eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
222 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
..🌱🌸 اگر ‌هاٺ‌قضاشد ... اگر ... اگر زیر‌قولٺ‌زدے دلٺ‌سیاھ‌شد ... اگرگریٺ‌گرفٺ ... هرجایے نذار بیا‌پیش‌صاحبٺ به هرڪسےرو آخھ‌خودش‌گفٺھ... يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ، ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً /‌۲۸‌و‌۲۷ وقٺےخودِ خدا مشٺاق دیدار ٺو اسٺ ... به سمٺم بیا ... ارْجِعي‏ إِلى‏ رَبِّكِ ...💚 @shahidhojajjy 🌹🇮🇷
. . . امام صادق(ع)می فرمایند: هرکس به دنیا دل بسته شود، دلش به سه چیز بسته می شود: اندوه پایان ناپذیر، ارزوی دست نیافتنی و امید نارسیدنی 🍃منبع:کافی جلد۲،ص۳۲۰ ♥️•| @shahidhojajjy
🌿 . . حال من با چـــادر مشکۍ خو‌ش است @shahidhojajjy
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای شهیـدان ...! مرغ ِدلم به عش❤️ق ِشما پَرڪشیده است تا آسمــان ِ ڪرب و بلاتان پـریده است مـن آمـده‌ام بــرای شمــا نوڪـری ڪنـم مـن را خـدا برای همیـن آفریـده است ♥️ @shahidhojajjy
رمان بچه مثبت . ریحان: با متین داخل ماشین نشستیم . شیشه ها بالا بود و متین درحال روشن کردن ماشین. صدای فریاد آرشام میاد: دارم برات...... ریحان: بی اختیار لرزه ای به تنم افتاد با این حرف. متین پخش ماشین را خاموش کرد و در سکوت با سرعت میروند و هر چند دقیقه یک بار هوف عصبی و حرص داری میکشید. ریحان: بی اختیار گفتم: اون هیچ غلطی نمیتونه بکنه. افکار ریحان: شاید این حرف بی اختیاری را برای اعتماد به نفس به خودم گفتم. متین: چرا با پدر و مادرتون صحبت نمی کنید؟؟ ریحان: اخه دیگه چقدر بهشون بگم من نمیخوام باهاش ازدواج کنم. کی به حرف من گوش میده؟ اونا فکر میکنن من هنوز عقلم نمیرسه و بچه ام. متین: پس دلیل آمدنتون به خونه مائده این بوده که به راحتی صحنه را ترک کردین. ریحان: میخواستین چیکار کنم؟ متین: می موندین ومحکم میگفتین نه!! ریحان: تو هنوز مادرم را نمیشناسی.... متین: من شما را توی ذهنم آدم محکم و استواری میدیدم. م اما انگار اشتباه بوده. شما الان برخلاف هستید. شکست پذیر؟؟؟؟؟ ریحان: آهی کشیدم و گفتم هیچ وقت درکم نمیکنی. متین: نه . اما ازتون میخوام که برگردین خونه و میدان را خالی نگه ندارید. میدان خالی بهترین لحظه برای دشمنه چون سریع میتونه هرچی که میخواد به دست بیاره..... ریحان: با تعجب نگاهش کردم و او مثل همیشه نگاهش را دزدید . ( چی شد؟؟؟) ریحان: درخونشون پیاده شدم و الفرار. مائده را به زحمت رازی مردم بربم خونه ی خودش ___ ✍ادامه دارد.....✍ نویسنده: الف ستاری تایپ: گمنام ..... @shahidhojajjy