۷ مهر ۱۳۹۹
۷ مهر ۱۳۹۹
🕊زیارتنامه شهدا🕊
🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱
@shahidhojajjy
۷ مهر ۱۳۹۹
۷ مهر ۱۳۹۹
#شهید #محمدهادی_ذوالفقاری🌹....
⚜💙
سيد علي خنديد و گفت: پس شهدا تو رو دعوت کردن...
بعدبا هم شروع کرديم به جمعآوري وسايل مراسم. يک کلاه آهني مربوط به دوران جنگ بود که اين دوست جديد ما با تعجب به آن نگاه ميکرد. سيد علي گفت: اگه دوست داري بگذار روي سرت.
او هم کلاه را گذاشت روي سرش و گفت: به من مياد؟
سيد علي هم لبخندي زد و به شوخي گفت: ديگه تموم شد شهدا براي هميشه سرت کلاه گذاشتند.
همه خنديديم. اما واقعيت همان بود که سيدگفت: اين پسر را گويي شهدا در همان مراسم انتخاب کردند.
💜
پسرک فلافل فروش 💙
@shahidhojajjy
۷ مهر ۱۳۹۹
🌾هیئت یکی از #علایق خاص حمید بود، هر هفته در مراسم شب🌙 های جمعه هیئت🚩 شرکت میکرد، طوری برنامه ریزی کرده بود که باید حتما پنج #شنبه ها میرفت هیئت، سر و تهش را میزدی از هیئت سر در می آورد، من را هم که از همان دوران #نامزدی پاگیر هیئت کرده بود .🍂
🌾میگفت: بهترین #سنگر تربیت همین جاست، اسم هیئتشان خیمه ⛺️العباس بود، خودش به #عنوان یکی از مؤسسان این هیئت بود که آن را به تأسی از #شهید ابراهیم هادی راه #انداخته بودند .🍃
#شهید_حمیدسیاهکالی_مرادی🌷
@shahidhojajjy
۷ مهر ۱۳۹۹
#خاطره🍃
🍃خاطره ای از مادر شهید
اوایل محرم سال94 به سوریه رفت. یک شال عزا داشت که از 12 سالگی همراهش بود اما با خود به سوریه نبرد در آن روزها از من خواست با خودم به هیئت امامزاده علیاکبر ببرم و گفت به یاد من برو هیئت به این شال احتیاج دارم. فکر می کردیم محمدرضا تا اربعین بر می گردد. به من گفت "امسال محرم زیر علم حضرت زینب(س) سینه می زنم ولی به اربعینش نمی رسم". در ذهنم این بود تا اربعین بر می گردد که باهم به پیاده روی اربعین برویم می گفت شما از ایران بروید من از این طرف خودم میآیم و زمانی که این حرف محمدرضا را به همسرم گفتم همسرم گفت ممکن نیست و منظورش چیز دیگری بوده است.
*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*
@shahidhojajjy
*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*.،.*
۷ مهر ۱۳۹۹
شهیدچمرانچه زیبامیگه:
حسیـنجانم...
دردمندم...
دلشکستهام...
واحساسمی کنمکه
جزتو، و راهتــو دارویۍدیگرتسکینبخشِ
قلبسوزانمنیست...
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
@shahidhojajjy
۷ مهر ۱۳۹۹
✨با اینکه جانشین فرماندهی تیپ شده بود و کل نیرو ها زیر نظرش بود، همیشه گوشه نمازخانه می خوابید.
یک شب برای آب خوردن به سمت نمازخانه رفتم دیدم دارد نماز شب میخواند...📿
✨آنقدر محو مناجات با خدا بود که متوجه حضورم نشد.
نماز شبش که تمام شد کنارش نشستم و گفتم: خب آقاجان، ما بعد از ظهر کلی کار کردیم. توی کوه و جنگل بالا و پایین کردیم و خسته شدیم.
کمی هم استراحت کن شما فرمانده مایی، باید آماده باشی!
✨لبخندی زد و گفت: خدا به ما به جون بخشیده، باید جونمون رو فداش کنیم... جز این باشه رسم آزادگی نیست❗️
#ما_ملت_امام_حسینیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@shahidhojajjy
۷ مهر ۱۳۹۹
#شهید #محمودرضا_بیضایی🌹....
⚜💙
پرچم سياهي تو دستش بود و مي گفت : خودم از بالاي اون ساختمون پايينش آوردم .
به اون ساختمون نگاه کردم ديدم پرچم سرخ يا ابالفضل رو جاش به اهتزاز در آورده
رسيديم خيابون جلوي حرم که دو سال احدالناسي جرات رد شدن ازش رو نداشت
و تک تيراندازها حسابش رو مي رسيدند و حالا با تلاش محمود رضا و دوستاش،💙 امن شده بود....❤️
@shahidhojajjy
۷ مهر ۱۳۹۹
✍ﻭﺻﻴﺖ ﻋﺸﺎﻕ:
🌸هميــشہ آرزويـم بود كہ اے كاش در زمــان حسيــن ابن علے(علیه السلام) زنــده مے بودم و مے جنگيدم تا شرافتمنـــدانه درركاب فــرزند پيغمبـــر به شــهادت مي رسيــدم ،
ولے باز هــم خدا را شـــكر ميكــنم كه مـرا در زمانے خــلق كـــرد كه حسيـــن زمـــان، فـــرزند پاك پيغمبـــر، خميــنى بت شــكن ميباشــد.
« #حســين جــان اگر در روز عاشــورا نبــودم تا نداے بےكسے و غريبے شمــا را در صحراے كربلا لبيــك بگويـــم ،ولے امـــروز اين سعادت نصـــيبم شــد تا نداے فرزندت #امام_خمينـــے را از دل و جان لبيـــك گويم »
#شهــید_فریـدون_سهــرابی
•|---------------★--★---------------|•
@shahidhojajjy
•|---------------★--★---------------|•
۷ مهر ۱۳۹۹