🌹عید سعید فطر مبارک🌹
امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام:
«ألا و إنَّ هذا الیومَ یومٌ جَعَلَهُ اللَّهُ لَكُم عِیداً و جَعَلَكُم لَهُ أهلاً ، فَاذكُرُوا اللَّهَ یذكُركُم وَ ادْعُوهُ یستَجِب لَكُم» (من لایحضره الفقیه ، ج ۱ ، ص ۵۱۷)
- امروز روزی است كه خداوند آن را برای شما عید قرار داد و شما را نیز شایسته آن ساخت؛ پس به یاد خدا باشید تا او نیز به یاد شما باشد و او را بخوانید تا خواستههایتان را اجابت كند.
✍️ واژه "عید" از ریشۀ "عود" به معنای "بازگشت" میباشد و یک معنای "فطر"، "گشودن" میباشد. «فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ» یعنی: «آسمانها و زمین را گشود»، لذا به معنای آفرینش و ابداع نیز به کار میرود.
📍بنابراین، "عید فطر"، بازگشت به اصل خلقت و فطرت پاک میباشد، چرا که در ماه مبارک رمضان، گناهان بخشوده، عبادات مقبول و دعاها مستجاب شده است، پس حیاتی نو آغاز میشود. لذا فرمود: «شما را شایستۀ این عید گردانید».
📍اگر در ادای حق النّاس بکوشیم، دیگر هیچ نقطۀ سیاه و گناهی در پروندۀ ما وجود ندارد. باید قدر بدانیم و حفظ کنیم.
پرسش:
سلام
آیا در عالم قبل از این دنیا قبل از اینکه ما به دنیا بیاییم خودمان پدر مادر، قیافه و ظاهر خودمان و شخصیت و خصوصیات خود را خودمان انتخاب کرده ایم یا خداوند برایمان انتخاب کرده است؟
و خوب به طبع همه موارد بالا در انتخاب مسیر زندگی، تصمیمات واتفاقات زندگی هر فرد دخیل هستند
با این حال آیا اینها را خودمان انتخاب کرده ایم یا برایمان انتخاب شده است؟
پاسخ:
سلام علیکم
ویژگیهایی مانند پدر و مادر ، قیافه ، زمان زندگی و شخصیت و خصوصیات بدنی را خداوند انتخاب می کند و ما در آن نقشی نداریم. یعنی مانند این است که خداوند ما را در یک صفحه بازی بزرگ قرار داده است و مکان ابتدایی ما را مشخص کرده است . اما این ما هستیم که با تلاش و انتخاب خودمان راه درست را انتخاب می کنیم و درجه کمال خودمان را بالاتر یا پایین تر می بریم.
در واقع ما در این که کجا خلق شویم و یا به چه شکلی باشیم یا چه اتفاقی در انتظار ما باشد هیچ اختیاری نداریم ولی در این که با تمام این شرایط و ویژگیهایی که خداوند برای ما در نظر گرفته است چه انتخابی خواهیم داشت و چه میزان استعدادهای خود را رشد می دهیم کاملا مختار هستیم.
🌹امام رضا علیه السلام فرمودند:كَمالُ الدّينِ وَلايَتُنا و َالبَراءَةُ مِن عَدُوِّنا.
♦️كمال دين، در ولايت ما و بيزارى جستن از دشمن ماست.
📚بحار الانوار(ط-بیروت)ج27 ، ص58
💠پرسش:
چرا جمعى از ستمگران و افراد گنهکار و آلوده اینهمه غرق نعمتاند و مجازات نمىبينند؟
......................................................................................................................................
✍ پاسخ:
نکته اول: آنچه از آیات نورانی قرآن کریم استفاده میشود این است که : خداوند افراد گنهکار را درصورتیکه زياد آلوده گناه نشده باشند، بهوسیله زنگهای بیدارباش و يا بهوسیله مجازات متناسب با اعمالى كه از آنها سرزده است، بيدار مىسازد و به راه حق بازمىگرداند. اینها كسانى هستند كه هنوز شايستگى هدايت رادارند و مشمول لطف خداوند مىباشند و در حقيقت ، مجازات و ناراحتیهای آنها، نعمتى براى آنها محسوب مىشود. چنانکه در قرآن مىخوانيم:
«ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُمْ بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ» ؛ «در خشكىها و درياها، فساد و تباهى براثر اعمال مردم، ظاهر شد تا خداوند نتيجه قسمتى از اعمال آنها را به آنها بچشاند، شايد كه ايشان برگردند»(1)
ولى آنها كه در گناه و عصيان، غرق شوند و طغيان و نافرمانى را به مرحله نهايى برسانند، خداوند آنها را به حال خود وامیگذارد و بهاصطلاح به آنها ميدان میدهد تا پشتشان از بار گناه سنگين شود و استحقاق حداکثر مجازات را پيدا كنند.اینها كسانى هستند كه تمام پلها را در پشت سرخود ويران كردهاند، و راهى براى بازگشت نگذاشتهاند و پرده حيا و شرم را دريده و لياقت و شايستگى هدايت الهى را کاملاً ازدستدادهاند.
خداوند متعال میفرماید : «وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهين» ؛ «آنها كه كافر شدند، (و راه طغيان پيش گرفتند،) تصور نكنند اگر به آنان مهلت مىدهيم، به سودشان است ،ما به آنان مهلت مىدهيم فقط براى اينكه بر گناهان خود بيفزايند؛ و براى آنها، عذاب خواركنندهاى (آمادهشده) است»(2)
نکته دوم : از بعضى از آيات قرآن، استفاده مىشود كه خداوند گاهى به اینگونه افراد، نعمت فراوانى میدهد و هنگامیکه غرق لذت پيروزى و سرور شدند ناگهان همهچیز را از آنان میگیرد، تا حداکثر شكنجه را در زندگى همين دنيا ببينند. چنانچه میفرماید: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُكِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَيْهِمْ أَبْوابَ كُلِّ شَيْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ» ؛ «هنگامیکه پندهايى را كه به آنها دادهشده بود، فراموش كردند درهاى هر خيرى بروى آنان گشوديم تا شاد شوند، ناگهان هر آنچه داده بوديم از آنها بازگرفتيم، لذا فوقالعاده ناراحت و غمگين شدند.»(3)
پینوشت:
1. روم/41
2. آلعمران/178
3. انعام/44
🌎کانال رسمی استاد جواد حیدری_گروه فرهنگی تبلیغی پاسخگو
@javadheidari110
❓سؤال:
سلام علیکم 1_ اخیرا از کارشناسی شنیدم ؛ بهشتی که ناراحتی درآن وجود ندارد بهشت قیامت است نه بهشت برزخی. مثلا:ممکن است مومنی اجمالا در بهشت برزخی باشد اما بعلت ب رخی گناهان مثل نیش زبان در همان بهشت برزخی معذب شود. صحت دارد؟
__
2_با توجه به اینکه حفظ ویادآوری مطالب و خاطره ها در مغز و اجزای آن ضبط میشود کمااینکه محصل در زمان امتحان درس را در مغز و... خود ضبط و در کاغذ پیاده میکند. عقلا چطور میشود این موارد و حتی مرور زندگی در زمان احتضار را به روح نسبت داد؟
✅ پاسخ:
بِسم اللّه الرَّحمنِ الرّحیم
در برزخ، انسانها به گروه های بزرگ تقسیم می شوند. بعضی هایشان در جهنّم بعضی هایشان هم در بهشت برزخی، در جوار قرب الهی که هیچ غم و غصّه ای ندارد؛ همانهایی که خداوند می فرماید که « إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنْتُمْ تُوعَدُونَ» یا آنهایی که هنگام احتضار، چهارده معصوم به بالین آنها می آیند و به آنها می فرمایند « یا أیّتها النّفس المطمئنة إرجعی إلی ربّک راضیة المرضیّة فأدخلی في عبادي فادخلي جنّتي» خب اینها که هیچ غم و غصّه ای ندارند.
یک گروهی هستند که قاطی کردن، اعمال نیک و اعمال بد را با هم قاطی کرده اند. گاهی خبر خوش به آنها می رسد، خب خوش هستند گاهی هم خبر بد به آنها می رسد ناراحت می شوند، گاهی برخوردارند از نعمت های عالَم برزخ گاهی هم ممکن است یک ماری مثلا نیش بزند آنها را؛ اینها کسانی هستند که قاطی کرده اند، بین این دوتا.
نسبت به سؤال دومتان؛ مرگ مثل ضبط صوت می مانَد، ضبط صوت که دیگر خودش نمی فهمد که ضبط صوت است، خودش که[بی واسطه] نمی خوانَد؛ ما، آن را، روشن می کنیم. ما، آن را کار می اندازیم.
نَفْس است که از مغز استفاده می کند، بله در مغز ضبط می شود اما خودش که نمی تواند بفهمد که!
مُدرِکِ مغز نیست، مُدرِک نَفْسِ انسان است؛
چنانکه دل خودش مرکز عشق هست، أما درک عشق با خودش نیست، درک عشق با نَفْسِ انسان است.
همین طور که با چشم، انسان می بیند، اما چشم به منزله یک عینک است به منزله یک دوربین است، کي درک می کند حقایق را؟ آن نَفْسِ انسان است.
مُدرِکِ در هر حال نَفْسِ انسان است.
🖊پیاده شده از صوت استاد
⏪⏪ کانال اصول دین
استاد محمدی⬇️⬇️
https://eitaa.com/joinchat/3602645023C15b0da7178
آدرس تلگرام
https://t.me/osooledin1
💐💐💐