هدایت شده از ضامن اهو
••🌸🐣••
انگیزھازاینبیشتࢪڪهرهبرتگفتھ
بچههاےعزیزمن!
اگردرسنخونیدنمیتونیداثرگذارباشید!
بایددرسبخونید :)✨"
≼#جهادعلمۍ👨🏻🎓≽
کانالی سرشار از بهترین ها
با انواع مطالب
احکام،داستان،عکسنوشته،علمی،پزشکی
@FadaeeRahbar_313
هدایت شده از ضامن اهو
تکه هایی حقیقی:/
.
+خان؟
.
+تینوش رو از من نگیر ...
.
+میگی من پسرمو ،، وارسمو بدم دست تو ... تو؟؟
.
+من حسش کردم ،، تو به من ظلم کردی :/ فقط و فقط این بچه دلگرمیم بود با اینکه بچه ی خودم نیست ... من دوستش دارم ... نمیذارم پیش پدری مثل تو بمونه ...
.
+پسر خوبیه بگی نگی خودم هم یکم ازش خوشم اومده
.
+سواک مهدی رو گرفت ...
.
+این اعلامیه ها رو بگیر
.
+من پشت پرده جونمو واسه این مردم میدم ...
.
+من بدون تو میمیرم ...
.
+میخوای دست رو دست بذاری پسری که شیرنی خورده ی خواهر زادته تو زندان بمونه
.
+روشنک ... خوش اومدی به دنیا ...
.
+خدا خیلی دوسش داره ... از راه میانبر اون رو برد پیش خودش ...
.
+شرمندتم خواهر
.
+من عشق رو با تو تجربه کردم بی معرفت ،، کجا رفتی ...
.
+روشنک خیلی سوال داره من چی بگم؟؟
.
+ببین خواهرته ... چقدر نازه
.
+میدونی مرگ چیه ؟؟ من روزی هزار بار تجربش میکنم ...
.
+چرا فکر میکنی من نمیفهمم عشق چیه
دوست داشتن چیه ؟؟
.
✨°•@romanhoviyat•°✨
هدایت شده از ضامن اهو
✿ دَســتهـایجـُـدا ✿رمانیازجنسجداییوسردرگمیهمچنینعاشقانه💔🌱
عبارتی..)
ثانیهبهثانیهگذشت..◼️👀
ومنهرگزنخواستم..🍂
کهازتو..ازنبودنتوچیزیرافاشکنم..🥀
سعیکردهامکهنگذارم..🌾
ازپنجرهچشمانمنمایانشوی..☘️
همیشهنبودترادرخودحبسکردم..🌪️
مگرگاهیکه..هوا..ابریمیشود..🌧️
پنجره..بارانی🖇️💎
و ... )
کانال :
➜ @Pglmhayejoda
هدایت شده از ضامن اهو
تجـمـ؏دخترخانومهاۍمهربونومذهبی🤓📚!
ڪلے ایدهدخترونھ😻🌸➩!
https://eitaa.com/joinchat/649658544C9594484f72.🍶🍫
تـبدیݪشوبھهمونےڪہتورویـاهاتھ☝️🏼🌈
چـادرۍشدنچیزۍنیستچادرۍبودنمهمھ🧕🏻💜
#بلدمتکیھکُنمبازبهدیوارخودمꔷ͜ꔷ
#مـنـبـعڪپےبقیھ🤧🚎🧢!
هدایت شده از ضامن اهو
راوی گذشته ای تلخ🖤 اتفاق های متفاوت جوانانی👱♂ که در تکاپوی جوانی هستند رفیق👫 هایی که دوستیشان به گذشته ای دور برمی گردد و همین دوستان درگیر دعوایی بد می شوند😡🤬 دعوایی که منجر به جدایی دو دوست می شود 💔🖤
قسمتی از رمان:👇👇
کیان: بابا من دختر عمو رو دوست ندارم اون مثل خواهرم می مونه👫
زهرا: خدایا کیان خیلی برام مهم... ایندش از همه چی برام مهم تر🤲🤲🥺
مهراد: با اینکه هوا سرد بود برای من مثل باد بهاری بود🌸😞
کیان: چطور پا بزارم روی دل مهراد❤️🚶♀👣
سمانه : من به شما علاقه ای ندارم 💔🖤
مهراد: دیگه نمی خوام تو رو ببینم پاتو از زندگیم بگک بیرون 😡🤬
کیان : مهراد مراقب باش
مهررررررررررررادددددد😨😱😨😱😰
مهراد: واییییییییییی نه😱😨😰
کیوان: میدونم با گفتم این حقیقت تخم کینه رو تو سینه هر سه شما می کارم🤭😔
کنجکاو شدی نه خب بیا کانال زیر ادامه رمان بخون زرنگی همه رو می خوای تو بنر بخونی بیا کانال زیر پشیمون نمیشی 👇👇👇👇@farar_az_eshgh_novel
هدایت شده از ضامن اهو
تو را دوست میدارم😍
یه چنل اوردم واسه طرفدار های وحید رهبانی و سوگل طهماسبی 💕🌪
کانالی پرازعکس،کلیپ،استوریا و پستای جدیدش با یه عالمه فیلم وعکس و
ادیت های کیوت🥺✨
وصندلی داغ، فال و چالش 🌝
#عکس_خام 📸🌸
#فیلم_خام 🎞🌸
#یادآوری 🧚♂✨
#بک_گراند🧚♂🌸
#ادیت 🪄🌸
#نیو_استوری 📱🌸
#نیو_پست ✉️🌸
#اخبار 🗞🌸
#دیده_نشده💝🌸
#تازه_منتشر_شده🧕🌸
#پروف ✨🌸
#کمتر_دیده_شده🌝✨
••••••••••••••••✶•••••••••••••••
𝐬𝐨𝐠𝐨𝐥 𝐭𝐚𝐡𝐚𝐬𝐛𝐢🍧🤍
⇃ʲᵒᶤᶰ⇂
『 @rahbani_Tahmasbii_lovely』
『@rahbani_Tahmasbii_lovely 』
『@rahbani_Tahmasbii_lovely 』
هدایت شده از ضامن اهو
بـہ خـداحا؋ـظے تلخ تو سوگنـد نشـد🥀
کـہ تو رـ؋ـتے دلم ثانیهاے بنـد نشـد🍁
﷽
#عشـــــــــــــقبـــــیصــــــــــــدا🖤🍂
نوردخت:سلام و عرض ادب
تارا:سلام
نوردخت:اگه اجازه بدید چند لحظه وقت تون رو بگیریم🙂خب متشکریم☺️
از رمان های بچه مهندس خسته شدید؟؟
دنبال یه رمان هستید که متفاوت باشه؟؟
رمان عشق بی صدا رو خواندید؟؟!
چیییییی نخواندید؟؟؟
مگه میشه روبیکا ندارید؟؟
بنده و خواهر جان اومدیم ایتا
قراره عشق بی صدا رو اینجا بزاریم😍🤩
مطمئنم تا الان همچنین رمانی نخواندید😍
ژانرش چیه؟!
ژانر:🌹عاشقانه،مذهبی،طنز
موافقید با هم بخشی از رمان رو بخوانیم؟؟
#پارتی_از_رمان
+ شما ها چرا وقتی یه خانم چادری رو میبینید سر خم میکنید؟!
+ حق با شماست!».
فکر میکردم تعجب کنه اما نکرد و عادی پرسید:«چی؟!».
+ در مقابل چادر خانم فاطمهی زهرا سر خم کردن کمه باید سجده کرد!
+ موضوع پایان نامهی زهرا در مورد آسیب های اعتقادی آتئیستها توی فضای مجازی ایرانه!...خیلی موضوع گسترده ای با شنیدن اسمشم حس غرور بهم دست میده...
+ عشق یه نفر به تنهایی برای دو نفر کافیه
+دعوتم کردی زجرم بدی آره؟ موفق شدی؛خواستی بهم ثابت کنی آخرش مال کی میشه آره؟خواستی تاوان اون روز رو بدم...دادم😭
+ آیا بنده وکیلم؟!
+ نههههههههه
+ فریاد کشید:آروم باشم ها؛آروم باشم داری بچم مو میکشی سامان من داره نفس میکشه میخوای زنده به گورش کنی؟!
قصهی...!
بی صدا ترین عشقی که صدایش به گوش عالم میرسد❗️
فلسفهای جدید از عشق...🥀
@Harim_Ehsas_novel
اومدید ها منتظریم...🏃♀🏃♀
فقط خواهران دنبال کنند❌
دنبال نکن برادر حلال نمیکنم ⛔
هدایت شده از ضامن اهو
💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓💓
به نام خداوند روح و قلم
حقیقت نگار وجود عدم
خدایی که داننده ی راز هاست
نخستین سر آغاز آغازهاست
💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞
سلام امیدوارم حالتون خوب بوده باشه ......
رمان بی گناه پایان یافته
رمان صدای پای آشنا در حال تایپ .......
من نویسنده ی صدای پای آشنا هستم که امیدوارم دوست داشته باشید .....
بخشی از رمان
زمان حال
رسول :مدت هاست که به این خاطره فکر میکنم از وقتی که آقا محمد دو ماه تو کماست و بیدار نمیشه .....
از وقتی که من مراقب خانواده اش بودم و شاهد گریه های دخترش آیسو بودم شاهد گریه های مادرش و همسرش بودم قلبم درد میگرفت..........
کلافه بودم دستم به کار نمیرفت چند وقت بود حتی آب خنک هم از گلوم پایین نمیرفت حوصله نداشتم حوصله ی هیچ کسی رو نداشتم از همه فراری بودم از سعید و فرشید و علی و داوود دوست نداشتم کنارشون باشم هر وقت دور هم بودیم خنده های آقا محمد میومد جلوی چشمم ....
عه داشتی میخوندی 🙂
میخوای ادامه اش رو بدونی 🙂
پس بفرما داخل لینک
💖رمان صدای پای آشنا 💖
رمانی ژانر پلیسی
عاشقانه
غمگین
💖💖
https://eitaa.com/saday_pay_ashna
💞💞💞💞💞💞💞💞💞💞خوش اومدی
هدایت شده از ضامن اهو
#تو_خیابون_میبینش_ببین_چجوری_غیرتی_میشه
با بی خیالی همیشگیم و در حالی که #مانتوی آبی
کاربنیم تنم
بود
و شال ابیمو با #بیقیدی روی سرم بود
#کولمو روی شونم جا به جا کردم
که یه ماشین به سرعت جلوی پام #ترمز زد
سرمو بالا اوردم تا #فحش هایی که اماده کرده بودم رو نثار راننده کنم که با دیدن #فرزین به معنی
واقعی کپ کردم😳
از ترس نمیتونستم حتی آب دهنمو قورت بدم مات و مبهوت به صورت قرمز و #رگگردن بیرون زده ش نگاه میکردم 😰
#فرزین در حالی که سعی میکرد خودشو کنترل کنه که داد نزنه گفت: سوار شــــــــــــو 🤬
انگار زیر پام #قیر پاشیده بودن اصلا نمیتونستم از جام تکون بخورم
#فرزین: اون #رویسگ منو بالا نیار خودت که
میدونی اگه پیاده بشم جلوی این همه ادم #لهت میکنم بیا سوار شــــــــو
با قدمای لرزون به سمت ماشین رفتم و سوار
شدم بی اختیار #شالمو جلو کشیدم و خودمو توی صندلی جمع کردم
نمیدونستم #فرزین از کجا پیدام کرده بود
#فرزین نیش خندی زد و با عصبیت گفت :
تیریپ جدید مبارک !!!!!!!!!!!!
چشم بابا روشن 😏
چشم پسراش روشن با این #دختر تربیت کردنشون 😡
ساکت یه گوشه نشسته بودم اصلا #جرات حرف زدن نداشتم که یکدفعه ...
#بیا_ببین_داستان_این_دختر_چیه😱
https://eitaa.com/joinchat/1396637864C08861fd4a4
هدایت شده از ضامن اهو
پایان تبادلات نسیم 😌✨
نیم ساعت آینده می تونید بنر ها رو پاک کنید (زود تر حق الناسه) 🙂🌿(بعد از یک ربع فعالیت آزاد)
یه نگاه به بنر های بالا بندازید... تمام کانال هایی که معرفی میشه از نظر اخلاقی تایید شدن🌸خیالتون راحت... 😉
آمار تون +100 بود پیوی در خدمتم 😃
@neoteric
#اد_تب_نسیم
هدایت شده از ضامن اهو
سلااام.
پاتوق رمان خونای ایتا رو پیدا کردم😃📚.
کانال یه فنجون رمان رو دیدی؟ 👀🌸.
رمانای کانال 😌🖊:
#تندیس_عشــــق
دکمه تماس رو فشار دادم... قبل از اینکه بخوام حرفی بزنم کسی که پشت خط بود گفت:
گوش کن ببین چی میگم... یه آدرس برات ارسال می کنم باید تا دو ساعت دیگه اونجا باشی... نیای مجبور میشم لایو (live) شکنجشو... ببخشید... لایو مُردنشونو برات ارسال کنم...
#رمان_عشق_شیرین
_ می تونی بری داخل پسرم
و اومد داخل ...
باورم نمی شد ... اون امین بود ... عشق سه سال پیشم که دیروز توی پارک دیدمش ...
یعنی دانشجوی انتقالی اونه ... وایییییی ...
رمانای دیگر 🤓🗞
#رمان_به_وقت_عاشقی
در آمار 300 رمان #جانا پارت گذاری میشه😉🖇
با مدیریت #فاضــلهـ و #ترنم 😌😉🙃😍😊🤩😎🤓
@roooman