eitaa logo
مؤسسه شهید عباس دانشگر
3.1هزار دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
4.8هزار ویدیو
493 فایل
﷽ " کانال رسمی شهید مدافع حرم عباس دانشگر " با عنوان ✅ مؤسسه شهید دانشگر . ولادت : ۱۳۷۲/۲/۱۸ سمنان شهادت : ۱۳۹۵/۳/۲۰ . خادم الشهدا: @faridpour 👤این کانال زیر نظر خانواده و اقوام شهید اداره می شود. 🌷زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سید ابراهیم رئیسی در دیدار با خانواده شهید حاج قاسم سلیمانی: دشمنان می‌خواهند با ابزارهای رسانه‌ای واقعیت را وارونه و جای جلاد و شهید را عوض کنند/ بدخواهان به دنبال کمرنگ کردن و حذف یاد و نام شهید سلیمانی از خاطره جمعی جامعه هستند/ نباید اجازه دهیم دشمن با تغییر تعریف تروریسم خود را به جای شهید سلیمانی قهرمان مبارزه با تروریسم معرفی کند 📌خانواده سردار شهید سلیمانی با قدردانی از مواضع حق‌طلبانه رئیس جمهور در سخنرانی سازمان ملل متحد، اقدام آیت‌الله رئیسی در پاسداشت فرهنگ ایثار و شهادت را در این سخنرانی ستودند 🌷🏴 💠 @shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹آمده ام آمدم ای شاه پناهم بده.. خط امانی ز گناهم بده.. ❤️ای حرمت ملجأ در ماندگان... دور مران از در و ، راهم بده... 🌹السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه السلام 🌹شهادت امام رئوف شمس الشموس غریب الغربا معین الضعفا حضرت رضا(علیه السلام) تسلیت‌باد 🌷🏴 💠 @shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_1716598069.mp3
6.89M
🔊 | تنظیم 📝 یاامام رضا سلام 👤 کربلایی‌محمدحسین ◾️ ویژۀ شهادت 🌷🏴 💠 @shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠صلوات خاصه امام رئوف ، ثامن الحجج ، حضرت علی بن موسی الرضا عليه السلام 🔹اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى، الصِّدّیقِ الشَّهیدِ، صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً، کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ 🌷🏴 💠 @shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تاریخ همان است، حسینی و یزیدی. 🌷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💠 @shahiddaneshgar
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 این روزها دور از شهر، با جمعی از فرماندهان و اساتید دانشگاه امام حسین(ع)، آموزش مربی‌گری می‌بینیم؛ آموزش تخصصی مربی‌گری جنگ‌افزار. گذراندن این دوره، مقدمه تدریس جنگ‌افزار در دانشگاه است. کار با قناصه را این‌جا بهتر و بیش‌تر یاد گرفته‌ام؛ به کارم می‌آید. مهرداد، دوستم در این دوره، همراه من است. آموزش‌ها، فشرده‌اند و نفس‌گیر و البته کاربردی. کمبود پتو باعث شده که من و مهرداد در این سرمای استخوان‌سوز با یک پتو بخوابیم. بچه‌ها دست‌مان می‌اندازند. من کناره پنجره می‌خوابم و مهرداد کنار من. پنجره‌ها انگار راه فرارِ اندوه از زیر سقف‌ها هستند! چند روزی از زمان یک‌هفته‌ای دوره می‌گذرد و فاطمه را ندیده‌ام. این‌جا موبایل درست آنتن نمی‌دهد. فقط یکی دو نقطه است که ته‌مانده امواج به آن‌جا می‌رسد! بچه‌ها این یکی دو نقطه را شناسایی کرده‌اند و هرکس آن‌جا می‌ایستد می‌دانیم که دارد تماس می‌گیرد! من البته موبایلم را با خودم نیاورده‌ام. دارم به خودم یاد می‌دهم که کم‌تر با او تماس بگیرم. دوستم مهرداد انگار فهمیده باشد؛ سر به سرم می‌گذارد و می‌گوید شما تازه به هم رسیده‌اید، چرا به نامزدت زنگ نمی‌زنی و احوالش را بپرسی؟ دم غروب، دستم را می‌گیرد که بیا برویم به نقطه اتصال! همراهش می‌روم تا بالای تپه. با تعجب می‌پرسد که پس چرا ایستاده‌ای؟ می‌گویم که موبایلم را نیاورده‌ام. بهانه‌ها را از دستم می‌گیرد: بفرما! این هم گوشی من! زنگ بزن! این را می‌گوید و چند قدمی دورتر می‌رود و به من پشت می‌کند که راحت حرف بزنم. به فاطمه زنگ می‌زنم. صدای مشتاقش از آن سوی خط، ضربان قلبم را تندتر می‌کند. حالش را می‌پرسم و حالم را می‌گویم؛ و می‌گویم که گوشی دوستم را گرفته‌ام. طولِ تماس‌مان به یک دقیقه هم نمی‌رسد. برمی‌گردم پیش مهرداد که نشسته و غروب را تماشا می‌کند. سر می‌چرخاند و مرا پشت سرش می‌بیند، چشم‌هایش گرد می‌شود:«همین؟ سی ثانیه؟» چه بگویم در جوابش! دستم را می‌گیرد که بنشینم کنارش. چشم‌های دوتامان غروب را در افق قاب می‌گیرد. می‌پرسد:«بین تو و نامزدت مشکلی پیش اومده؟» حرف دلم را می‌زنم: -مهرداد! می‌ترسم... می‌ترسم! -از چی می‌ترسی؟ نامزد داشتن ترس داره؟ - می‌ترسم که وابسته‌تر بشم، نتونم برم... بذار وقتی از سوریه برگشتم، یه دل سیر حرف می‌زنیم! مابقی حرف‌ها را توی دلم می‌زنم. دلم برای فاطمه تنگ شده اما می‌ترسم اگر به دلتنگی‌ام امان بدهم، لبه تیز عزمم را کُند کنَد؛ پای رفتنم را بگیرد و تصمیم گرفتن برایم دشوار شود ... ۳۳ 📔 🌷─┅─🍃🌸🍃─┅─ 💠 @shahiddaneshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹يا أَبَا الْحَسَنِ يا عَلِىَّ بْنَ مُوسى أَيُّهَا الرِّضا يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ 🔸ای ابا الحسن‌ای علی بن موسی،‌ای رضا،‌ای فرزند فرستاده خدا،‌ای حجّت خدا بر بندگان‌ای آقا و مولای ما به تو روی آوردیم و تو را واسطه قرار دادیم و به سوی خدا به تو توسّل جستیم و تو را پیش روی حاجاتمان نهادیم،‌ای آبرومند نزد خدا، برای ما نزد خدا شفاعت کن. 📗فرازی از دعای توسل 🌷🏴 💠 @shahiddaneshgar
به این چهره ها خوب نگاه کنید دل آدم را یک غم غرورانگیز می‌گیرد.... و غم انگیز یعنی اینکه، نوجوانان و جوانانی وسط میدان دفاع از امنیت ایستاده‌اند، که بین همین غوغای مجازی و شستشوی فکری رسانه‌ای و صدها عرصه آزاد برای ولنگاری، مردانه قد کشیده اند، و انقدر تربیت ولایی صحیحی داشته اند که مردانه هم پای پرچم سه رنگ ایستاده‌اند... غم غرورانگیز یعنی اینکه، صد پسر در خون بغلتد، گم نگردد روسری و چادرِ دختری.... غم غرور انگیز یعنی اینکه، دشمن بداند ما نمرده‌ایم که بهترین هایمان در راه خدا فدا شوند و شما بدسیرتان، دور پیکرشان هلهله کنید... ما با غیرت مردانمان ما با حجاب زنانمان مدافع حرم جمهوری اسلامی هستیم و از خون بچه های مظلوممان نمیگذریم...💔 🌷 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷 💠 @shahiddaneshgar
مؤسسه شهید عباس دانشگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا