شـهادت میـخواے؟
چشمـاتو ببند.
روے نامحـرم ببند!
شهـادت ڪم ڪم میاد سـمتت چون،
نــصفه راهـــو رفتـی✨
@shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚چراهنگام ظهور حضرت مهدی (عج) خودرا منتقم خون امام حسین می نامد💔
🌲چه رابطه بین قیام امام حسین وقیام امام زمان دارد؟؟؟؟؟
💚#دعایدستهجمعیبرایظهور💚
@shahidhojajjy
#جبهه یک زندگی قشنگ بود،
بسیاری از اوقات متوجه نمیشدی لباسهایت را چه کسی شسته، وقتی متوجه میشدی که روی بند افتاده و یا تا کرده و مرتب روی ساک و وسایل شخصی گذاشته شده... .
اگر چه ظاهرش رختشویی ست ...
اما روح و باطنش " تهذیب نفس " بود.
عملیات خیبر، جزیره مجنون
سال ۱۳۶۲
عکاس : محمود عبدالحسینی
@shahidhojajjy
گران قیمت ترین چیز در دنیا
"عمر" است.
از کسانیکه روزهای "ارزشمند"
و زیبای "عمرت"را از بین میبرند.
دوری کن
و به شهدا نزدیک شو...
#شهید #علی_آقاعبداللهی
#ابوامیر
#شیرخانطومان
@shahidhojajjy
#خاطــره
با اینکه کوچهای که #شهیدسیاهکالی در آن
سکونت داشتند،
کوچهای طولانی بوده است،
ولی ایشان هیچوقت موقع رفتن به محل کارشان در اولِ صبح،
موتور را درب منزل روشن نمیکردند...
برایِ اینکه صدایِ موتور همسایهها را
اذیت نکند،
موتور را دست گرفته و تا سر خیابان میبردند و بعد آن را روشن کرده و سوار میشدند...
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
@shahidhojajjy
✨﷽✨
🚨 خواب عجیب علامه امینی درباره عذاب شمر
✍علامه امینی میگوید: مدتها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟ در عالم رویا دیدم، آقا امیرالمؤمنین علیهالسلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام. دو کوزه نزد ایشان بود. فرمود: این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار با صفا و طراوت بود؛ استخری پر آب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود. کوزهها را بر داشته و رفتم آنجا و آنها را پر آب نمودم. ناگهان دیدم هوا گرم شد و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشود. دیدم از دور کسی رو به من میآید. هر چه او به من نزدیکتر میشود هوا گرمتر میگردد؛ گویی همه این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شد. که او #شمر، قاتل حضرت سیدالشهداء علیهالسلام است. وقتی به من رسید. دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست. آن ملعون هم از شدت تشنگی، به هلاکت نزدیک شده بود رو به من نمود که از من آب را بگیرد. مانع شدم و گفتم، اگر هلاک هم شوم نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشد. حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت مینمودم .دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد؛ آنها را به هم کوبیدم. کوزهها شکست و آب آنها به زمین ریخت و بخار شد. او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد. من بیاندازه غمگین و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آن استخر بیاشامد و سیراب گردد. به مجرد رسیدن او به استخر، چنان آب استخر ناپدید شد که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است؛ درختان هم خشکیده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت هر چه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی رفت و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند: خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد. اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلختر، و از هر عذابی برای او درد ناکتر بود. بعد از این فرمایش، از خواب بیدار شدم.
📙داستان دوستان، ج ۳، ص ۱۶۳
@shahidhojajjy
یڪے هست ڪه میگهـ :
ان شاءالله یهـ روزےشهید میشمـ...
یڪے همش منتظرهـ تا شهید بشهـ...
یڪے میگهـ : میرم تا شہید بشمـ...
یڪے میره تا شہید بشهـ... (:
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
@shahidhojajjy
ایرانے جماعت از #شہادت نمےترسد...
براے رسیدن به آن دعا مےڪند...😎✌️
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ــــــــــــ
#اللهمعجللولیکالفرج ♥️
ـــــــــــــ•||🌿🕊||•ـــــــــــ
@shahidhojajjy