قسمت2⃣ ✍ زندگینامه
شهید جهاد مغنیه
در سال ۱۹۸۵ م. در جریان تلاش رژیم صهیونیستی برای ترور سید محمدحسین فضل الله رهبر معنوی حزب الله در آغاز تأسیس، برادرش به نام "جهاد مغنیه" به شهادت🌷 رسید. حاج عماد هم بعدها اسم پسرش را "جهاد" گذاشت که او نیز به فیض عظیم شهادت🌷رسید و در واقع شهید بن شهید شد.
رسانه‌های گروهی مختلف جهان خبر دادند که مغنیه در سال ١٩٩٠ م. برای نخستین بار بر روی صورت خود جراحی پلاستیک انجام داد و سپس با چهره جدیدش به بیروت رفت.😂
بعد از اینکه سید حسن نصرالله💚 در سال ۱۹۹۲ م. دبیر کل حزب الله لبنان🇵🇸 شد، برای مدتی در عرصه سیاسی فعالیت کرد تا اینکه در نهایت فرماندهی شاخه نظامی حزب الله را بر عهده گرفت.
منابع خبری📡 گفته بودند: هشت سرویس امنیتی اسرائیل از نفوذ به حزب الله و سنگ اندازی در راه فعالیت‌هایش عاجز و ناتوان ماندند.😉
رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۹۶ طرح ترور 💣 رسمی و اعلام شده ای را بر ضد حاج عماد در بیروت به اجرا گذاشت که برادرش به نام "فؤاد مغنیه" در آن عملیات تروریستی به شهادت🌷 رسید.
در نبردهای قهرمانانه حزب الله با ارتش اشغالگر صهیونیست در سال ٢٠٠٠ م. که منجر به آزادی جنوب لبنان شد✌️ نقش بسزایی داشت.
در تابستان ۲۰۰۶ م. مشهور به جنگ🔥۳۳ روزه اوج مردانگی، رشادت و حکمت این فرمانده عزیز اسلام برای همگان به ویژه دشمن شکست😡 خورده آشکار شد و به ۶۰ سال افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی پایان داد .
پس از این شکست مفتضحانه، رژیم غاصب صهیونیستی برای جبران این زبونی و خاری فقط تنها راه را در عملیات تروریستی 🧨 بر ضد حاج عماد یافت.
"شهیدمغنیه"🌷 به مدت دوسال از نظرها پنهان ماند تا اینکه در کابین هواپیمای TWA آمریکا پیدا شد. آمریکا او را به ربودن این هواپیما در فرودگاه بیروت و کشتن🔪یکی از سرنشینان آن که یک نظامی در نیروی دریایی🚢 آمریکا بود متهم کرد.
آمریکا برای سر ایشان ٢۵ میلیون دلار💰 جایزه تعیین کرد و ۴٢ کشور جهان برای بازداشت و به قتل رساندنش بی‌وقفه در تلاش بودند.
📍 شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
[۵/۶، ۲۱:۴۰] کیمیا: ✨✨✨✨🌼🌺🌼✨✨✨✨
❣﷽❣
شب سیزدهم ماه مبارک رمضان، نخستين شب از ليالى بيض(يعنى شب هاى روشن) است كه انجام سه عمل در آن وارد شده است:
🔅1ـ غسل.
🔅2ـ چهار ركعت نماز (هر دو ركعت به يك سلام) كه در هر ركعت يك مرتبه حمد و بيست و پنج مرتبه سوره توحيد را بخواند.
🔅3ـ دو ركعت نماز كه در شب سيزدهم ماه رجب و شعبان نيز خوانده مى شود; در هر ركعت، بعد از سوره حمد سوره هاى يس، ملك، و توحيد را بخواند.
🔅4ـ خواندن دعاى «مجير» در شب هاى سيزدهم و چهاردهم و پانزدهم
✨✨✨
*🌓نماز هرشب ماه مبارک رمضان*
*مستحب است در هر شب ماه رمضان دو رکعت نماز در هر رکعت حمد و توحید سه مرتبه و چون سلام داد بگوید:*
*سُبْحَانَ مَنْ هُوَ حَفِیظٌ لا یَغْفُلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ رَحِیمٌ لا یَعْجَلُ سُبْحَانَ مَنْ هُوَ قَائِمٌ لا یَسْهُو سُبْحَانَ مَنْ هُوَ دَائِمٌ لا یَلْهُو پس بگوید تسبیحات اربع را هفت مرتبه پس بگوید سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ یَا عَظِیمُ اغْفِرْ لِیَ الذَّنْبَ الْعَظِیمَ پس ده مرتبه صلوات بفرستد بر پیغمبر و آل او علیهم السلام کسى که این دو رکعت نماز را بجا آورد بیامرزد حق تعالى از براى او هفتاد هزار گناه*
*🌹اللهم‌صل‌علی‌محمد‌آل‌محمد‌وعجل‌فرجهم🌹*
*🌟أللَّھُـمَ عجِّلْ لِوَلیِڪْ الْفَرَج*🌟
*♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️*
✨✨✨✨🌼🌺🌼✨✨✨✨
[۵/۶، ۲۲:۴۳] +98 917 669 5226: ♥️○|ناشناس|○♥️
•
•
•
میگفت : فکرت که شد امام زمان ♡(عج)
دلت میشه امام زمانی ♡
عقلت میشه امام زمانی ♡
تصمیم هات میشه امام زمانی♡
تمام زندگیت میشه‌امام زمانی♡
رنگ آقا رو میگیری کم کم♡
فقط
اگه توی فکرت دائم امام زمانت باشه ...
•
•
•
#جهت تعجیل در ظهور حضرت صلوات
#اللّهم _صل_ علی_ محمد_ و _آل محمد_ و _عجل_ فرجهم
🖤بِنتُّ اَلحُسَین🖤:
📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚
قسمت اول رمان ع❤️اشقانه تنها میان داعش ❤️
وسعت سرسبز باغ در گرمای دلچسب غروب،
تماشاخانهای بود که هر چشمی را نوازش میداد. خورشید
پس از یک روز آتشبازی در این روزهای گرم آخر بهار،
رخساره در بستر آسمان کشیده و خستگی یک روز بلند
بهاری را خمیازه میکشید. دست خودم نبود که این روزها
در قاب این صحنه سِحرانگیز، تنها صورت زیبای او را
میدیدم! حتی بادی که از میان برگ سبز درختان و
شاخههای نخلها رد میشد، عطر عشق او را در هوا رهامیکرد و همین عطر، هر غروب دلتنگم میکرد! دلتنگ
لحن گرمش، نگاه عاشقش، صدای مهربان و خندههای
شیرینش! چقدر این لحظات تنگ غروب سخت می-
گذشت تا شب شود و او برگردد و انگار همین باد، نغمه
دلتنگیام را به گوشش رسانده بود که زنگ موبایلم به
صدا در آمد. همانطور که روی حصیر کف ایوان نشسته
بودم، دست دراز کردم و گوشی را از گوشه حصیر برداشتم.
بعد از یک دنیا عاشقی، دیگر میدانستم اوست که خانه
قلبم را دق الباب میکند و بیآنکه شماره را ببینم، دلبرانه
پاسخ دادم :»بله؟« با نگاهم همچنان در پهنه سبز و زیبای
باغ میچرخیدم و در برابر چشمانم، چشمانش را تجسم
میکردم تا پاسخم را بدهد که صدایی خشن، خماری
عشق را از سرم پراند :»الو...« هر آنچه در خانه خیالم
#ادامه_دارد...