eitaa logo
شهدا زنده اند
272 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
163 ویدیو
15 فایل
اݪسݪآم عݪے ساڪݩ قلݕمْ❥ اینجآ همہ چے دلیہ ღ واسھ همیݩ ازتھ دݪ بھ همگے خۅش آمَدْ میگم🌸͜͡❥• فرماندھ https://eitaa.com/Sahhideh84 اכميݩ تَبادُݪ https://eitaa.com/Sahhideh84 شُࢪۅطْ @shorot3 التماس د؏ــا ازتہ دل مومن خدا😉
مشاهده در ایتا
دانلود
https://eitaa.com/joinchat/1368850485C6b6d059cee میشه ده نفر از دختران خوب چادری و همچنین زهرایی وارد لینک بالا بشن؟!(مطمئن هستم پشیمان نمیشوید)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟به رسم هر روز صبح 🌅🕗 ﷽ 🕯️السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن (ع) 🍃🌈🍃🌈🍃🌈🍃🌈🍃 السلام علیک یا امام الرئوف 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 ✨ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌤️ 🦋♥️🦋♥️🦋♥️🦋♥️🦋 أللَّـهُمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِکْ ألْـفَـرَج 🌸💜🌸💜🌸💜🌸💜🌸
شمیـمِ پیرهنی🌸 با نسیـمِ🌈 صبـح بفرست..🌼 کہ چشم 👀 در رَهَم اے گُل🌺 به بوےِ درمانت ...🍂🍃 🙏 امام زمانے✋
مصطفی تو شهادت را چگونه میبینی؟ نفس عمیقی کشید و گفت: رهایی انسان از حیات مادی و یک نو است شهادت مانند رهایی پرنده از است 🌷🌷🌷
💚💚💚 دوستانش می گفتند این جوان طلبه سخت کوشی است، اما شهریه نمی گیرد. یه بار گفتم اخه برا چی شهریه نمی گیری؟ گفت من هنوز به اون درجه نرسیدم که از پول امام زمان استفاده کنم. گفتم خب خرجی چیکارمیکنی؟ خندیدوگفت: می گذرونیم.... کتاب پسرک فلافل فروش انتشارات شهید ابراهیم هادی💚
سلام خدمت بزرگواران عزیز،من امروز رمانی رو انتخاب کردم که مطمئنم تعداد کمی از شما خواندید به همین دلیل گفتم بزارم و همه سعادت خواندن رو پیدا کنید
خدا داره به بهترین بنده هاش صدا میزنه حی علی الصلاة😊🌸نمازت سرد نشه!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الزهرا(س) شروع مسابقه ي كتابخواني كتابِ"دست بوسِ امام زمان(عج)"
خاطرات شهيد احمدعلي نيري قسمت:١ كودكي
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 خاطرات شهید احمد علی نیری سن شهادت: ١٩ سال اهل شهرستان دماوند قسمت :١ 🍃در اواخر تیر ماه سال 1345 آخرین فرزندم بدنیا آمد. پسری بسیار زیبا که آخرین فرزند خانواده ی ما شد. به اصرار شوهرم نامش را احمدعلی گذاشتیم. احمد در خانواده ما واقعا نمونه بود. همه او را دوست داشتند. همه خانواده اهل نماز و تقوا بودند. لذا احمد از همان دوران به مسائل عبادی و معنوی بخصوص نماز توجه ویژه داشت. 🍃اما احمد هر چه بزرگتر می شد به رفتار و اخلاقی که اسلام تایید کرده بود با دقت عمل می کرد. مثلا وقتی مدرسه می رفت به دانش آموزانی که مشکل مالی داشتند تا می توانست کمک می کرد. وقتی در خانه غذای خیلی خوب و مفصل درست می کردیم جلو نمی آمد. می گفت: «توی این محل خیلی از مردم نمی توانند چنین غذایی درست کنند، حتی برای تهیه غذا معمولی مشکل دارند حالا ما ...» برای همین اگه سر سفره هم می آمد با اکراه غذا می خورد. برای بچه ای در قد و قواره او این حرفها خیلی زود بود. اصلا بیشتر بچه ها در سن دبستان به این مسائل فکر نمی کنند. 🍃هر چه بزرگتر می شد رشد و کمال و معنویت او بالاتر می رفت. یادمه رفته بودیم روستا، مادر یک چوب از باغ دایی آورد و مشغول چیدن سیب شد. وقتی دایی آمد، احمد بهش سلام کرد و گفت: «دایی راضی باش ما یه چوب از داخل باغ شما برداشتیم.» دایی هم برای اینکه سر به سر احمد بگذارد می گفت: «نه من راضی نیستم.» احمد هم اصرار می کرد: «دایی رو خدا، تودایی ببخشید.» دایی هم جدی می گفت: «نه من راضی نیستم.» آن روز اصرار های احمد و برخورد دایی نشان داد که احمد در همین سن کم چقدر به حق الناس اهمیت می دهد. 📚 کتاب عارفانه ، صفحه 18 الی 22 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃