ارتباط و مناجات با خالق یکتا یکی دیگر از واحد های درسی این کلاس بود که عباس عزیز به عنوان یک دانشجوی ممتاز به خوبی آن را در قالب نماز اول وقت، نمازها ونجواهای شبانه آنهم در کوران سرما بصورت گمنامی کنار قبور شهدای گمنام،سجده ای طولانی مخصوصا سجده هنگام قرائت دعای کمیل و.... توانست عملیاتی کند.
استاد کلاس با بصیرت الهی، چه عالی نقشه و تاکتیک دشمن را در مرحله سوم پوست اندازیش که با خیزشی نرم در صدد اعمال ، بسط و گسترش سلطه و هژمونی خود و گمراه ساختن جامعه ایرانی بود رصد و شناسایی کرد و از شاگردان خویش انتخاب واحد درسی دیگری بعنوان واحد افسران جنگ نرم برای جلوگیری از تاخت و تاز دشمن را مطالبه کند که این بار عباس عزیز این واحد را همچون واحدهای قبلی در سطح خیلی عالی یاد گرفته ودر تلاش و کوشش بود از هر فرصتی برای پیاده کردن آن استفاده نماید، شرکت مستمر در دوره های مختلف اعم از فیلم سازی،غرب شناسی و... اساتیدی همچون دکتر عباسی و رائفی پور و دیگراان، گواهی صادقی بر این ادعا می باشد.
این صفات و ویژگی ها ، شمه ای کوچک از شخصیت والای دانشجویی عباس عزیز می باشد که توانست وی را به عنوان، یک الگوی عالی و مناسب برای همه دانشجویان و دانش آموزان معرفی نماید.
باشد که تفصیل آن،به مدد الهی و عنایت خود شهید در کتابی جدا به دوست داران و رهپویان مرام شهید عرضه گردد انشاالله.
شادی ارواح شهدا، امام شهدا، عباس عزیز صلوات
✍ ارسالی از استاد گرامی حجتالاسلام والمسلمین حاج آقا دانشی از تهران
#دل_نگاشت
#۱۶آذر
#روز دانشجو
#کلاس ولایت
#عباس عزیز
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
بسم رب الشهداء
آخر من کجا و از عباس نوشتن کجا؟!
آخر من کجا و رفاقت با عباس کجا؟!
صبح چهارشنبه، پانزدهمین روز آذر ماه یک هزار و چهار صد و دومین سال شمسی به دنبال گوشه ای دنج و خلوتی آرام بودم تا اندکی از دل گویه هایم از عباس را به رشته تحریر در آورم.
اگر چه بنده ای ناچیزم و روسیاه درگاه الهی، اما گویا عباس مرا به سوی خود فراخوانده باشد، همچون مجنونی آواره و بی اختیار، از امامزاده علی اشرف (ع) سردرآوردم و در کنار مزار مطهر عباس عزیز و البته ٧۶ لاله آسمانی شهید که در کنار عباس آرمیده اند، دست به قلم شدم.
راستی چگونه می شود در دورانی که رنگ و بوی شیطانی دنیا از هر طرف به مشام می رسدو ابلیس با تمام قوا، مشغول «لَأُغویَنَّهُم أجمعین» است، جوانی ٢٣ ساله این گونه پاکی، صفا، طهارت، خداباوری و عشق به معبود را مشق کند؟!
در مدت چند سالی که از آشنایی ام با عباس می گذرد، به چشم خود چیزهایی از ابراز ارادت قشرهای مختلف مردم به این جوان مؤمن انقلابی و شهید مدافع حرم دیده ام که هر روز بر تحیرم افزوده است.
عباس، مگر تو چه کرده ای که این گونه عزیز دل ها شده ای؟!
ن، غلط نوشتم!
عباس جان، تو چه نکرده ای که خدا این طور عزیزت نکند؟!
مگر "در جوانی پاک بودن" و با خدا بودن، آنهم در این دوره زمانه، کم کاری است؟!
ن وا...، هرگز.
چشمت را، زبانت را، دلت را از غیر خدا رهاکنی و بشوی شیفته و دلباخته حضرت حق، این آسان است؟!
عباس جان، بی تردید تو خوب که ن، خوب ترین راه را برگزیدی و حالا روز به روز بر جمع مریدانت از اقصی نقاط کشور بلکه دنیا افزوده می شود.
خوب می دانی که چقدر دستم خالی است و کوله ام پُر؛
پُر از عصیان و نافرمانی!
پس نگاهی به این خادم حقیرت کن
📄 #متن_ارسالی
✍سید علی اصغر تقوی
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
مؤسسه شهید عباس دانشگر
۱۲۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ 2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران 👤سیدابوت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مؤسسه شهید عباس دانشگر
۱۲۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ 2⃣بخش دوم 🔸️محبت شهید به برادران 👤سیدابوت
۱۲۴
✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍
2⃣بخش دوم
🔸️محبت شهید به برادران
👤علیرضا همتپور، استان سمنان
فروردین سال ۱۴۰۰ بود. میل و اشتهایم به غذا بسیار کم شده بود. به چندین پزشک در شهر سمنان مراجعه کردم. بعد از آزمایشهای متعدد، گفتند مشکلی ندارم و سالمم؛ اما موضوع کماشتهاییام برطرف نشد و همچنان ادامه داشت. به چند بیمارستان در تهران رفتم؛ ولی فایدهای نداشت. روزبهروز لاغر و لاغرتر میشدم. توان راه رفتن و نای حرف زدن نداشتم. چشمهایم گود افتاده بود.
دلم گرفته و آشوب بود. اضطراب و نگرانی تمام وجودم را گرفته بود. نمیدانستم چهکار کنم. یک روز از جلوی امامزاده علیاشرف(ع) رد میشدم. برای زیارت اهل قبور به امامزاده رفتم. بهخاطر شرایط کرونا، درِ ورودی امامزاده بسته بود. از همان بیرون سلام دادم و رو کردم به شهید عباس دانشگر. گفتم من هممحلی شما هستم. دستم را بگیر.
نیم ساعتی با شهید عباس حرف زدم. مدام گریه میکردم. همسرم گفت اینجا جای مناسبی برای گریه نیست. اینقدر خودت را اذیت نکن. بیا به منزل برویم. گفتم باید امروز جوابم را از شهید بگیرم.
بعد از یک ساعتی به منزل رفتیم. بغض گلویم را گرفته بود. در منزل هم گریه امانم نداد. کمکم خوابم برد.
در خواب صدایی شنیدم؛ اما صاحب صدا را نمیدیدم. به من گفت: «بلند شو. خوب هستی.» از جذبۀ آن ندا بیدار شدم. احساس کردم خیلی گرسنهام. از آن زمان آرامآرام حالم خوب شد و کمکم اشتهایم برگشت. من یقین دارم که شهید دعای من را شنید و اجابت کرد.
📗
#ادامه_دارد
#کتاب
#رفیق_شهیدم_مرامتحول_کرد
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯
19.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️مثال عجیب نماینده کویت درباره رهبر ایران
🔸چیزی که ژاپن حسرت داشتنش را میکشد
🎞 #کلیپ_ارسالی
#تصاویر_ارسالی
💢آماده سازی و توزیع ۲۰ بسته لوازم التحریر به نیابت از شهید عباس دانشگر ویژه کودکان بی بضاعت
قرارگاه جهادی شهید عباس دانشگر
بسیج دانشجویی شهرستان قاینات
کانون شهید عباس دانشگر قاینات
پایگاه بسیج دانشکده علوم پزشکی قاین
#لبخند_ایران
#رزمایش_فاطمی
#بیاد_رفیق_شهیدم
#شهید_عباس_دانشگر
#موسسه_شهیددانشگر
╭─┅🍃🌺🍃•┅─╮
@shahiddaneshgar
╰─┅🍃🌸🍃•┅─╯