eitaa logo
🌺ابراهیمـ دلها🌺«قهرمان مـن»🕊
1.3هزار دنبال‌کننده
13.5هزار عکس
14.6هزار ویدیو
130 فایل
ـ🦋⃟ ﷽🦋 امام محمد باقر «ع»:⤵️ فضیلتی چون جهاد نیست ، و جهادی چون مبارزه با هوای نفس نیست...🌱 #کپی!؟ به عشق صاحب الزمانمون، حلالت مومن🕊 ارتباط باما⤵️🌹 «ارسال نظرات ودرخواست ها»👇 @majjnon_al_mahdi313
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🥀به نیابت از از ارواح طیبه💎 شهدا جهت سلامتی وتعجیل در فرج آقا صاحب الزمان عج💙 اِجماعاً صلوات ....🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
45.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 پاسخ استاد رائفی پور به نقد جدید سعید وطن دوست الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌ 🦋▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭🦋
6.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا از رهبر انقلاب انتقاد نمی کنید⁉️ 🎙حــسن عباســی الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌ 🦋▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭🦋
35.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حضرت علی به مردم کوفه: به حسن زن ندهید که طلاق می دهد - تعداد زنان و همسران امام حسن (ع) الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌ 🦋▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭🦋
4_5962919331460288528.mp3
11.09M
تبادل دلارهای بلوکه شده ایران در کره جنوبی جاسوس های زندانی سورنا چگینی تحلیلگر حوزه امنیت و ژئو‌پلتیک الـٰلّهُمَ ؏َجــِّلِ‌ لوَلــیِّڪَ‌ اَلْفــَرَجْ‌ بحق‌ حضࢪٺ‌ زینب‌ ڪبرۍ‌ سلام‌ الله‌ علیها‌ 🦋▭▬▭▬▭▬▭▬▭▬▭🦋
💥تصویری تکان دهنده💥 🌹‍ عکسی که می بینید ، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۳ ، توسط «احسان رجبی» به ثبت رسیده است. محل عکس برداری ، ارتفاع ۱۱۲ ، واقع در شمال منطقه ی عملیاتی «فکه» است. پیکر این شهید که پس از ۱۲ سال ، چهره نمایانده است ، ویژگی بسیار بارز و تکان دهنده ای دارد. 😔👈 دست ها و پاهای پیکر مطهرشهیدبا سیم تلفن بسته شده و در غربت و مظلومیت بی مانندی ، به احتمال قوی ، زنده به گور گردیده است. سیم تلفن های دور پاها به خوبی مشخص است. 🌹قدر خون شهدا را بدانیم روحشان شاد و یادشان گرامی 🥀 ـُِِ✿ُِِ‌ِِّ‌َِِ🦋❥ِِّـٍِِ#✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ ┏━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┓  「⃢🦋➺@shahidebrahiimm ┗━━━━━☆━━♡━━☆━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚بہ‌وقت‌ڪتاب: 🥀 ✍🏻نویسند:سیدمهدۍشجاعے پاࢪت ۴۵ تو مى دانستى که حال سجاد در کربال باید چنان بشود که دشمن امیدى به زنده ماندنش و رغبتى به کشتنش پیدا نکند، اما اکنون مى بینى که کشتن او نیز به اندازه وخامت حال او جدى است . پس میان شمشیر شمر و بستر سجاد حائل مى شوى ، پشت به سجاد و رو در روى شمر مى ایستى ، دو دستت را همچون دو بال مى گشایى و بر سر شمر فریاد مى زنى : ))شرم نمى کنى از کشتن بیمارى تا بدین حد زار و نزار؟ و اهلل مگر از جنازه من بگذرى تا به او دست پیدا کنى .(( این کالم تو، نه رنگ تعارف دارد، نه جوهر تهدید. چه ؛ مى دانى که شمر کسى نیست که از کشتن زنى حتى مثل تو پرهیز داشته باشد. بر این باورى که یا تو را مى کشد و نوبت به سجاد نمى رسد، که تو پیشمرگ امام زمانت شده اى . و چه فوزى برتر از این ؟! و یا تو و او هر دو را مى کشد که این بسى بهتر است از زیستن در زمین بى امام زمان و خالى از حجت . شمر، شمشیر را به قصد کشتننت فراز مى آرد و تو چشمانت را مى بندى تا آرامش آغوش خدا را با همه وجودت بچشنى ...اما...اما انگار هنوز هستند کسانى که واقعه اى اینچنین را بر نمى تابند. یک نفر که واقعه نگار جبهه دشمن است ، پا پیش مى گذارد و بر سر شمر نهیب مى زند که : ))هر چه تا به اینجا کرده اید، کافیست . این دیگر در قاموس هیچ بنى بشرى نیست .(( و دیگرى ، زنى است از قبیله بکر بن وائل ، با شمشیر افراشته پیش مى آید، مقابل همسر و همدستانش در جبهه دشمن مى ایستد و فریاد مى زند: ))کشتن پسر پیامبر بس نبود که بر کشتن زنان حرم و غارت خیام او کمر بسته اسى !؟(( همسرش او را به توصیه دیگران مهار مى کند و به درون خیمه اش مى فرستد اما این بلوا و بحث و جدل ، ابن سعد را به معرکه مى کشاند. ابن سعد اما این بلوا و بحث و جدل ، ابن سعد را به معرکه مى کشاند. ابن سعد، سیاستر از این است که جو عمومى را بر علیه خود برانگیزد و جبهه خود را به #### و بلوا بکشاند. از سویى مى بیند که این حال و روز سجاد، ححال و روز جنگیدن نیست و از سوى دیگر او را کامال در چنگ خود مى بین آنچنانکه هر لحظه اراده کند، مى تواند جانش را بستاند. پس چرا بذر تردید و تفرقه را در سپاه خویش بپاشد، فریاد مى زند: ))دست بردارید از این جوان مریض !(( ت رو به ابن سعد مى کنى و مى گویى : ))شرم ندارید از غارت خیام آل اهلل ؟(( ابن سعد با لحنى که به از سر واکردن بیشتر مى ماند، تا دستور، به سپاه خود مى گوید: ))هر که هر چه غنیمت برداشته ، بازگرداند.(( دریغ از آنکه حتى تکه مقنعه اى یا پاره معجرى به صاحبش باز پس داده شود. این سعد، افراد لشگرش را به کار جمع آورى جنازه ها و کفن و دفنشان مى گمارد و این فررصتى است براى تو که به سامان دادن جبهه خودت بپردازى . اکنون که افراد لشکر دشمن ، آرام آرام دور خیمه ها را خلوت مى کنند، تو بهتر مى توانى ببینى که بر سر سپاهت چه آمده است و هجوم و غارت و چپاول با اردوگاه تو چه کرده است ادامه دارد... 🕯🍂' الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🖤🍃'
📚بہ‌وقت‌ڪتاب: 🥀 ✍🏻نویسنده:سیدمهدۍشجاعے پاࢪت ۴۶ نگاه خسته ات را به روى دشت پهن مى کنى . چه سرخى غریبى دارد آفتاب ! و چه شرم جانکاهى از آنچه در نگاهش اتفاق افتاده است . آنچنانکه با این رنج و تعب ، چهره خود را در پشت کوهسار جمع مى کند. او هم انگار این پیکرهاى پاره پاره ، این کبوتران پر و بال سوخته و این آشیانه هاى آبش گرفته را نمى تواند ببیند. پیش روى تو سجاد خفته است بر داغى بیابانى که تن تبدارش را مى سوزاند، آنسوتر خیمه هاى نیم سوخته است که در سرخى دشت ، خود به لشگر از هم گسسته مى ماند و دورتر، بچه هایى که جا به جا در پهناى بیابان ، ایستاده اند، افتاده اند، نشسته اند، کز کرده اند و بعضیشان از شدت خستگى ، صورت بر کف خاك به خواب رفته اند. آنچه نگران کننده تر است ، دورترهاست . لکه هایى در دل سرخى بیابان . خدا نکند که اینها بچه هایى باشند که سر به بیابان نهاده اند و از شدت وحشت ، بى نگاه به پشت سر، گریخته اند. در میان خیمه ها، تک خیمه اى که با بقیه اندکى فاصله داشته ، از دستبرد شعله ها به دور مانده و پاى آتش به درون آن باز نشده . دستى به زیر سر و گردن و دستى به زیر دو پاى سجاد مى برى ، از زمین بلندش مى کنى و چون جان شیرین ، در آغوشش مى فشارى ، و با خودت فکر مى کنى ؛ هیچ بیمارى تاکنون با هجوم و آبش و غارت ، تیمار نشده است و سر بر بالین نگذاشته است . وقتى پیشانى اش را مى بوسى ، لبهایت از داغى پیشانى اش ، مى سوزد. جزاى بوسه ات درد آلودى است که بر لبهاى داغمه بسته اش مى نشیند. همچنانکه او را در بغل دارى و چشم از بر نمى دارى ، به سمت تنها خیمه سالمت مانده ، حرکت مى کنى . یال خیمه را به زحمت کنار مى زنى و او را در کنار خیمه بى اثاث مى خوابانى . اکنون نوبت زنها و بچه هاست . باید پیش از تاریکى کامل هوا، این تسبیح عزیز از هم گسسته ات را دانه دانه از پهنه بیابان برچینى . عطش ، حتى حدقه چشمهایت را به خشکى کشانده . نه تابى در تن مانده و نه آبى در بدن . اما همچنان باید بدوى . باید تا یافتن تمامى بچه ها، راه بروى و تا رسیدگى به تک تکشان ایستاده بمانى . تو اگر بیفتى پرچم کربال فرو مى افتد و تو اگر بشکنى ، پیام عاشورا مى شکند. نپس ایستاده بمان و کار را به انجام برسان که کربال را استقامت تو معنا مى کند و استوارى توست که به عاشورا رنگ جاودانگى مى زند. راه رفتن با روح ، ایستادن بى جسم ، دویدن با روان ، استقامت با جان و ادامه حیات با ایمان کارى است که تنها از تو بر مى آید. پس ایستاده بمان و سپاهت را به سامان برسان و زمین و آسمان را از این بى سر و سامانى برهان . پیش از هر کار باید سکینه را پیدا کنى . سکینه اگر باشد، هم آرامش دل است و هم یاور حل مشکل . شاید آن کسى که زانو بر زمین زده و دو کودك را با دو بال در آغوش گرفته و سرهایشان را به سینه چسبانده ، سکینه باشد. آرى سکینه است . این مهربانى منتشر، این داغدار تسلى بخش ، این یتیم نوازشگر، هیچ کس جز سکینه نمى تواند باشد ادامه دارد... 🕯🍂' الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🖤🍃'
◼️ حادثه تروریستی دوباره در شاهچراغ ⚡️ خبر اولیه از شهادت ۲ تن از خادمان 🔸 غروب امروز حادثه تروریستی دیگری در شیراز به وقوع پیوست. 🔹 گفته می‌شود که تاکنون دوتن از خادمان این حرم به شهادت رسیده‌اند. تروریست‌ها از باب‌المهدی وارد حرم شده بودند. 🔸چند ماه پیش نیز عملیات تروریستی دیگری در حرم شاه‌چراغ باعث شهادت 13 نفر از هم‌وطنانمان شده بود.