eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀 🌸 🌹 چند مورد از گزارشـهاے داناهو در همان کتاب : ★اجســاد چروکیده زنان ومردان پشته شده در معابر ایرانے افتاده اند!*۱ ★درمیان انگشتان چروکیده آنان علفهایی که از کنار جاده کنده بودند و ریشه های گیاهانی که از مزارع کنده بودند همچنان به چشم میخورد با این علفها میخواستند رنج ناشی از قحطی و مرگ را تاب بیاورند! و دراین اتفاق نزدیک به ۹تا۱۰میلیون ایرانی بر اثر گرسنگی، طاعون ، وبا قتل عام میشوند! حال سوال این است ؟ آیا این یک هولوکاست ایرانی نیست؟ چه کسی جوابگوی ۹میلیون ایرانیست که ما پاسخگوی ۶میلیون یهودی باشیم؟!🤔 اکنون، شاید خیلی از شما با این سوال روبرو شده باشید که هولوکاست چیست؟🧐 هولوکاست (Holocaust)، به معنای «سوزاندن با آتش است که به طور کامل از میان برود» و واژه ای است یونانی که درلغت، به معنای «همه سوزی» است  و در اصطلاح، به نظریه ای اطلاق می شود که ادعا دارد شش میلیون یهودی در طول جنگ جهانی دوم، بر اثر اعمالی از قبیل اعدام در اتاق های گاز و سوزانده شدن در کوره های آدم سوزی اردوگاه های کار اجباری نازی ها، کشته شده اند.. ـــــــــــــــــ🌿ــــــــــــ پ ن: *۱یعنی کار به جایی رسیده بوده که ایرانیان مسلمانے که دفن کردن میت را از اوجب واجبات میدانند اینقدر کشتار زیاد بوده که اجساد را تپه شده روی هم میگذاشتند! @shahidhojajjy
🌸 🌹 واقعیت این است که افسانه هولوکاست، با فلسفه وجودی دولت اسرائیل و منافع سازمان صهیونیسم، در شرایط جنگ جهانی، اولین مرحله از پروژه تسلط بر جهان را کلید زد. این سازمان، چاره را در این دید که از هرج و مرج به وجود آمده در جنگ جهانی استفاده کند و با «مظلوم نمایی» هرچه تمام تر، چنین جلوه دهد که جهان مسیحیت به آنان حمله کرده و تعداد زیادی از آنان را کشته است؛ پس آنان ناچارند به جای دیگری بروند و کجا بهتر از خاورمیانه و آن هم فلسطین *۱ سیاستی که نه بر اساس اجبار، بلکه کاملاً مورد خواست و مطابق اهداف صهیونیسم بود. «هانا آرنت» معتقد است: «سیاست ناسیونال سوسیالیست ها در مورد یهودیان، سیاستی بود که کاملاً طرفدار صهیونیسم بود» *۲ 🌱نقد هولوکاست صهیونیسم ★ اتاق های گاز یکی از مهم ترین ادعاهای یهودیان و متفقین بعد از جنگ جهانی دوم، این بود که آلمان ها، یهودیان را در اتاق های گاز می کشتند.! تحقیقات علمی ای که درباره مکان های مورد ادعا، انجام شده، عدم صحت آن را ثابت می کند. پروفسور «روبر فوریسون»، نویسنده و محقق برجسته فرانسوی، متخصص و کارشناس عالی رتبه اسناد و مدارک تاریخی، می گوید: «من تا سال۱۹۶۰ به واقعیت کشتار بزرگ در اتاق های گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال اندیشه و مطالعه شخصی و آن گاه چهارسال تحقیق بی وقفه و خستگی ناپذیر، همانند بیست نفر از نویسندگان «رویزیونیست» (تجدیدنظرطلب) تاریخی، اطمینان یافتم که با یک دروغ بزرگ تاریخی مواجه هستم. از اردوگاه های «آشویتس» و «بیرکناو»، چندین مرتبه بازدید کردم. در اردوگاه های «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مایدانک» (در لهستان)، مکان هایی را که به عنوان «اتاق گاز» معرفی می شدند، بررسی کردم.👀 ـــــــــــــــــ🌿ــــــــــــ پ ن: *۱ یوری ایوانف، صهیونیسم، ترجمه ابراهیم یونسی، ص ۱۲۹ *۲ محمدرضا واحدی، بوی خون، ص ۴۴-۴۵ @shahidhojajjy
🍀 🌸 🌹 در مرکز اطلاع رسانی یهود در پاریس، آرشیوها، دست نویس ها، شهادت های کتبی، اسناد مربوط به بازجویی محکومان جنگ جهانی دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرک دیگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه کردم.📚 برای یافتن پاسخ سوال های خود، بی وقفه از متخصصان و تاریخ دانان پرسش کرده ام. سال ها، اما بیهوده به دنبال فقط یک بازمانده از بازماندگان جنگ بودم که به چشم خود اتاق های گاز را دیده باشد؛ به حتی یک مدرک، فقط یک مدرک راضی بودم؛ اما همین یک مدرک را هم نیافتم. 😞 در مقابل، آن چه یافتم، تعداد بی شماری مدارک مجهول بود. پس از آن، با سکوت، مزاحمت، دشمنی، توهین و بالاخره ضرب و جرح و محاکمه مواجه شدم»*۱ حال این نظریه ۶میلیون یهودی کشته شده تو سط هیتلر وارتش نازیها مطرح میشود؟! ۶میلیونی که در اسنادخودشان(یهودیان)*۲ اثبات میشود جمعیت آن روز یهود در اروپا هیچ وقت تا این حد نبوده!😠 بر اساس تحقیقات و مستندات تاریخی، چنین چیزی اصلاً واقعیت نداشته است. مارشالکو بر مبنای شواهد متعدد آماری نشان می دهد که تمام یهودیان اروپا در سال ۱۹۳۳م. بالغ بر ۵/۶۰۰/۰۰۰ نفر بوده اند و این رقم، مورد تأکید یهودیان امریکا نیز می باشد. اگر از این تعداد، یک میلیون یهودی بیرون خط مولوتف - روبین تروپ، کسر شود و اگر یهودیان ساکن در کشورهای بی طرف و متفقین را هم کسر کنیم، رقم ۲/۵۰۰/۰۰۰ باقی می ماند؛ در حالی که بنا به نظر کارشناسان، جمعیت یهودیان ساکن در قلمرو هیتلر و هیملر، به نیم میلیون هم نمی رسید.! *۳ وحالا این است چهره واقعی یهودیت مظلوم! هولوکاست یهود افسانه بود اما هولوکاست ایرانی درسال۱۹۱۹ کاملا واقعی بود و چه کسے پاسخگو خواهد بود؟؟ لطفا در انتشار این مطلب کوتاهے نکنید🌷 ما عاشق مبارزه باصهیونیسم هستیم🍃 ــــــــــــــــ🌿ــــــــــــــــــ پ ن: *۱پروفسور روبر فوریسون، اتاق های گاز در جنگ جهانی دوم واقعیت یا افسانه؟ ترجمه دکتر سید ابوالفرید ضیاء الدینی. *۲ افرادی همچون مارک وبر، روبرت فوریسون، فردریک توبن، روژه گارودی، دیوید ایروینگ، آرمان امادروس و داریوژ راتایژاک و... از این گروه متخصصان هستند که اغلب به «تجدیدنظر طلبان» مشهور می باشند *۳ فاتحین جهانی، ص ۱۸۱-۱۸۲ @shahidhojajjy
بزرگواران انتشار این مطالب وکپے آزاد است🌷🌷☺️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خبرنگار:آیاواردقدس‌خواهیم‌شد؟! سیدحسن‌نصرالله:من‌در‌این‌باره؛ یقیـن‌دارم .. :)✌️🏻 ✊🏻🇵🇸
[🔆🔍] 🖇مقامِ‌مُـعظمِ‌رهبرے : روز جهانیِ قدس روزِ فریاد و مقاومت اُمتِ اسـلام بر سرِ آمریڪا و صهیونیزم در مقابل سیاست هایِ تفرقه انگیز است... 🕶✌️🏻
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#رمان_بدون_تو_هرگـز ♥️ #پارت_24 دست کشيدم روي سرش... - زينبم... دخترم...💔 هيچ واکنشي نداشت. - تو
♥️ - مامان هر چي ميگم امروز بابا اومد اينجا هيچ کي باور نمي کنه. بابا با يه لباس خيلي قشنگ که همه اش نور بود✨ اومد بالاي سرم، من رو بوسيد و روي سرم دست کشيد...😄❤️ بعد هم بهم گفت به مادرت بگو چشم هانيه جان اينکه شکايت نمي خواد! ما رو شرمنده فاطمه زهرا نکن.مسئوليتش تا آخر با من؛🙃 اما زينب فقط چهره اش شبيه منه... اون مثل تو مي مونه... محکم و صبور... براي همينم من هميشه، اينقدر دوستش داشتم...😇 بابا ازم قول گرفت اگر دختر خوبي باشم و هر چي شما ميگي گوش کنم وقتش که بشه خودش مياد دنبالم...😇 زينب با ذوق و خوشحالي از اومدن پدرش تعريف مي کرد..😄 دکتر و پرستارها توي در ايستاده بودن و گريه مي کردن؛💔 اما من، ديگه صدايي رو نمي شنيدم... حرف هاي علي توي سرم مي پيچيد وجود خسته ام، کاملا سرد و بي حس شده بود... ديگه هيچي نفهميدم... افتادم روي زمين..😓 مادرم مدام بهم اصرار مي کرد که خونه رو پس بديم و بريم پيش اونها، مي گفت خونه شما براي شيش تا آدم کوچيکه... پسرها هم که بزرگ بشن، دست و پاتون تنگ ترميشه... اونجا که بريم، منم به شما ميرسم و توي نگهداري بچه ها کمک مي کنم. مهمتر از همه ديگه لازم نبود اجاره بديم... همه دوره ام کرده بودن... اصلا حوصله و توان حرف زدن نداشتم... - چند ماه ديگه يازده سال ميشه! از اولين روزي که من، پام رو توي اين خونه گذاشتم. بغضم ترکيد! اين خونه رو علي کرايه کرد. علي دست من رو گرفت آورد توي اين خونه، هنوز دو ماه از شهادت علي نميگذره... گوشه گوشه اينجا بوي علي رو ميده... ديگه اشک، امان حرف زدن بهم نداد. من موندم و پنج تا يادگاري علي..😔💔 اول فکر ميکردن، يه مدت که بگذره از اون خونه دل ميکنم؛ اما اشتباه ميکردن؛ حتی بعد از گذشت يک سال هم، حضور علي رو توي اون خونه ميشد حس کرد. کار ميکردم و از بچه ها مراقبت ميکردم. همه خيلي حواسشون به ما بود؛ حتی صاحبخونه خيلي مراعات حالمون رو ميکرد. آقا اسماعيل، خودش پدر شده بود؛ اما بيشتر از همه براي بچه هاي من پدري ميکرد؛ حتی گاهي حس ميکردم. توي خونه خودشون کمتر خرج ميکردن تا براي بچه ها چيزي بخرن... تمام اين لطفها، حتي يه ثانيه از جاي خالي علي رو پر نميکرد. روزگارم مثل زهر، تلخ تلخ بود،🥀 تنها دل خوشيم شده بود زينب! حرفهاي علي چنان توي روح اين بچه ۴ ساله نشسته بود که بي اذن من، آب هم نميخورد، درس مي خوند، پابه پاي من از بچه ها مراقبت ميکرد وقتي از سر کار برميگشتم خيلي اوقات، تمام کارهاي خونه رو هم کرده بود.💁‍♀ هر روز بيشتر شبيه علي ميشد. نگاهش که ميکرديم انگار خود علي بود. دلم که تنگ ميشد، فقط به زينب نگاه مي کردم. اونقدر علي شده بود که گاهي آقا اسماعيل با صلوات، پيشوني زينب رو ميبوسيد... عين علي، هرگز از چيزي شکايت نميکرد؛ حتی از دلتنگيها و غصه هاش... به جز اون روز... از مدرسه که اومد، رفتم جلوي در استقبالش، چهرهاش گرفته بود. تا چشمش به من افتاد، بغضش شکست!😭 گريه کنان دويد توي اتاق و در رو بست... تا شب، فقط گريه کرد! کارنامه هاشون رو داده بودن... با يه نامه براي پدرها، بچه يه مارکسيست، زينب رو مسخره کرده بود که پدرش شهيد شده و پدر نداره...🥀 ... ⛔️کپی‌بدون‌لینڪ‌کانال‌حرام‌است⛔️ ʝoɨŋ👇 https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
••|🌸🍃|•• ♥️ وقتی سڪوت دیدی نگو خدا باهام قهره! خدا به تموم ڪائنات فرمان سڪوت داده تاحرف دل تورو بشنوه(: 🙂 ♥️•╣
یہ بندھ خدایۍ میگفت : خدایا ما رو ببخش کہ توۍِ انجام کار خوب؛ یا جــار زدیم ! یا جــا زدیم !
4_237594863510487210.mp3
7.96M
♥️🖇 بسم‌الله‌رفقا:) {ختم‌قرآن‌ڪریم📖} 🌱 باصداے‌دلنشین:استادمعتزآقایے🎙 زمان:۳۲دقیقہ🕜 [هروزیڪ‌جزء‌عشق^ـ^🌈] 🤲🏻 ┅═══✼❤️✼═══┅┄ @shahidhojajjy ┅═══✼❤️✼═══┅┄
•|♥️🦋|• •| 🌙~ اللَّهُمّ‌َ‌غَشِّنِی‌بِالرَّحْمَةِ‌وَارْزُقْنِی‌فِیهِ التَّوْفِیقَ‌وَالْعِصْمَةَ‌وَطَهِّرْقَلْبِی‌مِنْ‌ غَیَاهِبِ‌التُّهَْمَةِ‌یَارَحِیمابِعِبَادِهِ المُؤْمِنِینَ❀ خدایابپوشان‌درآن‌بامهرورحمت وروزۍ‌ڪن‌مرادرآن‌توفیق‌و‌خود دارۍ‌وپاك ڪن‌دلم‌راازتیرگے‌هاو گرفتگے‌هاۍ‌تهمت‌اى‌مهربان‌به بندگان‌باایمان‌خود♡
•°💔🥀°• ‌ رمضان مےرود||👣 و پشت سرش هم دلِ ما رفت تا سـٰال دگر زنده بمانیم یا نھ...💚🍃 🙃
💔 آخر ماه رمضان ڪه مے شود، فقط یک حسـرت عجیب ... دلـم را مے سوزاند؛ ڪاش براے ظهور شمــا ... بیشتر دعا مے ڪردم.😞 اللّهُمَّ عَجِّل لولیک الفرج ....🙏
•° 🌱 +وقتے دلت از رفیق نارفیق گرفت.. کسے نبود که بتونے باهاش دردل کنے.. کسي نبود حرف هاتو بفهمه.. خلاصه وقت‌هایے که تنهایِ شدی..، بشین یه گوشه بگو تنهایِ تنهام.. شبیهه خودت! این حال تو رو "ع" خوب میفهمه :) + احباب زخم بر جگرش میگذاشتند اهل مدینه سر به سرش میگذاشتند💔 ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @shahidhojajjy
من که دو قلب درون سینه‌تان نگذاشته‌ام ! که جز من دلبری داشته باشید :) "خدای‌جآن"
〖- 🌸🔗✨!♡ مۍ‌فَرماد که؛ از عواملِ رشد، انسِ با قرآن اسٺ . . ! 『+ استاد رفیعی :)🌱』 ໒✿ «
بـــــاروزه‌وبانمازنشناختمت باآن‌همه‌رمزورازنشناختمت یڪ‌ماه‌اگرچه‌میھمانت‌بودم بگذشت‌مجال‌وبازنشناختمت 🥀~• ══════°✦ ❃ ✦°══════ ♡ #ʝѳiɳ ↴ ➣ @shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#رمان_بدون_تو_هرگـز ♥️ #پارت_25 - مامان هر چي ميگم امروز بابا اومد اينجا هيچ کي باور نمي کنه. بابا
♥️ کارنامه هاشون رو داده بودن... با يه نامه براي پدرها، بچه يه مارکسيست، زينب رو مسخره کرده بود که پدرش شهيد شده و پدر نداره...🥀 مگه شما مدام شعر نميخونيد، شهيدان زندهاند الله اکبر! خوب ببر کارنامه ات رو بده پدر زندهات امضا کنه... اون شب... زينب نهار نخورد، شام هم نخورد و خوابيد. تا صبح خوابم نبرد... همه اش به اون فکر ميکردم. خدايا! حالا با دل کوچيک و شکسته اين بچه چي کار کنم؟😣 هرچند توي اين يه سال مثل علي فقط خنديد و به روي خودش نياورد؛ اما مي دونم توي دلش غوغاست🌪. کنار اتاق، تکيه داده بودم به ديوار و به چهره زينب نگاه مي کردم که صداي اذان بلند شد... با اولين الله اکبر از جاش پريد و رفت وضو گرفت... نماز صبح رو که خوند، دوباره ايستاد به نماز، خيلي خوشحال بود! مات و مبهوت شده بودم! نه به حال ديشبش، نه به حال صبحش...😳 ديگه دلم طاقت نياورد... سر سفره آخر به روش آوردم، اول حاضر نبود چيزي بگه اما بالاخره مهر دهنش شکست... - ديشب بابا اومد توي خوابم، کارنامه ام رو برداشت و کلي تشويقم کرد... بعد هم بهم گفت زينب بابا! کارنامهات رو امضا کنم؟ يا براي کارنامه عملت از حضرت زهرا امضا بگيرم؟☺️ منم با خودم فکر کردم ديدم اين يکي رو که خودم بيست شده بودم... منم اون رو انتخاب کردم. بابا هم سرم رو بوسيد و رفت...❤️ مثل ماست وا رفته بودم! لقمه غذا توي دهنم... اشک توي چشمم؛ حتی نميتونستم پلک بزنم... بلند شد، رفت کارنامه اش رو آورد براش امضا کنم... قلم توي دستم ميلرزيد... توان نگهداشتنش رو هم نداشتم. اصلا نفهميدم زينب چطور بزرگ شد... علي کار خودش رو کرد. اونقدر با وقار و خانم شده بود که جز تحسين و تمجيد از دهن ديگران، چيزي در نمياومد... با شخصيتش، همه رو مديريت ميکرد؛ حتی برادرهاش اگر کاري داشتن يا موضوعي پيش مي اومد... قبل از من با زينب حرف مي زدن... بالاخره من بزرگش نکرده بودم. وقتي هفده سالش شد خيلي ترسيدم. ياد خودم افتادم که توي سن کمتر از اون، پدرم چطور از درس محرومم کرد. مي ترسيدم بياد سراغ زينب؛ اما ازش خبر ي نشد. ديپلمش رو با معدل بيست گرفت و توي اولين کنکور، با رتبه تک رقمي، پزشکي تهران قبول شد... توي دانشگاه هم مورد تحسين و کانون احترام بود، پايينترين معدلش، بالای هجده و نيم بود...👩‍🔬 هر جا پا ميگذاشت از زمين و زمان براش خواستگار ميومد. خواستگارهايي که حتي يکيش، حسرت تمام دخترهاي اطراف بود... مادرهاشون بهم سپرده بودن اگر زينب خانم نپسنديد و جواب رد داد، دخترهاي ما رو بهشون معرفي کنيد؛ اما باز هم پدرم چيزي نميگفت... اصلا باورم نمي شد!... ... ⛔️کپی‌بدون‌لینڪ‌کانال‌حرام‌است⛔️ ʝoɨŋ👇 https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
🌙رمضـان مےرود و پشت سرش هم دل مـا رفت تا سـٰال دگـر زنده بمانیـم یا نہ ..
به قول استاد پناهیان چِقَدر آدَمــ آخَرِ مٰاهِ رَمضٰانــ دِلِش بَراےٖ خوبـــ بودَنـــ تَنگ مےٖشَوَد...🍃💔