eitaa logo
سردارشهیدمهدی باکری
191 دنبال‌کننده
615 عکس
143 ویدیو
1 فایل
#کانال_اختصاصی_شهید_مهدی_باکرے #پیام‌شهید: اسلام تنها راه نجات و سعادت ماست🇮🇷 #خدایامراپاکیزه‌بپذیر #کپی‌مطالب‌آزاد‌هست باذکرصلوات برای #شهدا
مشاهده در ایتا
دانلود
. . یک بار داشت از خاطرات شناسایی می گفت. از چای و نان پختن در قایق صحبت می کرد که ناگهان به فکر فرو رفت و پس از چند لحظه سکوت، آهی کشید و سرش را تکان داد و گفت: «از فرزندانم خبری ندارم.» هنوز حرفش تمام نشده بود که گفت: «لااله الاالله»... پس از شهادتش، همسرش گفت: «نگران بچه هایش بود. چون دو روز قبل از عملیات به منزل تلفن کرده بود و من متاسفانه در خانه نبودم و بچه ها را به بیمارستان برده بودم و همسایه مان به او گفته بود بچه هایت مریض اند.» او نگران احسان وآسیه اش بود اما این قدر این مرد به خدا نزدیک بود که با گفتن «لا اله الاالله» دلش آرام می گرفت... ( آقاحمیدها از پدر بودن گذشتن تامن وشما امروز در آرامش باشیم... آیا قدردان خونشون هستیم؟؟!!) @shahidbakeri31
#حجاب #مقنعه..#شهدا . . حمید به این چیزها خیلی حساس بود. به من می‌گفت« فاطمه ! این چیه که زن‌ها می‌پوشند ؟ می‌گفتم: مقنعه را می‌گویی؟ می‌گفت : نمی‌دانم اسمش چیه؟ فقط می‌دانم هر چی که هست برای تو که بچه بغل می‌گیری و روسری و چادر سرت می‌کنی بهتر از روسری‌ست.. دوست دارم یکی از همین‌ها بخری سرت کنی راحت‌تر باشی.. گفتم « من راحت باشم یا تو خیالت راحت باشد ؟ خندید گفت: هر دوش.. از همان روز من #مقنعه پوشیدم و دیگر هرگز از خودم جداش نکردم ، تا یادش باشم ، تا یادم نرود او کی بوده ، کجا رفته ، چطور رفته ، به کجا رسیده ... . . #جاویدالاثر #شهیدآقاحمیدباکری #شهدا #حجاب #مقنعه #محبوب_بسیجی‌ها @shahidbakeri31
#خاطره . #فرمانده_شجاع: . . توي قرارگاه تاکتيکي بوديم. دو نفر اسير عراقي آوردند.تا آقا مهدي ديدشان...گفت: به خدا اون يکي تيربارچي شونه. اولين کسي بود که آتيش رو شروع کرد.» عراقيه هم #آقا_مهدي را شناخت. گفت « اين #اولين نفرتون بود که اومد جلو... ... #فرمانده_بی‌ادعا #الله_بنده‌سی #خاکی #آقای‌_مهندس #آقای_شهردار #شهیدجاویدالاثرمهدی‌باکری @shahidbakeri31
&از قافله‌‌ی عشق مرا جا نگذارید در موج بلا یکه و تنها نگذارید& . #ڪــلام‌شهـــید #شهــید_مهــدی_باڪرۍ : قافله ما قافله از جان گــذشتن است هرڪس از #جان‌گـذشته نیست با ما نیاید..! ♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️♥️♦️♥️ #قافله... #قافله... گذشتید ومـا فقـط نـظاره کردیم دور شدنـتان را ! نه...نه! دورشدنمان را ... #شهادت_زیباست.... #گمنامی‌_آرزوست... 🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷🍃🇮🇷 حـــــال ِما بی شهدا حالی نیست.... #شهــــدا ! یادتان باشد ، که یادتان کـردیم.. یادتان باشد ، که روزهایمان را به امیـد ِ وصال ِ شما گذراندیم... #الله_بنده‌سی.... #سکوت‌دل #ای‌شهادت‌دلم‌به‌دست‌تو‌اسیره... @shahidbakeri31
شب جمعه ویاد #شهدا باصلوات
#شهید_حمید_باکری : . . #راوی:جانباز محمد حبيب‌‌اللهی ..... فرماندهان محور باید چند خصيصه داشته باشند تا به‌عنوان فرمانده محور انتخاب شوند از جمله؛ تبحرشان در جنگ و فرماندهی جنگ و همچنين شناخت كامل نسبت به منطقه است، #شهیدحميدباکری همه اين خصوصيات را داشت... وی بیان کرد: اگر تمام برگ‌های زندگی حمید آقا را مرور کنید در مبارزات ايشان عليه رژيم پهلوی، رفتنشان به محضر حضرت امام خمينی(ره)، عمليات مسلم ابن‌عقيل و... را ورق بزنید، به یک نکته‌ای مهم از حميد آقا پی می‌برید و آن #گمنام‌بودن حمید باکری است. #حمیدباکری_ذره‌ای_تظاهر نداشت. خودش می‌خواست گمنام شود. #شهادتش هم #گمنام بود، همان‌طور که خواسته بود. #خصوصیات حمید باکری حکایت از علاقه‌اش به گمنامی داشت. &امكان آوردن پیکر حميد باكری در عمليات خيبر وجود داشت اما به‌نظر من، این هم حکمت داشت و خواستِ حمید آقا این‌ بود که #گمنام_زندگی_کند_و_گمنام_بماند. اهدافی که حمید دنبال می‌كرد بین &خودش و خداوند &بود. حميد باكری در وادی تظاهر یک قدم هم بر نداشت با آنكه زحمات فراوانی در جنگ کشید. شهيد حميد باكری به‌عنوان فرمانده در عمليات‌های متعدد وجب به وجب در كنار رزمندگان حضور داشت و#نفر_اول در عمليات‌ها بود، شهید حمید باکری #اهل‌مصاحبه با تلویزیون و رسانه‌ها نبود و دوست نداشت خودش را مطرح کند..... . . #شهیدجاویدالاثر #حمید_باکری #فرمانده #گمنام #بی‌ادعا #مخلص ...... #ادامه‌دارد..‌ @shahidbakeri31
#شهیدحمیدباکری به روایت: همرزم شهیدباکری محمد حبیب اللهی: یکی از دوست داشتنی‌ترین فرماندهان جنگ بود، ما از وجود حمید باکری و صلابت او روحیه می‌گرفتم و به رزمندگان دیگر منتقل می‌کردم. از نظر #معنوی حمید باکری #باخدا بود، #غیبت_نمی‌کرد، پشت سرکسی حرف نمی‌زد و به کسانی که غیبت می‌کردند، #تذکرمی‌داد. حمید باکری كمتر عصبانی می‌شد ولی نسبت به کارهای غلط موضع می‌گرفت و تذکر می‌داد. تمام لحظه‌های با حمید بودن برای من پندآموز بود... شهید حمید باکری در اردوگاه و هم‌زمان با عملیات خیبر، رزمندگان را جمع كرد و گفت؛ دعا کنید که #شهید شویم... خداوند متعال، دعای آن‌روز حمید باکری را اجابت کرد و حمید باکری در سال 1362 در عملیات خیبر در اثر اصابت آرپی‌جی، به آرزویش یعنی #شهادت و #گمنامی در راه خدا رسید... .... &روحش شاد ویادش گرامی باد& ...... #جاویدالاثر #شهیدحمیدباکری #فرمانده‌گمنام #عاشورایی #اخلاق_شهدایی #نکته_اخلاقی: دوری ازغیبت ؛ دوری ازعصبانیت ... #شهادت‌_اتفاقی_نیست.. @shahidbakeri31
#نماز_غفیله . . اجازه نمی‌داد پشت سرش #نماز بخوانم... . . اجازه نمی‌داد پشت سرش نماز بخوانم. بعد از #نماز_مغرب_و_عشا از من پرسید، #نماز_غفیله می‌خوانی، گفتم؛ نه.... بلند شد مفاتیح را آورد و روی آن متن نماز را نوشت و به دیوار چسباند و تأکید کرد حتماً آن را بخوانم. خودش هم به #مستحبات خیلی اهمیت می‌داد. می‌گفت همه رشد معنویت انسان در دست خداست... . . #شهیدمهدی‌باکری به روایت همسر #نمازغفیله #مستحبات #رشدمعنوی #لحظه‌غفلت #غفیله #نمازی‌برای‌امرزش‌گناهان #همیشه‌دوست‌دارم‌ای‌شهید @shahidbakeri31
#راوی: دوست و همرزم شهید حمید باکری جناب آقای محمدحبیب اللهی : . . حمید باکری در راه هدفش شهید شد و در راه هدفش گمنام ماند. از حمید باکری یادداشت زیادی در دسترس نيست، او خيلی اهل يادداشت كردن نبود. شهید حمید باکری با #حركات و #رفتارش به ما درس داده است، هدفش این بود که کارها برای #خداوند باشد، شهید حمید باکری در گمنامی گوی‌ سبقت را از دیگران ربوده بود. #مونس_بچه‌ها بود. هر کجا که به ایشان احساس نیاز می‌کردیم در عملیات‌ها حضور داشت... آقاحمید باکری آرام، پرکار و تلاشگر بود. ويژگی مهمی كه من در وجود ایشان لمس کردم نترس بودن و #شجاعت ایشان بود. مصداق جمله «در قاموس شهادت ترس نیست»، را من در وجود شهید حمید باکری دیدم. در ذات شهید حمید باکری ترس وجود نداشت. او شجاع بود و تدابیرش را با شجاعت به اجرا می‌گذاشت. ما با دیدن شجاعت حميد روحیه می‌گرفتیم. تدبیر و كارهای حمید‌آقا بسیار دلچسب بود، او در مقابل رزمندگان ديگر #بسیار_رئوف و #خوش_برخورد بود. هيچ فردی را از بين رزمندگان نمی‌توان پیدا کرد، که از حمید باکری ناراحتی در دل داشته باشد... . . #شهادت_اتفاقی‌_نیست #شهیدجاویدالاثرآقاحمید‌باکری‌ #فرمانده‌شجاع‌وبی‌ادعا #محبوب‌بسیجی‌ها #همیشه‌بیادتیم‌ای‌شهید @shahidbakeri31
ازشهدا یادبگیریم کمک به افراد ناتوان... . . فَکش اذيتش مي کرد. دکتر معاينه کرد و گفت « فردا بيا بيمارستان. » بايد عکس مي گرفت. عکسش که آماده شد، رفتيم دکتر بيند. وسط راه #غيبش زد. توي راه روهاي بيمارستان دنبالش مي گشتيم. دکتر داشت مي رفت. بالاخره پيداش کردم. يک نفر را کول کرده بود داشت از پله ها مي برد بالا . يک #پيرمرد را. . . #شهیدمهندس‌مهدی‌باکری‌ #جوانمردی #بی‌ادعا #مردعمل #وجدان #سردار_عاشورایی @shahidbakeri31
#مثل_شهدا_باشیم... #مثل_شهدا_عمل_کنیم... #بیت‌المال🚫 . . #آقای‌_شهردار . . از #شهرداي يک بنز داده بودند بهش.... سوارش نمي شد. فقط يک بار داد ازش استفاده کردند؛ داد به #پرورشگاه... #عروسي يکي از دخترا بود. گفت : ماشينو گل بزنين واسه ي عروس.... . . #شهید_مهدی_باکری #آقای_شهردار #شهردار_شهر_عشق #بیت‌المال #شهدا #شهادت‌اتفاقی‌نیست #باکری #آقامهدی‌چنین‌بود؟!آیا ماهم عمل میکنیم؟؟؟!!! @shahidbakeri31
#خاطره #وقت_نماز_جماعت که مي شد، اصرار مي کرد من جلو بايستم. قبول نمي کردم. من يک بسيجي ساده بودم و #آقا_مهدي فرمانده لشکر... نمي توانستم قبول کنم . بهانه مي آوردم. اما تقريبا هميشه آقا مهدي زورش بيش تر بود. چند بار شد که با حرف هايش گريه ام انداخت. مي گفت « شما جاي پدر و عموي ماهاييد شا بايد جلو وايستيد... بعضي وقت ها خودش را از من قايم مي کرد، نماز که تمام مي شد، توي صف مي ديدمش يا بعضي وقت ها بچه ها مي گفتند که « آقا مهدي هم بودها! » #شهیدمهدی‌باکری #اخلاص #متواضع #فرمانده‌بی‌ادعا #سردار_عاشورایی #نماز‌اول‌وقت‌ #شهدا #باکری #جماعت #فروتن #محبوب‌بسیجی‌ها #آقامهدی‌چنین‌بود؟؟!!! چنین متواضع بود.... @shahidbakeri31
#حاج_قاسم_سلیمانی ،ماند تا راه همرزمان #شهیدش را به نیکویی ادامه دهد... امروز #شهیدان روح مطهر شهیدحاج قاسم سلیمانی را در آغوش گرفتند.. . . ❤شهادتت مبارک سردار❤ #همیشه_دوستت_داریم_تا_ابد... . . #بعداز‌تو‌ای‌شهید‌،خاک‌برسردنیا . . #انتقام‌میگیریم.... @shahidbakeri31
چقدر این جمله #خدایا‌مرا‌پاکیزه‌بپذیر برای هممون آشناست😭😭.. خدایا مرا پاکیزه بپذیر.... . . 📸 آخرین دست نوشته حاج _قاسم_سلیمانی در فرودگاه سوریه قبل از پرواز الهی لا تکلنی خداوندا مرا بپذیر خداوندا عاشق دیدارتم همان دیداری که موسی را ناتوان از ایستادن و نفس کشیدن نموند. #خداوندا_مرا_پاکیزه_بپذیر . . #خدایا چه خوب بندگان خوبتو #پاکیزه قبول میکنید ومهر امضاشون رو تایید میکنید.... یاد جمله آقامهدی افتادم آقامهدی هم بدنش قطعه قطعه شد وبرای همیشه #دجله باخودش پیکر آقامهدی برد...حاج قاسم هم بدنش مثل اربابش اربا اربا شد وبرای همیشه رفت ....😭 #خدایا‌مرا‌پاکیزه‌بپذیر .... چه جمله آشنایی؟؟!!! خدایا دلهایمان ارام نمیشود.... . #شهیدان.............. روز وصل دوستداران مبارکباد @shahidbakeri31
#احمد #مهدی . این قدر دلم براش تنگ شده! این قدر دلم می خواد برم پیش #مهدی. چرا خدا مارو نمیبره پیش #آقامهدی؟ هرشب دعا میکنم که برم.... (چه جمله آشنایی...
. . این قدر دلم براش تنگ شده! این قدر دلم می خواد برم پیش . چرا خدا مارو نمیبره پیش ؟ هرشب دعا میکنم که برم.... (چه جمله آشنایی... . . و رابطه‌ی آقا مهدی با حاج احمد کاظمی رابطه‌ی فرمانده و دو دوست و دو برادر و این قبیل رابطه ها نبود، خیلی فراتر از این حرف ها بود. اگر پیش می آمد که مثلا دو سه روز یکدیگر را نبینند، وقتی به هم رسیدند، انگار چند سال است که همدیگر را ندیده‌اند. همدیگر را بغل و روبوسی می کردند. می گفت: ! من اگه یک روز شمارو نبینم ... قریب به 99 درصد از عملیات هایی که لشکر8 نجف و لشکرعاشورا در آن شرکت داشتند، مقرشان کنار هم بود.احترام خاصی برای هم دیگر قائل بودند و زدند... یک بار از آقا مهدی پرسیدم: شما از کی با حاج احمد آشنا شدین که این قدر باهم صمیمی هستین؟ گفت: " ما همینجا باهم آشنا شدیم. " می گفت: حاج احمد خیلی آدم شجاع و ، . جالب اینکه حاج احمد هم می گفت . .. حاج احمد فرمانده ی نیروی زمینی سپاه شده بود، یکی، دوبار فرصت دست داد که به دیدار او برویم. می گفت: غلام حسین! بود. این قدر دلم براش تنگ شده 😭این قدر دلم می خواد برم پیش مهدی😭 چرا خدا مارو نمیبره پیش آقامهدی؟ هرشب دعا میکنم که برم... ..... : غلام حسین سفیدگری . . : ۱۹ دی ۱۳۸۴ ارومیه . . ... .... دست ماهم بگیرید😔 @shahidbakeri31
#هدیه_معنوی شب جمعه (ایام فاطمیه) شهادت خانم حضرت زهراسلام علیها تسلیت باد...(۱۳ جمادی الاول ۱۴۴۱) ... . 🌷شهیدمهدی‌باکری : خدایا مرا پاکیزه بپذیر . 🌷شهیدحاج قاسم سلیمانی: الحمدالله رب العامین ؛ خدایا مرا پاکیزه بپذیر .... #خدایا‌ماراهم‌پاکیزه‌بپذیر بحق خون پاک #شهدای عزیزمون ... 🌹 این کار زیبا هدیه دو خادم الشهدای بزرگوار وعزیز هست به پیج آقامهدی باکری🌹ان شاءالله حاجت روا بشن... تصویر بدون آیدی زده شده که استفاده برای عموم آزاد باشد... التماس دعای فرج ... #یادشهدا‌باصلوات
آخرین_دیدار... . #آخرین_دیدار: دویار؛دورفیق؛ دوبرادر؛دوفرمانده‌ . . شب بود. آقا مهدی رزمندگان را برای آغاز عملیات خیبر بدرقه می‌کرد... نوبت به خداحافظی با برادرش حمید رسید. کوله پشتی او را از پشتش باز کرد و در آن چند قوطی کمپوت گذاشت. حمید پرسید: آقا چکار می‌کنی؟ آقا مهدی گفت: این کمپوت‌ها را با خودت ببر، بدردتان می‌خورد. حمید قبول نکرد و مانع این کار شد. حمید با بچه‌های لشکر به سمت خطوط نبرد راه افتادند... گویا آقا مهدی می‌دانست این آخرین دیدارش با حمید است. آنگاه که همه نیروها حرکت کردند، آقا مهدی نشست و #سیرگریست. (مهدی باکری در یادها و خاطره‌ها - بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس) . . &شهیدمهدی‌باکری &شهیدحمیدباکری #عملیات‌خیبر #سرداران‌عاشورایی #رفیق #همسفرتابهشت @shahidbakeri31
#شهیدمهدی‌باکری⬅️ مصداق حدیث «کونوا دعاة الی الله بغیر السنتکم» بود: ✅روایت مشهوری از امام صادق (علیه السلام)؛ یعنی با غیر زبان خود بسوی خدا دعوت کنید.... آقای «علاء‌الدین نور محمدزاده» مسئول طرح و عملیات لشکر عاشورا در عملیات بدر، می‌گوید: #آقامهدی هیچوقت بصورت تحکمی دستور نمی‌داد بلکه با رفتار خود راه درست را به ما نشان می‌داد. هر موقع با یکی از مسئولین لشکر صحبت می‌کردند و مطلبی را می‌گفتند، ما نیز تکلیف خود را در می‌یافتیم. مثلا موقعی که به واحد تدارکات می‌گفتند که چرا لاستیک‌های چرخ‌های خودروها را بیرون ریخته‌اند، ما سریع بر می‌خاستیم و اگر این وضعیت در حوزه کاری ما نیز مشاهده می‌شد، نسبت به رفع آن اقدام می‌کردیم. روش برخورد آقا مهدی با کسانی که در اجرای مأموریت کوتاهی کرده و یا احیاناً تخلفی از آنها سر می‌زد، این بود که بدون آنکه چیزی بگوید، آن فرد را در مانور اصلی عملیات پیش رو شرکت ندهد و او را در موج‌های بعدی استفاده کرده و یا بعنوان نیروی در اختیار تلقی نماید. در اینصورت در سازماندهی عملیات بعدی به این فرد مسئولیت مستقیم واگذار نمی‌کرد و به گونه‌ای رفتار می‌کرد که آن فرد خود به خود متوجه می‌شد که اشتباهی در کارش بوده است و بنابراین سعی می‌کرد تا نقص خود را برطرف کند. #آقامهدی همه را به این نکته مهم توجه داده بود که این جبهه نیست که به شما نیاز دارد بلکه این شما هستید که برای رشد و تعالی خود به حضور در جبهه نیاز دارید. (منبع: مهدی باکری در اندیشه و عمل، حسین علایی، چاپ اول، ص ۱۱۳ - ۱۱۱) #سردارجاویدالاثر جزیره مجنون شهیدمهدی باکری @shahidbakeri31
پس از عملیات بیت المقدس که او به تهران بازگشته بود در جلسه‌ای که دوستان در منزل آقای «حسن نوربخش» دور هم جمع شده بودند #آقامهدی هم حضور داشت. معمولا در این جلسات، حاضرین به ذکر اخبار و تحلیل رویدادهای روز می‌پرداختند. در آن ایام ارتش اسرائیل به جنوب لبنان حمله کرده بود و بسمت بیروت در حال پیشروی بود. از آقا مهدی که معمولا در جلسات همیشه ساکت و آرام بود و کمتر حرف می‌زد و بیشتر می‌شنید خواسته شد تا ایشان وضعیت جبهه‌ها را بیان کند. او در این هنگام جمله معروف حضرت امام خمینی (ره) را بیان کرد که 🌸«راه قدس از کربلا می‌گذرد»🌸 آنگاه وظایف و رسالتی را که در قبال لبنان و فلسطین بر دوش داریم و شیوه صحیح و مؤثر دفاع از آنان را بیان کرد. آقای محمدرضا آیت‌اللهی می‌گوید در این هنگام از زنده یاد مهندس زین العابدین عطایی که در جلسه حضور داشت و مبهوت به گوشه‌ای خیره شده بود پرسیدم به چه فکر می‌کنی؟ پاسخ داد در وسط صحبت‌های #آقامهدی احساس کردم که #خودامام است که دارد سخن می‌گوید. (منبع: مهدی باکری در اندیشه و عمل، حسین علایی، چاپ اول، ص ۴۷ - ۴۶) . #شهیدمهدی‌باکری #جاویدالاثر #فرمانده‌مخلص @shahidbakeri31
آخرین خاطره‌ حاج قاسم و نوع تعاملش با دیگران.... و : . . 🔹🔸سردار فلاح‌زاده معاون‌هماهنگ‌كننده سپاه قدس و استاندارسابق یزد درمسجد روضيه محمديه(حظيره) يزد: ♦️حاج قاسم 4ساعت در سوريه خاطره ای از به ما گفت«زمانیکه گلوله‌ای به خورد و روی زمین افتاد، قایقی می‌آید که او را به عقب بیاورد اما آن قایق را دشمن می‌زند و پیکر مهدی به رود دجله می‌افتد، از آنجا به اروند می‌رود و در خلیج فارس به ابدیت می‌پیوندد.... ♦️حاج قاسم اهل بود و روزهاي آخر قبل از شهادتش با وجود اينكه بود كتاب «انسان كامل» شهید مطهری را مطالعه و خلاصه برداری كرده بود ♦️یکبار حاج قاسم آن هم خصوصی به من گفت «تاکنون حتی يك قدم هم برای گرفتن برنداشتم» با این وجود حاج قاسم در مقابل کاری که به او سپرده می‌شد بسیار مسئوليت‌پذير و خستگی‌ناپذیر بود. ♦️چندين مرتبه حاج قاسم تا مرز پیش رفته بود و مورد هجوم مستقیم رگبار، انتحاری و قناسه دشمن قرار گرفته بود... ♦️حاج قاسم آنقدر بود که روزی که آخرين پايگاه داعش آزاد شد، ایشان به نائب امام زمان(عج) نامه نوشت و این پیروزی را به ایشان تبریک گفت و اعلام کرد دست و پاي رزمندگان را به خاطر مجاهدت‌هایشان می‌بوسم ♦️حاج قاسم در شبانه روز مي‌خوابيد و همیشه يكساعت قبل از نماز صبح بيدار مي‌شد و به راز و نیاز با خدا و خواندن نماز شب مشغول می‌شد و ما هق هق گريه هاش در دل شب را مي‌شنيديم... . . @shahidbakeri31