهدی_باکری #آقای_شهردار #شهردار_شهر_عشق
#بیتالمال #شهدا #شهادتاتفاقینیست #باکری #آقامهدیچنینبود؟!آیا ماهم عمل میکنیم؟؟؟!!!
@shahidbakeri31
#خاطره
#وقت_نماز_جماعت که مي شد، اصرار مي کرد من جلو بايستم. قبول نمي کردم. من يک بسيجي ساده بودم و #آقا_مهدي فرمانده لشکر... نمي توانستم قبول کنم . بهانه مي آوردم. اما تقريبا هميشه آقا مهدي زورش بيش تر بود. چند بار شد که با حرف هايش گريه ام انداخت. مي گفت « شما جاي پدر و عموي ماهاييد شا بايد جلو وايستيد... بعضي وقت ها خودش را از من قايم مي کرد، نماز که تمام مي شد، توي صف مي ديدمش يا بعضي وقت ها بچه ها مي گفتند که « آقا مهدي هم بودها! »
#شهیدمهدیباکری #اخلاص #متواضع #فرماندهبیادعا #سردار_عاشورایی #نمازاولوقت #شهدا #باکری #جماعت #فروتن #محبوببسیجیها
#آقامهدیچنینبود؟؟!!! چنین متواضع بود....
@shahidbakeri31