4_883295900284224418.mp3
4.56M
#سخنرانی
#حاجآقادارستانی
اگه
دلت هوای ِ
کربلا رو کرد،
بدون همون موقع زائر شدی:)♥️
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
4_5915975686807357643.mp3
4.01M
♥️🖇
بسماللهرفقا:)
{ختمقرآنڪریم📖}
#جزءبیستوپنجمقرآنڪریم🌱
باصداےدلنشین:استادمعتزآقایے🎙
زمان:۳۲دقیقہ🕜
[هروزیڪجزءعشق^ـ^🌈]
#التماسدعا🤲🏻
#جزءخوانی
┅═══✼❤️✼═══┅┄
@shahidhojajjy
┅═══✼❤️✼═══┅┄
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#رمان_بدون_تو_هرگـز♥️ #پارت_21 - فکر کردي کسي اونجا زنده مونده؟ توي جاده جز لاشه سوخته ماشين ها
#رمان_بدون_تو_هرگـز ♥️
#پارت_22
و آخرين مجروح رو گذاشتم توي آمبولانس. 🚑
آتيش🔥 برگشت سنگين تر بود... فقط
معجزه مستقيم خدا... ما رو تا بيمارستان سالم رسوند... از ماشين پريدم پايين و
دويدم توي بيمارستان تا کمک! بيمارستان خالي شده بود؛ فقط چند تا مجروح... با
همون برادر سپاهي اونجا بودن... تا چشمش بهم افتاد با تعجب از جا پريد... 😳
باورش نمي شد من رو زنده مي ديد... مات و مبهوت بودم...
- بقيه کجان؟ آمبولانس پر از مجروحه... بايد خالي شون کنيم دوباره برگردم خط...
به زحمت بغضش رو کنترل کرد...
- ديگه خطي نيست خواهرم... خط سقوط کرد... الان اونجا دست دشمنه... يهو حالتش جدي شد! شما هم هر چه سريعتر سوار آمبولانس شو برو عقب... فاصله
شون تا اينجا زياد نيست... بيمارستان رو تخليه کردن، اينجا هم تا چند دقيقه ديگه
سقوط مي کنه...
يهو به خودم اومدم...
- علي... علي هنوز اونجاست...🥀
و دويدم سمت ماشين... دويد سمتم و درحالي که فرياد مي زد، روپوشم رو چنگ زد...
- مي فهمي داري چه کار مي کني؟ بهت ميگم خط سقوط کرده...
هنوز تو شوک بودم. رفت سمت آمبولانس و در عقب رو باز کرد. جا خورد... سرش رو
انداخت پايين و مکث کوتاهي کرد...
- خواهرم سوار شو و سريع تر برو عقب... اگر هنوز اينجا سقوط نکرده بود... بگو هنوز
توي بيمارستان مجروح مونده... بيان دنبالمون... من اينجا، پيششون مي مونم...
سوت خمپاره ها به بيمارستان نزديک تر مي شد... سرچرخوند و نگاهي به اطراف کرد...
- بسم الله خواهرم! معطل نشو... برو تا دير نشده...
سريع سوار آمبولانس شدم. هنوز حال خودم رو نمي فهميدم...😓
- مجروح ها رو که پياده کنم سريع برمي گردم دنبالتون...
اومد سمتم و در رو نگهداشت...
- شما نه... اگر همه مون هم اينجا کشته بشيم... ارزش گير افتادن و اسارت ناموس
مسلمان، دست اون بعثي هاي از خدا بي خبر رو نداره، جون ميديم... ناموس مون رو نه..❣
يا علي گفت و در رو بست...
با رسيدن من به عقب... خبر سقوط بيمارستان هم رسيد...
ـــــــــــــ☘ــــــــــــ
پ.ن: شهيد سيد علي حسيني در سن 62 سالگي به درجه رفيع شهادت نائل آمد...
پيکر مطهر اين شهيد... هرگز بازنگشت...
جهت شادي ارواح طيبه شهدا صلوات...
ــــــــــ☘ـــــــــــ
#ادامه_دارد...
⛔️کپیبدونلینڪکانالحراماست⛔️
ʝoɨŋ👇
https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7
⭕️ یه نکته!
🚫 گاهی وقت ها صهیونیست ها برای اینکه یه کانال یا یه بازی رو بین همه مردم منتشر کنند،
میان به بچه مذهبی های جاهل میگن که زود باشید برید توی فلان لینک و فلان بازی که ضد انقلاب هست رو گزارش کنید که حذف کنن!
💢 در حالی که تا دیروز اون بازی رو اصلا کسی نمیشناخته ولی به دست خود مذهبی ها همه جا منتشر شده و ده برابر بیشتر نصب شده!
😒
✅ ان شالله همه عزیزان انقلابی چشماشون رو باز کنن و حواسشون رو جمع کنن که وسیله و ابزار دست دشمن نشن...
به هیچ وجه چنین بازی های توهین آمیزی رو به هردلیل و بهانه ای منتشر نکنید!
#کمیتامل
@shahidhojajjy
[ روز قدس..✊🏻
یکى از
مهمترین روزها
در جهان اسلام است....✨‼️]
#روزقدس
•|📜♥️|•
•| #روزبیستوششمماهرمضآن🌙~
اللهمّاجْعَلسَعْییفیهِمَشْکوراًوذَنْبیفیهِمَغْفوراً وعَملیفیهِمَقْبولاًوعَیْبیفیهِمَسْتوراًیاأسْمَعِ السّامعین.
خدایاقرار بدهکوششمرادراینماهقدردانـىشده وگناهمرادراینماهآمرزیدهوکردارمرادرآنمورد قبولوعیبمرادرآنپوشیدهاىشنواترینشنوایان.
4_237594863510487207.mp3
7.93M
♥️🖇
بسماللهرفقا:)
{ختمقرآنڪریم📖}
#جزءبیستوششمقرآنڪریم🌱
باصداےدلنشین:استادمعتزآقایے🎙
زمان:۳۲دقیقہ🕜
[هروزیڪجزءعشق^ـ^🌈]
#التماسدعا🤲🏻
#جزءخوانی
┅═══✼❤️✼═══┅┄
@shahidhojajjy
┅═══✼❤️✼═══┅┄
میدونیـدچیہ؟!🙃
هفتہدیگہایـنموقعدلـمونخیلیبـرارمضانتنگــمیشه💔
#قدربدونیـم...
یه نکته جالب در مورد سردار قاآنی بگم؛🤔...
ایشان به احترام حاج قاسم هنوز پشت میز ایشان نمینشینند، بلکه در اتاق ایشان روی صندلی های مدعوین به امور رسیدگی میکنند!❤️
#سـردارقآنی
ســرداردلہـا😇
@shahidhijajjy
|🌿♥️|••
شمادعاڪنیدبراۍمومنینومومناتحتۍآنها
کہدرچینهستند..کهمشکلاتشانحلشود.ملائکه
همبرای شمادعامیڪنند،ڪهمشکلاتشماهمخدا
رفعمۍڪند،ولوبہاضعافمضاعفہ(چندبرابر).
یعنۍاگرشمابراےحلمشڪلاتاهلایماندعاڪنید،
چہبساخداوندهممشکلاتشماراچندینبرابربیشتر
ازآنچہدعاڪردهایدحلڪند..
#آیتاللهبهجت
-1426710784_-213007.mp3
655.7K
🎵برای بهترین و نورانیترین هفته عمرتان کم نگذارید!
#کلیپ_صوتی
#استادپناهیان🌿
#کمیتامل...
@shahidhojajjy
🌱•🌙]
حاج آقا قرائتے:
اگر یڪ نوار ده تومانے داشـتہ باشے
حـاضر نیستے صدای گربہ روی آن ضبط ڪنے
ولی حـاضری روی نوار مغـزت
هر چرت و پـرتے را ضبط ڪنے.
چـرا شنیـدن دروغ و تـہمت و غیبت و...
برایت بےاهمـیت است؟!
#نوارمغـز
#منبـر_مجازے
@shahidhojajjy
#آقاۍخوبےها🍃
شهید محمود رضا بیضایے:
اگر "العجل" بگوییم
و برای ظهور آماده نشویم
کوفیان آخرالزمانیم
ظهور تو پایان جنگهاست...!💔
#شهیدمحمودرضابیضایے 🌱
══════°✦ ❃ ✦°══════
♡ #ʝѳiɳ ↴
➣ @shahidhojajjy
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
#رمان_بدون_تو_هرگـز ♥️ #پارت_22 و آخرين مجروح رو گذاشتم توي آمبولانس. 🚑 آتيش🔥 برگشت سنگين تر بود...
#رمان_بدون_تو_هرگـز ♥️
#پارت_23
نه دلي براي برگشتن داشتم... نه قدرتي، همون جا توي منطقه موندم...🥀
ده روز نشده بود، باهام تماس گرفتن...
- سريع برگرديد... موقعيت خاصي پيش اومده...
رفتم پايگاه نيرو هوايي و با پرواز انتقال مجروحين برگشتم تهران... دل توي دلم
نبود... نغمه و اسماعيل بيرون فرودگاه با چهره هاي داغون و پريشان منتظرم بودن.
انگار يکي خاک غم و درد روي صورت شون پاشيده بود...🖤سکوت مطلق توي ماشين
حاکم بود. دست هاي اسماعيل مي لرزيد... لب ها و چشم هاي نغمه... هر چي صبر کردم، احدي چيزي نمي گفت...
- به سالمتي ماشين خريدي آقا اسماعيل؟
- نه زن داداش... صداش لرزيد... امانته...
با شنيدن "زن داداش" نفسم بند اومد و چشم هام گر گرفت... بغضم رو به زحمت
کنترل کردم..😓.
- چي شده؟ اين خبر فوري چيه که ماشين امانت گرفتيد و اينطوري دو تايي اومديد دنبالم؟
صورت اسماعيل شروع کرد به پريدن...😰 زيرچشمي به نغمه نگاه مي کرد. چشم هاش پر از التماس بود... فهميدم هر خبري شده... اسماعيل ديگه قدرت حرف زدن نداره...
دوباره سکوت، ماشين رو پر کرد...
- حال زينب اصال خوب نيست... بغض نغمه شکست... خبر شهادت علي آقا رو که
شنيد تب کرد... به خدا نمي خواستيم بهش بگيم، گفتيم تا تو برنگردي بهش خبر
نميديم... باور کن نميدونيم چطوري فهميد!😞
جملات آخرش توي سرم مي پيچيد... نفسم آتيش گرفته بود و صداي گريه ي نغمه
حالم رو بدتر مي کرد... چشم دوختم به اسماعيل... گريه امان حرف زدن به نغمه نميداد
ینی چقدر حالش بده؟!
بغض اسماعيل هم شکست...😭
- تبش از ۴۰ پايين تر نمياد... سه روزه بيمارستانه... صداش بريده بريده شد. ازش
قطع اميد کردن... گفتن با اين وضع...
دنيا روي سرم خراب شد... اول علي، حاال هم زينبم... تا بيمارستان، هزار بار مردم و زنده شدم...😭💔 چشم هام رو بسته بودم و فقط صلوات مي فرستادم. از در اتاق که رفتم تو... مادر علي داشت بالاي سر زينب دعا مي خوند. مادرم هم اون طرفش، صلوات مي
فرستاد...چشمشون که بهم افتاد حال شون منقلب شد... بي امان، گريه مي کردن.😭
مثل مرده ها شده بودم... بي توجه بهشون رفتم سمت زينب... صورتش گر گرفته بود.
چشم هاش کاسه خون بود... از شدت تب، من رو تشخيص نمي داد؛ حتی زبانش درست کار نمي کرد... اشک مثل سيل از چشمم فرو ريخت... دست کشيدم روي
سرش...
- زينبم... دخترم...💔
#ادامه_دارد...
⛔️کپیبدونلینڪکانالحراماست⛔️
ʝoɨŋ👇
https://eitaa.com/joinchat/923729942Cb2a8af8cf7