eitaa logo
[شهیدجاویدالاثر غلامحسین اکبری]
1.5هزار دنبال‌کننده
16.1هزار عکس
13هزار ویدیو
73 فایل
رفیق شهیدم🌾📿 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @mostafaakbri1 https://eitaa.com/joinchat/1443824321C0bc24470f1
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف هایی که میزنیم، دست دارند!دست های بلندی که گاهی، گلویی را می فشارند و نفس فرد را می گیرند… حرف هایی که میزنیم،پا دارند !پاهای بزرگی که گاهی جایشان را روی دلی می گذارند و برای همیشه می مانند… حرف هایی که میزنیم ،چشم دارند ! چشم های سیاهی که، گاهی به چشم های دیگران نگاه میکنند، و آنها را در شرمی بیکران فرو میبرند… پس . . . مراقب حرفهایی که میزنیم باشیم زیرا سنجیده سخن گفتن از سکوت هم دشوار تر است H🌺🍃
10505503801939.mp3
5.82M
💙زیارت آل یاسین💙 💫🤍بسم الله الرّحمن الرّحیم🤍💫 💙میفرمایند: 💫🌺هر گاه خواستید به وسیلهء ما، به سوی خداوند متعال و مهربان💚 توجه کنید، و به ما روی‌ آورید، پس همان‌ گونه که خداوند فرموده است بگویید🌺💫 💜 💚
‍ *سلام‌یاایهاالعزیز❤️✋ *🌹چه انتظار عجیبـے! تو بین منتظران همـــ، عزیز من چه غریبـے!🌹عجیبــــ تر ڪه چه آسان نبودنتــــ شده عادتـــــ !🌹چه بـے خیال نشستیمـــ ، نه ڪوششی نه وفایـے!🌹فقط نشسته و گفتیمـــ: «خدا ڪند ڪه بیایـے!* *🍂تعجیل در ظهور مولا گناه نڪنیمـــ🍂* *اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج🕊️ *بسم الله الرحمن الرحیم* *🌺اللهمّ کُنْ لِولِّیکَ الحُجّةِ ابنِ الحَسن،صَلواتُک عَلیهِ وَعَلی ابائِه،فِی هذِهِ السّاعَةِ وفِی کُلّ ساعَه،ولیّاًً وحافظاً،وقائداًوناصراً، ودلیلاًوعینا، حتّی تُسکِنه ارضَکَ طَوعاً، وَتُمَتِعَه فِیها طَویلا....🌺🍃
🥀⃟🦋 هر وقت می‌خواستیم در خانواده، عکس دسته جمعی بگیریم، او با ما همراه نمی‌شد. گاهی اوقات با اصرار و قسم و آیه، مجبورش می‌کردیم و می‌آمد و توی جمع می‌ایستاد. امّا به محض آنکه می‌خواستند عکس بیندازند، او کنار می‌رفت. مادرم می‌گفت: «محمّدرضا چرا وقتی دارن از عملیات‌ها فیلم می‌گیرن، تو هیچ وقت توی فیلم نیستی؟» او جواب می‌داد: «من که توی عملیات نیستم مادر! من پشت جبهه‌ام. کاری نمی‌کنم که منو نشون بدن.» همیشه دوست داشت گمنام باشد. می‌گفت: «آی نمی‌دونی! چه لذّتی داره، آدم برای خدا تکّه تکّه بشه و هیچّی ازش باقی نَمونه که کسی بشناسدش.»
✍خوشا آنان که بر بال ملائک نشستند و صفا کردند و رفتند... ❤️سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5987572422264490910.mp3
13.16M
یا امام حسن 🎵هر نفس.... 🎤 ☆🌺〰️🍃〰️🌺〰️🍃☆ 🕊🌺الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌🤲 ┅✿💠❀🇮🇷❀💠✿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پنج ماه از شهادت ابراهیم هادی گذشته بود. هر چه مادر از ما پرسید: چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟ با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم. تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه. اومدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟ گفت:من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا. وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده. مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه. چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه. آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد. سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت.
هروقت می‌خواست برای جوانان یادگاری بنویسد می‌نوشت: من کان الله کان الله له هرکه با خدا باشد،خدا با اوست! رسم عاشق نیست با یک دل دو دلبر داشتن.. :)♥🍃 شهیدمحمدابراهیم‌همت