اگر چهار مرتبه بگویی
بیچارهام و عادت کنی،
اوضاع خیلی بیریخت میشود؛
همیشه بگویید :↯
#الحــمداللـه
#شکـرخــدا
بلکه بتوانی دلت را
هم با زبانت هم راه کنی❤️
#حاجاسماعیلدولابی🌱
•┈┈••••✾•🍃🌸🍃•✾•••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مناجات شعبانیه را خواندید؟
🔰امام خمینی (رحمةاللهعلیه):
مناجات شعبانیه ازمناجاتهایی است که اگر انسان دنبالش برود و فکر در او بکند ، انسان را به جایی میرساند.
📚صحیفه امام،ج۱۹،ص۱۵۹
#ماه_شعبان
#هیئت_شهداء
https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
درمیانخانهیحیدرپرازخورشیدبود☀️❣️
وقتآنشدتابیایدبینشانقرصقمر🌙✨️
🚩میلاد با سعادت علمدار رشید کربلا حضرت عباس بن علی علیه السلام بر امام زمان ارواحنا فداه و منتظران حضرتش مبارک باد 🌺
🎊اعیاد شعبانیه مبارک😍
#ولادت_حضرت_عباس
#ماه_شعبان
#کربلای_معلی https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من پاسدار قاسم سلیمانی
عضو سپاه پاسداران کرمان...♥️
#میلاد_امام_حسین_ع💚
خدایا ما رو پاسدار خون شهدا قرار بده😢
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقدیم به شما عاشقان
حضرت اباالفضل العباس ع
در پناه لطف خدا و عنایت
حضرت ابالفضل عباس باشید
🌷دستان بریده عباس دستگیرتان
حاجت روا باشید بحق باب الحوائج
🌷میلاد_حضرت_ابوالفضل_ع_مبارک_باد
🍃🌸🍃╔═.🥀🍃.📿════╗
https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 فـرمـانده مهـدی
جدیدترین اثر ابوذر روحی با عنوان
«فـرمانده مهـدی» منتشر شد.
╭┅───💠────💠────
https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
╰┅───💠────💠────
هدایت شده از الهه سلطانی|قدرت ذهن
❌ذکر امشب ۲۴بهمن ۱۴۰۲❌
سلام بر خدای جلیل
سلام بر خدایی که بزرگ بزرگان است
من جز تو در هیچ خونه ای نمیرم
خدایا دستانم در دست تو 💚
یا جلیل
۹۹ مرتبه
شماره تلفن حرم امام حسین علیهالسلام 💌
📞 شماره تلفن 1640
مستقیم به میکروفن ضریح امام حسین(ع) وصله، هر درد دلی دارید به آقا بگید.
(بدون پیش شماره است)
کاملا رایگانه
تا آخر شب وصله
التماسدعا
نشر بدید شاید کسی دلتنگ باشه💔
🍂🍁 •✾••┈┈•
🍁
امشب شب میلاد علمدار
حسین است
مـیـلاد علـمدار وفـادار
حسین است
گر بود علی (ع) محرم اسرار
محمد(ص)
عباس علی محرم اسرار
حسین است
#میلادعلمدارکربلا مبارک.
🍁
🍂🍁•✾••┈┈•
https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
#داستانک
«ولی من رای میدم. چون پسرم اتیسم داره.»
همینکه جملهام تمام شد با ترمز محکم و ناگهانی راننده، همه هُل خوردیم سمت جلو. نمیدانم خشونت توی ترمزش به خاطر تعجب بود یا از مخالفت صریح و قاطعم با حرفهایش جا خورد. مسافران در حال نچ نچ داشتند خودشان را به عقب بر میگرداندند که راننده پنجرهاش را پایین کشید تا صدای «گوسفند» گفتنش به ماشین جلویی برسد.
از پنجره باز شده، سوز هوای بهمنماه میخورد توی صورتم و مرا با خودش به بهمن پارسال میبرد؛ وقتی که توی همین تاکسیهای سبز رنگ نشسته بودم و بین انگشتهایمْ کاغذ آدرس داروخانهای در کوچه پس کوچههای شهر را فشار میدادم. یک واسطه بهم اطمینان داده بود که آنجا رسپیریدون دارد؛ قرصی کوچکتر از عدس. اندازه نقطهای که توی زندگی پسرم بین کلمه مرگ و زندگی فاصله میانداخت.
پسر دو ساله من، درکی از ارتفاع نداشت. این یک نوع کمحسی در اتیسم است. بدون آن قرص، ممکن بود خودش را از هر بالا بلندی به پایین پرتاب کند. آن سطح مرتفع میخواست مبل باشد یا قلهی سرسرهای در پارک. میتوانست پشت بام خانهای سه طبقه باشد یا پنجره باز ماشین در حال حرکت.
وقتی به مقصد رسیدیم هوا تاریک شده بود. رفتم توی داروخانه خلوت. ناخودآگاه با صدای پایینتر از معمول از مرد پشت شیشه پرسیدم رسپیریدون دارید؟ مرد چند ثانیهای به من نگاه کرد. انگار میخواست از دزاژ استیصال صورتم شناساییام کند که آیا واقعا کودک اتیستیک دارم یا نه. منتظر جواب دستگاه خیالی دروغسنجیاش نماندم. نسخه را از کیفم بیرون کشیدم و گفتم «آقا بخدا برای همین کاغذ ۳۷۰ تومن پول ویزیت روانپزشک اطفال دادم. ثبت اینترنتی هم هست. میتونید کدملی بچهمو چک کنید.» بغض اگر چهره داشت، در آن لحظه حتما شکل من بود. سراغ رایانهاش نرفت. فقط جوری با احتیاط و آهسته برگه قرص را روی پیشخان گذاشت که انگار داریم کوکائین رد و بدل میکنیم. تشکرکنان قرص را توی دستم فشار دادم. هنوز در خروجی را باز نکرده بودم که صدای مرد توی داروخانه پیچید: «خانم این آخریش بود. دیگه اینجا نیاین.» آنجا به اشکهایم اجازه ریختن ندادم. اما کمتر از یک هفته بعدْ دیگر دلیلی برای اختفای اضطرابم نداشتم و میشد راحت و رها گریه کنم. توی تاکسی بودم. قرصهای تو برگه یا بهتر بگویم، روزهای آرامش خانهمان، تمام شده بود. صبح زود، کاسهی چه کنم را برداشته بودم تا آن را سمت متصدی داروخانه بگیرم. راننده، رادیو را برای اخبار ساعت هفت روشن کرد. گوینده اخبار، اول مطمئنمان کرد که اینجا تهران است؛ و صدا، صدای جمهوری اسلامی ایران. بعد جوری که انگار مخاطبش فقط خود خود من باشم متن اولین خبر را خواند: «دانشمندان ایرانی توانستند قرص رسپیریدون را بومیسازی کنند. ماده اولیه این دارو در لیست جدید تحریمها علیه ایران قرار داشت. این دارو برای درمان و کنترل اتیسم به کار میرود...»
نه صورتم را پوشاندم و نه صدایم را پایین آوردم. اشک شادی که پنهان کردن ندارد. شیرینتر این که تنها بیست روز بعد، همسرم با سه برگه رسپیریدون از داروخانهی محلهمان به خانه آمد.
من رای میدهم چون پسرم اتیسم دارد. چون میدانم اگر با صندوقهای خالی اقتدار و امنیت این مملکت خال بردارد، هزاران مادر نگران مثل من، برای یافتن داروهای سادهای مثل تببر و سرماخوردگی، راهی این مسیر پر رنج میشوند. این تنها جایی است که نمیخواهم هیچ مادری درکم کند.
صدای بوق ممتد راننده مرا به بهمن ۱۴۰۲ و حوالی انتخابات برگرداند. زنی با غیظ داشت راجع به چای دبش و قیمت گوشت و شاسیبلندهای نمایندهها حرف میزد. پسر جوان کنارش که نگاه خیرهی معذبکنندهای به یقهی باز زن داشت، در تایید حرفش گفت: «آدم یه گوسفند توی مراتع سوییس باشه شرف داره به اینکه یه شهروند باشه تو این مملکت خراب شده» خواستم بگویم اتفاقا خیلی از مردمان سرزمینهای جنگزدهی اطرافمان رفتند سوییس؛ منتها مثل گوشت گوسفندی، قلب و چشم و کلیهشان با قاچاق اعضای بدن رفت توی فریزرهای اروپا، نه مراتع سرسبزش! اما نمیشد. چون هم به مقصد رسیده بودم و هم بعید بود پسرک خبری از آمار شهروندان ربوده شده یا مفقود شدهی لیبی و عراق و سوریه، در خلال جنگهای داخلیشان داشته باشد.
در را که برای پیاده شدن باز کردم از راننده پرسیدم: «این عبارت آهسته ببندید که زیر دستگیره نوشته رو خودتون میدید بزنن یا سازمان تاکسیرانی برای همه ماشینا میزنه؟» راننده که انگار سر درد و دلش باز شده باشد گفت: «نه خواهر من! خودم زدم. خون دل خوردم تا این ماشینو خریدم. مردم مراعات نمیکنن که! باید خودم حواسم بهش باشه. به امید این و اون باشیم که کلاهمون پس معرکه است.» با خندهام تاییدی نثارش کردم و گفتم: «چقدر خوبه آدم به چیزی که مال خودش میدونه تعلق و تعصب داشته باشه، حالا چه ماشینش باشه، چه وطنش!»
#من_رای_میدهم
#برای_آبادی
#برای_استقلال
#به_عشق_وطن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸
﷽سبک بالان عاشق﷽
💠 #قرارهرشب 💠
إِلَهِی عَظُمَ الْبَلاءُ وَ بَرِحَ الْخَفَاءُ وَ انْکَشَفَ الْغِطَاءُ وَ انْقَطَعَ الرَّجَاءُ وَ ضَاقَتِ الْأَرْضُ وَ مُنِعَتِ السَّمَاءُ وَ أَنْتَ الْمُسْتَعَانُ وَ إِلَیْکَ الْمُشْتَکَى وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَ الرَّخَاءِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ أُولِی الْأَمْرِ الَّذِینَ فَرَضْتَ عَلَیْنَا طَاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنَا بِذَلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنَّا بِحَقِّهِمْ فَرَجا عَاجِلا قَرِیبا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ یَا مُحَمَّدُ یَا عَلِیُّ یَا عَلِیُّ یَا مُحَمَّدُ اکْفِیَانِی فَإِنَّکُمَا کَافِیَانِ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّکُمَا نَاصِرَانِ یَا مَوْلانَا یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی أَدْرِکْنِی السَّاعَهَ السَّاعَهَ السَّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین
💐اللهمْعَجِلْلِوَلِیِڪالفَـــࢪَج 💐
╔═.🥀🍃.📿════╗
╚════🥀.🍃.📿═╝https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
Ghamar 1401.mp3
8M
《قمر》
باصدای
شاعراهل بیت
حمید محمدی
برای میلاد حضرت ابوالفضل(ع)
پسرشاه لافتی، عباس
ای جوانیمرتضی، عباس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سایتون ازسرماکم نشودسایه یار
فدائیان رهبریم 🌺🌺🌺🌺
🌸🌸🌸🌸🌸به نام خدای مهربانی ها، بایدقبول کرد :هرچقدر توقعمان ازدیگران کمترباشد کمتر ازآنان دلگیر خواهیم شد. سلام ودرود برشما، وقتتان بخیر، روزتان لبریز از آرامش، مهربانی، شادکامی، وسلامتی وموفقیت باشد ان شاء الله. درپناه حضرت حق 🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 عیادت رئیس جمهور از جانبازان در آستانه سالروز میلاد علمدار کربلا و روز جانباز😍😍👏👏👏👏🌹🌹