eitaa logo
عاشقان فاطمی💕")
187 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
135 فایل
به نام خدای خدایا به نام عاشقان خدایی 🙃❤ 🍃💕 سلام سلام 🤚💛 ب کانال 🍃پُشتِ 'خاکریزه "های عِشق "🌱"🙃❤خوش آمدید امیدوارم از کانالمون لذت ببرید ورود برادران پیگرد الهی دارد😇 کپی:آزاد صلواتی بر محمد آل محمد لف ندید💫🙈🙊
مشاهده در ایتا
دانلود
مےدونےچراامامـ‌زمان‌ظهور‌نمےڪنه؟ یڪ‌ ڪلام چون‌من‌وتوجامعہ‌امام‌زمانے نساختیم! امـام‌زمـان(عج)درجامعہ‌ای‌که‌حرمٺ نداره‌نباید‌بیاد!🚶🏿‍♂ هیـچ‌‌ڪارۍنمیخواد بڪنے... فقـط‌خودتودرست‌ڪن . ²ڪلمہ...‌گناه‌نکن!!!
عطرحریم‌شا‌ه‌خراسان‌چه‌جان‌افزاست آن‌جنتی‌ڪه‌گفته‌خدامشھدالرضاست:)
اول بنا نبود، چنیـن عاشقٺ شوم'!🥀 یڪ باࢪ روضہ آمدم و . . . چنیـن دربدر شدم‌(:
ایمانم عشقم ای خانوم سه ساله حداقل تو بطلب😞🖤🔗
تو آرزوی منی تو دنیای منی تا آقای منی مگه من چندتا امام رضا دارم یا حسین😔🔗🖤
‏دلم‌ اون‌ اشکاییو کہ‌ بعد از دیدن‌‌ حرمت‌ سرازیر میشن‌ رو میخواد،آقاۍ امام‌ رضا..!🥀 🖐🏻🌿 🌱 مبتلایان313حرم
🥀🚶🏻‍♀ماجرای واقعی دختر بچه ای که زنده پیش مادر فوت شده اش یک شب ماند و موهایش سفید شد🚶🏻‍♀🥀 علامه سید محمد حسین طباطبائی صاحب تفسیر المیزان نقل کردند که: استاد ما عارف برجسته «حاج میرزا علی آقا قاضی» می‏گفت: در نجف اشرف در نزدیکی منزل ما، مادر یکی از دخترهای اَفَنْدی‏ها (سنی‏های دولت عثمانی) فوت کرد. این دختر در مرگ مادر، بسیار ضجه و گریه می‏کرد و جداً ناراحت بود، و با تشییع کنندگان تا کنار قبر مادر آمد و آنقدر گریه و ناله کرد که همه حاضران به گریه افتادند. هنگامی که جنازه مادر را در میان قبر گذاشتند، دختر فریاد می‏زد: من از مادرم جدا نمی‏شوم هر چه خواستند او را آرام کنند، مفید واقع نشد؛ دیدند اگر بخواهند با اجبار دختر را از مادر جدا کنند، ممکن است جانش به خطر بیفتد. سرانجام بنا شد دختر را در قبر مادرش بخوابانند، و دختر هم پهلوی بدن مادر در قبر بماند، ولی روی قبر را از خاک انباشته نکنند، و فقط روی قبر را با تخته‏ای بپوشانند و دریچه‏ای هم بگذارند تا دختر نمیرد و هر وقت خواست از آن دریچه بیرون آید. دختر در شب اول قبر، کنار مادر خوابید، فردا آمدند و سرپوش را برداشتند تا ببینند بر سر دختر چه آمده است، دیدند تمام موهای سرش سفیده شده است. پرسیدند چرا این طور شده‏ای؟ در پاسخ گفت: شب کنار جنازه مادرم در قبر خوابیدم، ناگاه دیدم دو نفر از فرشتگان آمدند و در دو طرف ایستادند و شخص محترمی هم آمد و در وسط ایستاد، آن دو فرشته مشغول  سؤال از عقائد مادرم شدند و او جواب می‏داد، سؤال از توحید نمودند، جواب درست داد، سؤال از نبوت نمودند، جواب درست داد که پیامبر من محمد بن عبدالله(صلی الله علیه و آله و سلم)است. تا این که پرسیدند: امام تو کیست؟ آن مرد محترم که در وسط ایستاده بود گفت: «لَسْتُ لَها بِاِمامِ؛ من امام او نیستم» در این هنگام آن دو فرشته چنان گرز بر سر مادرم زدند که آتش آن به سوی آسمان زبانه می‏کشید. من بر اثر وحشت و ترس زیاد به این وضع که می‏بینید که همه موهای سرم سفید شده در آمدم. مرحوم قاضی می‏فرمود: چون تمام طایفه آن دختر، در مذهب اهل تسنن بودند، تحت تأثیر این واقعه قرار گرفته و شیعه شدند (زیرا این واقعه با مذهب تشیع، تطبیق می‏کرد و آن شخصی که همراه با فرشتگان بوده و گفته بود من امام آن زن نیستم، حضرت علی (علیه السلام) بوده‏اند) و خود آن دختر، جلوتر از آنها به مذهب تشیع، اعتقاد پیدا کرد . منبع : علامه سید محمد حسین حسینی تهرانی، معادشناسی، ج ۳، ص ۱۱۰.🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفتگوی شبانه با حضـــــرت دوست 🕋خدای همیشه حاضرم سلام... 🌸چه حس خوبیستـــــ که هستی 🌸همیـــــشه ، همه جـــــا 🌸و با تمام بدی های من 🌸باز این تویے ک با تمام غفلت هایم 🌸از تمام بودنتـــــ ،باز هم صدایم میکنی 🕋خدایا چقـــــدر صبوری ، 🕋خدایا چقدر صبوری.... 🌸بمن هم صبوری بده... 🌸امشب از تو صبـــــر میخواهم 🌸و تسلیـــــم بمن بیاموز در هر 🌸 شرایطی بدانم تو از همه مهربانتری 🌸 و هر آنچه برایم رقم میخورد 🌸 جز خیر و مصلحتم نیستــــــــــ 🌸خدایا باز تو دستانم را بگیـــــر، 🌸حتی اگر من با نفس سرکشم 🌸 رهایت کردم ،تو مرا رها نکن 🌸 و باز هم مرا ببخش 🌸مـــــهربانِ صبورم... ✨اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌹🌹🌹
✍باور نمیکنم خدا به کسی بگوید: " نه...! " خدا فقط سه پاسخ دارد: ١- چشم.... ٢- یه کم صبر کن.... ٣- پیشنهاد بهتری برایت دارم.... همیشه در فشار زندگی اندوهگین مشو... شاید خداست که در آغوشش می فشاردت برای تمام رنجهایی که میبری صبر کن! صبر اوج احترام به حکمت خداست ... ______________