فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خداوندا...
به مَذهبی ها بفهمان که
مذهب اگر پیش از مَرگ به کار نیاید
َپس از مَرگ به هیچ کار نَخواهد آمد.!
خدایا.!!م
صدایِ افکارِ بعضی از آدمهایت
را خاموش کُن،تا صِدایِ تو را هم بشنوند!
آن قَدر غَرق دَر قِضاوَت هَستند
که فَراموش کَرده اَند
قاضی تویی.!
"دکتر شریعتی"
«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
#راه خدا🥀
حکایت عبدالله دیوونه
🌹اسمش عبدالله بود . .
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود
هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد . .
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت
نمیتونست درست صحبت کنه
به زبون خودش میگفت . . . حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط . . !'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما💔. .
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد . .
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری . .
واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر ، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم . .
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔💔💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد ، میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب 💔
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد🚶🏻♂
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود ، خیلی خوب صحبت میکرد
آخه یابن الحسن رو دیده بود💔😍
میخوام بگم حسین تو حواست به عبدالله بود
حواست بود خرج هیئتت رو نداره
اینجوری هواشو داشتی
آقا حتما حواست هست نوکرات دلشون برات تنگه💔 ...
*میشه یه شب حسین حسین بین الحرمین باشه؟!*🚶🏿♂
میشه درد منم دوا کنی بیام حرم💔😔
یا امام حسین خیلی ها دلشون میخواد بیان کربلا اما......ندارند خودت مثل عبدالله دیوونه براشون درست کن...بحق مادرت .
💔😭😭
هر کس خوند ودلش شکست برا فرج امام زمان عج دعا کنه وثوابش رو هدیه کنه نثار اموات همه مومنین
*کپی با ذکر صلوات*
🍃 *اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🍁
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌤
🍃حاجت رواباشید🍃
🌹🌹
مهم اینه خدا تنهات نذاره ...
الهی !
نه من آنم که ز فیض نگهت
چشم بپوشم،
نه تو آنی که گدا را ننوازی به نگاهی.
در اگر باز نگردد، نروم باز به جایی..
پشت دیوار نشینم، چو گدا بر سر راهی..
کس به غیر از تو نخواهم،
چه بخواهی چه نخواهی.
باز کن در،
که جز این خانه مرا نیست پناهی …
امام علي عليه السّلام فرمودند:
null
برادری کردن به خاطر خدا، محبت را خالص می گرداند.
غررالحکم، ح 9828.
دوست و دوست يابي
حسین جان
نَظَریکُنبِہدِلَمحـٰالِدِلَمخوبشَوَد . .
حـٰالواَحوالِگِدایَتاینروزاجـٰالِبنیست!
6.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸️ترفند ثواب بردن در هنگام خواب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خاطر بسپاریم که ما
از یه جایی به بعد
دیگه بزرگ نمیشیم،پیر میشیم...
از یه جایی به بعد
ما دیگه خسته نمیشیم، می بریم
از یه جایی به بعد
ما دیگه تکراری نیستیم، زیادی هستیم...
از یه جایی به بعد
ما دیگه ناراحت نمیشیم، بی تفاوت میشیم....
از یه جایی به بعد
ما دیگه خوشحال نمیشیم، بی احساس میشیم...
اون یه جا، اون نقطه
در هر انسانی با انسان دیگه کاملا متفاوته...
اون نقطه رو بشناسیم...
در خودمون...
در همسایمون...
در همسرمون...
در همسفرمون...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی آمین 🤲
🦋❤️🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شــــــــب🌙
انتهای زیباییست
برای امتداد فردایی دیگر
تا زمانی که سلطان دلت
خداست
کسی نمی تواند دلخوشیهایت را
ویران کند!🌸🍃
با خدا باش و پادشاهی کن
شبتون آرام و خوش
در پناه خالق هستی🌙
🦋❤️🦋
هر شب برایم
یک شب بخیر بفرست
بلکه شبهای بیتو را
بخیر بگذرانم ...!
#شب_بخیر
#پدر_آسمانی
#شهید_جواد_رهبر_دهقان
#لشکر۱۰_سیدالشهداء