#اوج_بندگی
#سیره_شهدا
┄┅═══✼✼═══┅┄
شهادت از جانسیری نیست که فردی از این دنیا سیر بشود و به دنبال #شهادت باشد بلکه مقام و منزلتی مشخص دارد که شهید آن مسیر را پیدا می کند؛ #شهدا ستاره هایی هستند که مسیر را مشخص می کنند.
شهید مختارزاده «انجام #واجبات و ترک #محرمات» را سرلوحه زندگی خود قرار داده بود و اخلاق و رفتار خوب و سخاوتمندانهای داشت.
#ولایتمداری یکی دیگر از خصوصیات شهید بود و برای دفاع از دین، نظام، ولایت و #انقلاب هر کاری را انجام می داد.
حسن آقا دشمن ریا و ریاکاری بود و با اخلاصی که داشت، توانست به این مقام برسد.
┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄
#حُسن_خُلق و #ادب از مهم ترین ویژگی های شهید مختارزاده بود.
وی مسلط به دو زبان بود، و همه این ها با مدیریت زمان ممکن است، شهید مختارزاده در کنار تحصیل و ... دستگیر فقرا و نیازمندان بود.
او دوست داشت همه را در کار خیر شریک کند؛ وقتی می خواست هیات برود با دوستش تماس می گرفت می گفت میایی؟ اگر می گفت نه؛ به شوخی و خنده می گفت من می خواستم هدایتت کنم، نشد و با نفر بعدی تماس می گرفت.
حسن در اسبسواری و شنا خیلی فعال بود. از آن طرف، مدتی هم به جودو رفت و سپس در رشته گراپلینگ که ترکیبی از جودو و کشتی است، مشغول شد.
در فاتحین هم که به عنوان بسیجی مشغول بود، دورههای مختلف نظامی و پاراگلایدر و راپل را شروع کرد و در آنجا هم مربی بودند.
ویژگی بارز شهید مختارزاده، #احترام گذاشتنش به همه،
علی الخصوص #پدر و #مادرش بود.
#شهید_حسن_مختارزاده
#عِنْدَرَبِّهِمْيُرْزَقُون
╔═•__●°•🌷•°●__•══╗
@khadem_astan
╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
.
🌿•• یک روز برای تهیه مواد غذایی به دمشق محله ی زینبیه رفتیم . آنجا بر خلاف اسمش خانم های بی حجاب زیادی دارد وقتی حسین این وضعیت را دید گفت من نمیام خودت خرید کن بعد بیا باهم می بریم داخل ماشین. وقتی خرید کردم و برگشتم دیدم حسین داخل ماشین نیست. تعجب کردم، قراربود داخل ماشین باشد تا من برگردم،
چند ساعت همان محل را گشتم ولی اثری از حسین نبود. تصمیم گرفتم خودم تنها بروم، به دلیل مسائل امنیتی نباید خیلی در آن منطقه صبر کنیم. داخل ماشین که شدم دیدم حسین کف ماشین نشسته و سر خود را روی صندلی های ماشین گذاشته، تعجب کردم،
گفتم چرا اینطور نشسته ای؟
گفت: رفت و آمد خانم های بدحجاب زیاد است، ترسیدم چشمم بیفتد و از شهادت دور شوم...•
#شهید_حسین_محرابی | #سیره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
🌿 __ رسول همیشه سر به زیر بود و از نگاه به نامحرم إبا میکرد. . . .
#شهيد_رسول_خليلی | #سیره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
🌿 • | یکی از عملیاتهای مهم غرب کشور به پایان رسید. پس از هماهنگی، بیشتر رزمندگان به زیارت حضرت امام رفتند.
با وجودی که ابراهیم در آن عملیات حضور داشت ولی به تهران نیامد.
رفتم و از او پرسیدم: چرا شما نرفتید!؟
گفت: نمیشه همه بچه ها جبهه ها را خالی کنند. باید چند نفری بمانند.
گفتم: واقعا به این دلیل نرفتی؟
مکثی کرد و گفت: ما رهبر را برای دیدن و مشاهده کردن نمی خواهیم. ما رهبر را می خواهیم برای اطاعت کردن.
من اگه نتوانستم رهبرم را ببینم مهم نیست بلکه مهم این است که مطیع فرمانش باشم و او از من راضی باشد. . . |•
▫️شهيد ابراهيم هادی .
#سیره_شهدا | #شهید_ابراهیم_هادی
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
•|یکی از نامههای
شهید القدس آقازاده نژاد
به همسرشان در دههی هشتاد |•
- به نام خداوند عـشـق♥️ -
آغاز یعنی مهربانیها و پایانش عشق و پایان عشق به خدا، هرگز . . .
زیباترین هنگامه برای انسان، زمزمه و اشک و پل بستن بین دل و خداست
و این زیباترین تقدیم تو باد ای گل مهربانم .
همسر عزیزتر از جـانم، تشنه در کویر مانده، در جستجوی قطره آبی است، پروانه در وصال شمع پر و بال میسوزاند و بلبل در فراق گل میسراید . . .
تشنهات در اینجا مانده، پروانهات دل سوخته، بلبلت از فراقت خسته . . .
گل زیبایم، یادتو همراه همیشگیم و عشق تو انیس دلتنگیم . "
#شهيد_علی_آقازاده | #سیره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
🌿• در طول یک ماه و نیمی که از عقدشون گذشته بود ؛ اغلب وقت هایی که به دیدار نامزدش میومد ، برای او گل میخرید. اواسط فروردین ١٣٩۵ ،یه روز بهش گفتم: «این گل ها گرونه! به فکر زندگیتون باشید پولها را باید جای دیگه ای خرج کنید، این گل ها
بعد از چند روز خشک میشند...»
جواب داد: «ارزشش رو داره که یه لبخند بر چهره همسرم ببینم...»
- 📍بهروایتِمادرهمسرشهیدعباسدانشگر.
#شهيد_دانشگر | #سيره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
✨° اهمیت نمازصبح | شهيد القدس شهيد محسن صداقت °
عیدسال دوسال پیش خونه اقوام دعوت شدیم.من مستقیم رفتم تو خونه، دیدم فقط خانومها هستن گفتم عموهام کجان؟گفتن بیرونن ،منم رفتم بیرون و یکی یکی باهاشون سلام و احوالپرسی کردم فقط عمومحسن موند ک دیدم خودش تنهایی داره کباب میکنه ،دستمو گذاشتم پشت شونش بعد سرشو چرخوندومنو دید.باهمون گرمای محبت همیشگیش منو تو اغوش گرفت وسرمو بوسید.موقع شام همه سرسفره نشستن.
سفره کم اورد و سفره کوچکتری پهن کردیم ک من و یکی از دخترعموهام و عمومحسن پای این سفره نشستیم.
عمومحسن یه صوتی رو بهموننشون داد گفت بهش گوش بدید.تو این صوت یه اقایی بود ک میگفت(اقا محسن نماز صبح شده ها،یه یاعلی بگو بلندشو،ماشاالله اقامحسن،نکنه نمازت قضا بشه ها،نکنه شیطون گولت بزنه،بلندشو دیگ یه یاعلی بگو و..)
بعد گفت این صوت اینقد تکرارو پخش میشه تا برای نمازصبح بیدارشم.گفت حالا اگ گفتین این صوت صدای کیه؟!!
ماهم همش حدس میزدیم اما اشتباه بود. بعد گفتن یکیه ک همین اطرافتونه ،بهشون گفتم عموخودتی؟؟گفت اره
و اینطوری توجه ویژه شهید رو روی نمازصبحمتوجه شدم./
نوشته برادرزاده شهید💔
#شهيد_محسن_صداقت | #سيره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
🌿محرم بود و پای دیگ نذری داشت کمک میکرد.
بهش گفتم: داداش چقدر شبیه شهید چمران شدی!
گفت: کاش باطنم مثل چمران باشه.
کاش منم شهید بشم.
برام دعا کن شهید بشم.
▫️خاطره ايي از هم محله ايي شهيد صداقت .
#سيره_شهدا | #شهيد_محسن_صداقت
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
✨هر وقت از ماموریت می آمد همه فکر و همتش را میگذاشت تا دوران نبودن را برای من و هادی جبران کند اما نمیدانست وجود او کافی بود برای همه چیز .
نزدیک عید غدیر برنامه سفر مشهد امام رضا را چید همان سفری که آخرین زیارتش شد.
خیلی از اوقات در حرم امام رضا، هادی را با خود میبرد تا من راحت زیارت کنم.
تا جایی که دیده بودم عادت نداشت به خواندن نمازها و دعاهای طولانی، اما خوب بخاطر دارم چه عاشقانه به گنبد امام رضا چشم میدوخت و کاش من زبان نگاه ها را میدانستم تا نجوایش با حضرت رضا را میشنیدم و میفهمیدم چگونه دلبری کرد برای ثامن الحجج که او را خریدند.
راوی: همسر گرامي شهید
#شهید_سعيد_كريمي | #سيره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
احمد نمازش را همیشه اول وقت می خواند. می گفت:
«همه گرفتاری های ما با نماز صبحمون حل می شه. یعنی هر گرفتاری ای داشته باشی با نماز صبح می تونی حلش کنی چون نماز صبح نشانه مردانگیه. سختی داره».
می گفت در کنار نماز صبح، نماز شب. اینها را می گفت و عمل می کرد. من می فهمیدم که اهل نماز شب هست، ولی طوری در خفا و تنهایی این کار را می کرد که من با اینکه رفیق صمیمی احمد بودم، حتی یک رکعت نماز شبش را هم ندیدم.
توی وصیت نامه اش هم گفته بود: «به نماز اول وقت پایبند باشید».
#شهید_احمد_مکیان | #سیره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
.
🔸حاضرم کمتر ببینمت ، حتی بعد از اینکه رفتیم سر خونه و زندگی مون ، ناهار تخم مرغ بخورم ، خونه نامرتب باشه ؛ ولی تو وقتت رو بذاری برای کارهای تربیتی و اگه کار از دستت برمی آد ، انجام بدی . من اون طوری راضی ترم ازت . توقع هم دارم برای رضای خدا کار کنی ، نه حقوق و پول . تامین زندگی وظیفه ی منه . پس تو دنبال کارهای فرهنگی باش و اگه درآمدی هم داشتی ، صرف کار تربیتي برای بچه ها کن ؛ چون پول معلمی خیلی برکت داره .[ صحبت هاي شهيد به همسرشون]
📚 كتاب هواتو دارم ؛ صفحه 79 | روايت زندگي شهيد مدافع حرم مرتضي عبداللهي. . .
#معرفي_كتاب | #سيره_شهدا
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]