eitaa logo
کانال شهیدجاویدالاثرغلامحسین اکبری
1.4هزار دنبال‌کننده
19.5هزار عکس
16.2هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼 سلام 🌷صبحتون پر انرژی و نشاط 🌼 آرزو می کنم وجودتون 🌷پر بشه از عطر و رنگ خدا 🌼 وصبح را سرشار از انرژی و 🌷سلامتی و نشاط آغاز کنید 🌼 و امروزتون آکنده از 🌷خیر و برکت و شادی باشه 🌼 در پناه لطف الهی 🌷سه شنبه تون خوب و عالی
🌸هر کار مهمی که درآن 💖 “بسم الله ”‌ ذکر نشود، 🌸بی فرجام است. 💖بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 💖 🌸سلام صبحتون بخیر 💖فرجامتون نیک باد روزتون به زیبایی نام خدا 🌸
🍂ای يادگار عترت طاها، بيا بيا ای نور چشم حضرت زهرا، بيا بيا... 🍂ای مونس شكسته دلان كن عنايتی از بهر دل نوازی دلها، بيا بيا... 🤲🌷 🍃🌺🍃
2.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎤 ※  بِسْــمِ اللهِ الرَّحْــمٰنِ الرَّحیـــمْ ※ ‌ ⚜️ سلام و نور⚜️ 🔅تلاوتـــــے زیبا تقدیم به پیشگاه نورانـــــے حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام 🦋《سَیِّدَان‌ِشَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ》 قران‌آرامِ‌جان‌هاست
سلام اربابم✋🌸 🌹خوش بادنسیمے ڪه زایوانِ توباشد 🌻شاداسٺ هرآن کس ڪه پریشانِ تو باشد 🌹ای ڪاش ڪه صدبار زعشقِ توبمیرم 🌻هربارسرم بر روے دامانِ تو باشد.
6.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من به خواب کربلا هم راضی‌ام... عشق یعنی به تو رسیدن یعنی نفس کشیدن تو خاک سرزمینت عشق یعنی تموم سالو همیشه بی قرارم برای اربعینت صلی الله علیک یا ابا عبدالله
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴🖤😭💔 الْسَلاٰمُ عَلَيْكَ يَا أبا عَبْدِ اللهِ وعلَى الأرواحِ الّتي حَلّتْ بِفِنائِكَ ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللهِ أبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ الليْلُ وَالنَّهارُ 🏴🖤😭💔 وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ العَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَتِكُمْ ،السَّلام عَلَى الحُسَيْن 🏴🖤😭💔 وَعَلَى عَليِّ بْنِ الحُسَيْنِ 🏴🖤😭💔 وَعَلَى أوْلادِ الحُسَيْنِ ، وَعَلَى أصْحابِ الحُسَينِ.🏴🖤😭💔
💚🌺🍃 🌺 ❇️ سلام امام زمانم 🌤 با هرنفسی سلام کردن عشق است آقا به تو احترام کردن عشق است اسم قشنگت به میان چون آید از روی ادب قیام کردن عشق است... 🤲اللهم عجل لولیک الفرج🤲 🤲بحق فاطمةالزهراسلام الله علیها🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه‌شَهادت‌‌میخوای؛ یادبگیرفقط‌‌برای‌ِ‌خدا‌زندگی‌کنی❤️‍🩹.
3.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آرزومه راهی مشایه شم ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـ
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 🔆 ... ✍خودش را برای رفتن به ماموریت آماده می‌کرد که یک «» وارد اتاق شد و به مسئول دفتر فرمانده گفت که مرخصی لازم دارد و وقتی با جواب منفی روبرو شد، با ناراحتی پرسید : بروجردی کجاست؟ می خواهم با خودش صحبت کنم. 🔹‌محمد رو کرد به سرباز و گفت : فرض کن که الان داری با بروجردی صحبت می‌کنی و او هم به تو می‌گوید که نمی‌شود به مرخصی بروی. شما سرباز اسلام هستید و به خاطر عدم موافقت با یک مرخصی که نباید اینطور عصبانی بشوید. 🔸این حرف انگار بنزینی بود که بر آتش درون سرباز ریخته شد و او را شعله ورتر کرد و ناگهان سیلی محکمی به گوش محمد زد و گفت : اصلا به شما چه ربطی دارد که دخالت می‌کنی و با همان عصبانیت هر چه از دهانش در آمد نثار محمد کرد. 🔹محمد به او نزدیک شد و خواست بغلش کند، سرباز گمان کرد می‌خواهد او را کتک بزند؛ مقاومت کرد و خواست از خودش دفاع کند، محمد بوسه‌ای بر پیشانی سرباز زد و گفت بیا داخل دفتر بنشینیم و با هم صحبت کنیم. 🔸‌اما سرباز که هنوز نمی‌دانست با چه کسی طرف است، با همان عصبانیت گفت: اصلا تو چه کاره‌ای که دخالت می‌کنی؟! من با بروجردی کار دارم. ‌محمد لبخندی زد و گفت خب بابا جان بروجردی خودم هستم. 🔹سرباز جا خورد و زد زیر گریه. گفت هر کاری کنی حق با توست و اگر می‌خواهی تبعیدم کن یا برایم قرار زندان بنویس. ‌اما بروجردی نه تبعیدش کرد و نه برایش زندان برید و به سرباز گفت : 🔸حالا برو مرخصی، وقتی برگشتی بیا تا بیشتر با هم صحبت کنیم تا ببینیم می‌شود این عصبانیتت را فرو نشاند. از آن روز به بعد سرباز عصبانی شد مرید محمد. وقتی که از مرخصی برگشت، به خط مقدم رفت و .