eitaa logo
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
224 دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
509 ویدیو
43 فایل
دِل شِکَسـتِه ی عَــٰاشِق💔 بـَـرای پَــروٰاز🍃 نیٰـازی بِه‍ بٰــال نَدارَد ....💕 .•°{شهید آوینی}°•. تـودعـوت‌شـده‌ےشهــدایے🙃♥️
مشاهده در ایتا
دانلود
#غذای‌نذری😇 دوشنبہ: ناهار🌈سـالار زیـنب؛سیـدالشـهدا(درود خدا بر ان ها باد) شـام🌙زیـنت عبادتــ کنندگـان ؛امام سـجاد(درود خـدا بر او باد) ❤️یادشہـداباصلوات🌿
🕊زیارتنامه شهدا🕊 🌹🌱🌹🌱اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائُه، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَصفِیاءَ اللهِ و َاَوِدّآئَهُ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ دِینِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسولِ الله، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرَالمؤمِنینَ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَآءِ العَالَمین، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدِ ابنِ الحَسَنِ ابنِ عَلیَّ الوَلیَّ الناصِح، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِالله، بِاَبی اَنتُم وَ اُمیِّ طِبتُم، وَ طابَتُ الاَرضِ اَلَّتی فِیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزََا عَظیمََا، فَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفوزَ مَعَکُم🌹🌱🌹🌱 @shahidhojajjy
ذکر و یاد امام مهدی در رفتارهای او تاثیر فوق العاده‌ای داشت . دعای فرج و دعا برای سلامتی امام عصر، همیشه وِرد زبانش بود . امکان نداشت بدون دعای فرج، شروع به خواندن دعا، قرآن یا زیارت عاشورا کند؛ انگار احساس میکرد که بدون دعای فرج، اعمالش مقبول نیست . دعا برای تعجیل فرج، در رأس همه حاجات و دعاهایش بود . هر وقت قرار بود کسی به زیارت برود، یا در التماس دعا گفتن‌های مرسوم، میگفت: برای امام زمان خیلی دعا کنید . اگر قرار بود دوستی به زیارت برود، نشانه‌ای میداد تا به یاد او بیفتد و بعد تأکید میکرد: وقتی یاد من افتادی، برای امام زمان دعا کن . بعد از شهادتش، یکی از دوستان، صحنه‌ی عاشورا را در خواب دیده بود و اینکه شهدای وطنمان نیز، در میدان جنگ در حال یاری امام حسین بودند . آن بنده‌ی خدا در بین شهدا، آقا جواد را دیده بود که جلو آمده و به او گفته بود: ما در حال یاری کردن امام حسین هستیم، خیلی کار داریم . شما هم باید برای ظهور آماده شوید؛ چندان دور نیست . راوی: #همسرشهید شهید #جواد_الله_کرم🌷 @shahidhojajjy
🖤🌷 به سید میگفتن : اینا ڪی هستندمياري هيئت ؛ بهشون مسئوليت میدی؟! میگُفت:🍃 ڪسی ڪه توراه نیست ،اگه بیاد توی مجلس اهـل بیٺ و یه گوشه بشینـه و شما بهش بها ندی،میـره و دیگه هم برنمیگرده اماوقتی تحویلش بگیری،جذب همین راه میشه! شهید #سید_مجتبـی‌_علمدار🌷🕊 روح شهدا شاد با ذکر #صلوات🌹 @shahidhojajjy
🔖آشنایی با شهید ✨نام و نام خانوادگی: روح‌الله قربانی 🎂تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸ 🎆محل تولد: تهران، دولاب 💍وضعیت تأهل: متأهل 🌸فرزند دوم خانواده سردار داود قربانی 🎓دانشجوی کارشناسی زبان 🕌اعزام به سوریه به‌عنوان پاسدار نیروی قدس 🕊️شهادت در تاریخ: ۱۳ آبان ماه سال ۹۴ ♥️محل شهادت: سوریه، دمشق، حلب 🥀محل دفن: بهشت‌زهرا قطعه ۵۳ ✨✨✨✨✨✨✨✨
قِــطـعِـۂ اِے اَز بِــھِـشـت🍀
🔖آشنایی با شهید ✨نام و نام خانوادگی: روح‌الله قربانی 🎂تاریخ تولد: ۱ خرداد ۱۳۶۸ 🎆محل تولد: تهران،
🔖نگاهی گذرا به زندگی نامه ✨شهید روح‌الله قربانی ازجمله مدافعین حرم بود که به همراه یکی دیگر از هم‌رزمانش و در مبارزه با تروریست‌های تکفیری در عملیات محرم به شهادت رسید. ✨خودروی روح‌الله و دوستش قدیر در نزدیکی حلب مورد اصابت موشک قرار گرفت و این دو هم‌رزم و مدافع حرم، جانشان را بر سر آرمانی که داشتند نهادند و به لقاءالله پیوستند. ✨پیکر مطهر شهید قربانی در قطعه ۵۳ گلزار شهدای بهشت‌زهرا در جوار محرم ترک و رسول خلیلی به خاک سپرده شده است. ✨✨✨✨✨
🔖سوریه را به صندلی دانشگاه ترجیح داد 🥀روح‌الله آدم بابرنامه‌ای بود، یک دفتر مشکی کوچک داشت که تمام کارهایش را در آن می‌نوشت ✨بدهی، کارهای انجام نداده، کارهایی که باید انجام می‌داد و هر کاری که داشت را یادداشت می‌کرد. 🥀من هیچ وقت روح‌الله را بیکار ندیدم؛ یا کار می‌کرد یا مشغول جزوه خواندن بود. روح‌الله رشته مترجمی زبان انگلیسی قبول شده بود. ✨وقتی که جواب قبولی‌اش در دانشگاه آمد که سوریه بود. روح‌الله به شدت شجاع و نترس بود. از هیچ چیزی نمی‌ترسید. 🥀 هر وقت به من زنگ می‌زد می‌گفت دعا کن شجاع باشم هیچ وقت نمی‌گفت که من نمی‌توانم، همیشه می‌گفت من می‌توانم. ✨همسرم می‌گفت من اگر شجاع باشم به هدفم می‌رسم. در هر کاری به رسیدن به بالاترین درجه آن کار فکر می‌کرد. 🥀 روح‌الله در درس همیشه اول بود، در همه کارهایش اول بود. روح‌الله در دوره‌های مختلفی که می‌گذراند اگر اول نمی‌شد حتما دوم می‌شد. ✨✨✨✨✨✨✨✨
🔖همسری که هدیه امام هشتم بود 💍آقا روح‌الله هدیه امام رضا(ع) به من بود. همسری که امام هشتم به آدم هدیه می‌دهد و امام حسین(ع) او را می‌گیرد وصف نشدنی است، من عروس چنین مردی بودم. ♥️ با بچه‌های دانشگاه رفته بودیم مشهد. آنجا برای نخستین بار برای ازدواجم دعا کردم. گفتم: 💍 یا امام رضا(ع) اگر مردی متدین و اهل تقوا به خواستگاری‌ام بیاید قبول می‌کنم. یک ماه بعد از اینکه از مشهد برگشتیم روح‌الله آمد خواستگاری‌ام. ♥️ از طریق یکی از اقوام با هم آشنا شدیم پدر او از سرداران سپاه و از مجاهدان هشت سال دفاع مقدس و مادرش هم فرهنگی بود. 💍 البته روح‌الله در 15سالگی مادرش را از دست داده بود. تدارک ازدواج را در حد و اندازه آبروی خانواده برگزار کردیم. ♥️ همه چیز خیلی زود سر و سامان گرفت. البته می‌دانستم قرار نیست به خانه مردی بروم که همه امکانات زندگی‌ام از همان اول تأمین باشد اما معتقد بودم که با هم کار می‌کنیم و زندگی‌مان را می‌سازیم. 💍 رفتیم حوالی میدان امام حسین(ع) خانه‌ای 47 مترمربعی اجاره کردیم و زندگی‌مان شروع شد. ♥️ با اینکه خانه‌ام کوچک بود ولی برای من حکم کاخی را داشت که من ملکه‌اش ب
🔖ویژگی های شخصیتی از زبان همسر شهید 🌸روح‌الله دلش پر می‌کشید برای کمک به دیگران. انگار خدا او را آفریده بود تا بی‌وقفه دلش برای دیگران بتپد. 💎با آن روحیه مردم دوستی که از روح‌الله سراغ داشتم، رفتنش به سوریه و دفاع از حرم برایم عجیب نبود. 🌸من در همین کوچه و خیابان ازخودگذشتگی‌های روح‌الله را با چشم دیده بودم. یکبار در حال عبور از بزرگراه شهیدهمت برای رفتن به محل کارمان بودیم که خودرویی را دیدیم که با یک موتورسوار برخورد کرد. 💎روح‌الله ترمز کرد و دیدم که به طرف موتورسوار می‌دود. هیچ‌کس از ماشینش پیاده نشد. روح‌الله سر موتورسوار را بست و تا اورژانس نیامد، برنگشت.» 🌸 وی کمی مکث کرده و شروع به تعریف خاطره‌ای دیگر می‌کند و می‌گوید: «دو سال پیش بود که با هم از خیابان انقلاب رد می‌شدیم. 💎 مردی کنار خودرویش ایستاده بود و از رهگذران کمک می‌خواست. 🌸بخشی از ماشینش آتش گرفته بود. چون احتمال انفجار وجود داشت کسی جلو نمی‌رفت. روح‌الله تا این صحنه را دید زد روی ترمز. همیشه در صندوق عقب آب داشتیم. 💎آب‌ها را برداشت و به سمت خودرو دوید و آتش را خاموش کرد. مرد راننده‌اشک می‌ریخت و از روح‌الله تشکر می‌کرد. می‌گفت: 🌸جوان! خدا عاقبت به خیرت کند. همین دعاها روح‌الله را عاقبت به خیر کرد.» یک هفته قبل از شهادتش به من زنگ زد؛ قرار بود برگردد اما گفت: 💎 «اجازه بده بمونم؛ دلم برای بچه‌هایی که اینجا به ناحق کشته می‌شوند می‌سوزد. 🌸 تو هم دلت بسوزد بگذار بمونم اینجا به من احتیاج دارند گفتم‌اشکالی نداره بمون ولی مواظب خودت باش.» 💎هیچ وقت از رفتن به سوریه منصرفش نکردم. می‌دانستم که اگر برود شاید دیگر برنگردد اما هیچ وقت به زبان نیاوردم که نرو و بمان. ✨✨✨✨✨✨
🔖آخرین تماس... ♥️یک هفته قبل از شهادت تماس گرفت. قبلا هر وقت تماس می‌گرفت، زود قطع می‌شد اما این بار یک ساعت و نیم با من حرف زد اما تلفن قطع نشد. 🖤از روح‌الله نپرسیدم که چرا تلفن قطع نمی‌شود گفت این دنیا می‌گذرد تمام می‌شود مادرم هم رفت خیلی‌ها رفتند حاج آقا مجتبی تهرانی هم رفت ♥️ (روح‌الله شاگرد حاج آقا مجتبی تهرانی بود) گفت این دنیا خیلی کوتاه است. اگر من شهید شدم تو ناراحت نباش من به تو قول می‌دهم که آن دنیا همیشه با هم باشیم. 🖤یک ساعت و نیم روح‌الله از این حرف می‌زد که آنجا کار خیلی زیاد است و باید بماند از من می‌خواست که بگذارم بماند. ♥️آقا روح‌الله از ظلم به مظلوم خیلی ناراحت می‌شد و ظلم را برنمی‌تافت همیشه می‌گفت در سوریه افرادی هستند که مورد ستم قرار می‌گیرند در حالی که بی‌گناه هستند. 🖤 می‌گفت من باید بروم و در نابود کردن این ظلم کمک کنم و می‌گفت که حرم حضرت زینب(س) نباید خالی بماند می‌گفت ما باید برویم تا حرم خالی نباشد ✨✨✨✨✨✨✨
🔖نحوه شهادت 🕊️مدتی که آنجا بود 54 روز می‌شد. در روزهای آخری که مأموریتش تمام شده بود، ساکش را جمع کرده بود تا برگردد. 🥀 شهید قدیر سرلک را می‌بیند که می‌خواستند بروند تا لوازم بیاورند. روح‌الله با او همراه می‌شود. با ماشین می‌روند و وسایل را برمی‌دارند. 🕊️ هنگام برگشت وقتی روح‌الله از ماشین پیاده می‌شود ناگهان ماشین را منفجر می‌کنند. بر اثر انفجار هر دو شهید می‌شوند و چیزی از جسم‌شان نمی‌ماند. ✨✨✨✨✨✨✨