#صلیاللهعلیکیااباعبداللهع ♥️
چند روز مانده تا محرمتــــ🌸✨
مدد یا اربابـــــ🍃
خودت ایݩ حرّ پشیماݩــــ😔
شده ات را دریابــــ💔
#کی_شود_حرّ_شومو_توبه_مردانه_کنم
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
#دلنوشت
آقاجان!
شما گاه و بےگاه مهمان مےشوید...
مهمان دل هایـےڪه خالے از بےارزشے ها باشد...
نه مهمان ڪسانے که هرچیزی را مےشود در دلشان یافت...
این دلے ڪه دیگر #گاراژ شده،جای همچو شمایی نیست آقاجان.
#دلوقلبِسلیم امانت اند پیش ما...امانت خدا
امانتدار خوبی باشیم
ادرڪنی یا الهے
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
@EaShg313_bot(2).attheme
101.3K
#شهیدانه❤️✨
#تم_ویژه 💫
#محسن_حججی 🌸🍃
•❥•❤️🌿
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
🍃🌹
مصطفۍ هراسان از خواب بیدار شد .
ولۍ دیدم داره مۍ خنده !
علت رو سوال کردم ،
گفت : خواب دیدم که بالاۍ یک تپه ایستاده ام .
#امامزمان(عج) را دیدم .
آقا دست روۍ شانه ام گذاشت و گفت :
مصطفۍ از تو راضی هستم ..🌸✨
#شهید_مصطفۍ_احمدۍ_روشن 🌷
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
#بانگ_اذان
#وقت_نمـــاز_است ...
پایے که ما را براے اقامہ نماز نبرد ،
چگونہ ما را بہ بہشت خواهد برد؟! 🍂🌸
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه 😊🌷
#خیلی_التماس_دعا_داریما 😌
#سخنی_از_بہشتــــ🦋✨
ازش پرسیدم:
این همه به فقیران کمک میکنی چیزی برای خودت باقی می ماند؟!
خیلی آرام گفت:
من کاره ای نیستم،من فقط وسیله هستم،
روزی دهنده خداست♥️✨
🌀شهیدابراهیمهادی
•❥•❤️🌿
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
به هر ڪسـ قسمتے دادے خدایا
شهادتـ قسمتـ ما مےشد اے کاشـ 😔
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
♥️🍃#دلتنگــــ💔
•|🕊|•
بخـدا دݪمـ تنگـهـ بـراے...
غـروبـ شݪمچـهـ🍃
°|اللهمـ الرزقـنا شهـادتـ|°
•|کانال قطعـه ای از بهـشت🌳|•
@shahidhijajjy
🌷🍃
[ #طنز_جبهه 😅😂 ]
یه بچه بسیجے بود خیلی اهل معنویت و دعا بود ...
برای خودش یه قبری ڪنده بود.
شب ها مےرفت تا صبح با خدا راز و نیاز مےڪرد.
ما هم اهل شوخے بودیم 😆
یه شب مهتابـے ، سه چهار نفر شدیم توی عقبه...
گفتیم بریم یه ڪمے باهاش شوخے ڪنیم!
خلاصه قابلمه ی گردان را برداشتیم
با بچه ها رفتیم سراغش...
پشت خاڪریز قبرش نشستیم.
اون بنده ی خدا هم داشت با یه
شور و حال خاصے نافله ی شب مے خوند.
دیگه عجیب رفته بود تو حال!
ما به یڪے از دوستامون ڪه
تن صدای بالایـے داشت،
گفتیم داخل قابلمه برای این ڪه
صدا توش بپیچه و به اصطلاح اڪو بشه،
بگو: اقراء 😲
یهو دیدم بنده ی خدا تنش شروع ڪرد به لرزیدن
و به شدت متحول شده بود 😨
و فڪر مےڪرد براش آیه نازل شده! 😢
دوست ما برای بار دوم و سوم هم گفت: اقراء 😁
بنده ی خدا با شور و حال و گریه گفت: چے بخونم ؟؟!!!
رفیق ما هم با همون صدای بلند و گیرا گفت :
#بابا_ڪرم بخون 😂😂😂😂
🌷🍃
#شادے_روح_پاڪ_شهــدا_صلوات ✨
#اݪلهمصݪعݪیمحمدوآݪمحمدوعجݪفرجهم
•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
🍂🌻
#سخن_بزرگانـــــ✨
{ مراقب باشیم
"#دل"
آرام،
سربه هوا
و عاشق پیشه است..
و خیلی سریع "انس" میگیرد.
اگر غفلت کنیم می رود و خودش را به چیزهای "بی ارزش" وابسته میکند.💔🍃}
#حـاج_آقــا_پنـاهیــان 🌱
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
#حرف_حسابـــــ💡
ڪـــربــلا بہـ رفتنــ نیستـــ
بہـ شدنــ استــــ🌸✨
#کربلاییباش 🙂🍃
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
صداے اذانــ🌙
همونــ
.| بدو بیا بغلم ببینم چته |.
خودمونهــ ☺️🌸
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه 🙃
#التماسدعایخیرشمــا🍃
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
#دلنوشت
مےبینے حسین جان؟!
هنوز مُحَرمت نیامده...
ولے من از همین الان
نگران
اربعینت هستم...
رخصت دیدار مےدهی آقا؟!
من به یاد اربعینت چله نشین شدهام...
مےترسم
اربعین بیاید...
مهدی هم میان زُوارت باشد...
سربازانش هم باشند....
من نباشم😔😔
این سنگین ترین مصیبت دنیاست براے همچو منے...
#اربعینت
ز داغ تو دل حزین است
به یادت چله نشین است
همه آرام و قرار این دل
زیارت در اربعین است
سپردم دل را به جاده
میایم پای پیاده
ره عشق است و ندارم باکی
اگر خاری در کمین است
جان و جانان من
عشق و ایمان من
با تو پیمان من
حســـــــــــین
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
صلوات خاصه امام رضا علیه السلام
❤️💚💛💜
اللهّـــمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضـا
المرتَضی، الامــام التّقي النّقي و حُجَّّتكَ
عَلي مَنْ فَــوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري
الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةً كثيرَةً تامَة زاكيَةً
مُتَواصِلــةً مُتَواتِـــرَةً مُتَرادِفَـــه كافْضَل
ماصَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اوْليائِكَ 🍀
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 رمانـــ ـــ❤️قصّـــہء دݪبــــرے❤️ـــ ـــ 🔽 #قسمت_پنجم ^^ ↓ 🌱 به نام خــــــدا 🌱 نشست
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
رمانـــ ـــ❤️قصّـــہء دݪبــــرے❤️ـــ ـــ
🔽 #قسمت_ششم ^^ ↓
🌱 به نام خـــــدا 🌱
منبر کاملی رفت مثل آخوندها🙃؛ از دانشگاه و مسائل جامعه گرفته تا اهداف زندگی اش .
از خواستگاری هایش گفت و اینکه کجاها رفته و هرکدام را چه کسی معرفی کرده ، حتی چیزهایی که به آن ها گفته بود . گفتم : من نیازی نمی بینم اینا رو بشنوم!🍃
می گفت : از وقتی شما به دلم نشستین 😌به خاطر اصرار خانواده بقیه خواستگاریا رو صوری می رفتم . می رفتم تا بهونه ای پیدا کنم یا بهونه ای بدم دست طرف!😄
می خندید که : چون اکثر دخترا از ریش بلند خوششون نمیاد ، این شکلی می رفتم . 😉 اگه کسی هم پیدا می شد که خوشش میومد و می پرسید که آیا ریشاتون رو درست و مرتب می کنین ، می گفتم نه من همین ریختی می چرخم!😅
یادم می آید از قبل به مادرم گفته بودم که من پذیرایی نمی کنم . مادرم در زد و چای و میوه آورد و گفت : حرفتون که تموم شد ، کارتون دارم! 🍂
از بس دلشوره داشتم ، دست و دلم به هیچ چیز نمی رفت . یک ریز حرف می زد🗣 و لابه لایش میوه پوست می کند و می خورد . گاهی با خنده به من تعارف می کرد : خونه خودتونه ، بفرمایین! 😅😁
زیاد سوال می پرسید . بعضی هایش سخت بود ، بعضی هم خنده دار . خاطرم هست که پرسید : نظر شما درباره ی حضرت آقا چیه؟😍❣
گفتم : ایشون رو قبول دارم و هرچی بگن اطاعت می کنم! 💕🤗
گیر داد که : چقدر قبولشون دارید؟
در آن لحظه مضطرب بودم و چیزی به ذهنم نمی رسید ، گفتم : خیلی! 😻
خودم را راحت کردم که نمی توانم بگویم چقدر . زیرکی به خرج داد و گفت : اگه آقا بگن من رو بکُشید ، می کُشید؟ 😉😅
بی معطلی گفتم : اگه آقا بگن ، بله! 😑😵
نتوانست جلوی خنده اش را بگیرد . 😂
او که انگار از اول بله را شنیده ، شروع کرد درباره ی آینده ی شغلی اش حرف زد . گفت دوست دارد برود در تشکیلات سپاه ، فقط هم سپاه قدس . روی گزینه های بعدی فکر کرده بود ؛ طلبگی یا معلمی . 🍃
هنوز دانشجو بود . خندید و گفت که از دار دنیا فقط یک موتور تریل دارد که آن را هم پلیس از رفیقش گرفته و فعلا توقیف شده است . پررو پررو گفت : اسم بچه هامونم انتخاب کردم : امیرحسین ، امیرعباس ، زینب و زهرا . 😂
انگار کتری آبجوش ریختند روی سرم . کسی نبود بهش بگوید : هنوز نه به باره نه به داره!
یکی یکی در جیب های کتش دست می کرد . یاد چراغ جادو افتادم . هرچه بیرون می آورد ، تمامی نداشت . با همان هدیه ها جادویم کرد😌: تکه ای از کفن شهید گمنام🌷که خودش تفحص کرده بود ، پلاک شهید ، مهر و تسبیح تربت با کلی خرت و پرت هایی که از لبنان و سوریه خریده بود .
مطمئن شده بود که جوابم مثبت است . تیر خلاص را زد 🎯. صدایش را پایین تر آورد و گفت : دو تا نامه نوشتم✍ براتون : یکی توی حرم امام رضا(ع) ، یکی هم کنار شهدای گمنام بهشت زهرا ! 🌹
برگه ها را گذاشت جلوی رویم ، کاغذ کوچکی هم گذاشت روی آن ها . درشت نوشته بود . از همان جا خواندم ؛ زبانم قفل شد : 😨
تو مرجانے ، تو در جانے ، تو مروارید غلتانے
اگر قلبم صدف باشد ، میان آن تو پنهانے
😌☺️😍❤️
#ادامه_دارد ....
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
شهادتــ❤️ــ
نصیبتونــــ ....
#انشاءالله 😍✨
#شبتون_شهدایے 🌸🌷
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈
وقتی کسی صدامون میزنه...
تندی میدوییم سمتش که یه لحظه هم منتظر نمونه چندتا از ما هنوز نمازمون ونخوندیم😔😔
و فقط به فکر اتفاقا تو کارای دنیویمونیم ...
خدا داره صدات میزنه مؤمن پاشو ...
پاشو نمازتو بخون😊😊
#نماز_اول_وقت_فراموش_نشه 🌹
#التماسدعا 🍃✨
🇮🇷 فرازی از وصیتنامه 🇮🇷
◽️اگر كسی لذت شهادت در راه خدا را حس كند حاضر است هزاران بار كشتـه شود و دوباره زنده شود و اين لــذت را خدا به بندگان خالصش عطا میكند.
#شهيد_حسين_قاسمی_آرانی🕊🌹
•|کــانــال قِــطـعـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🌳ْ|•
🎈 @shahidhojajjy🎈