﷽
#رمان_دختر_شینا
#زندگے_نامه
همسر شهید ابراهیمی هژبر
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت ۳۷
✨ مرد بدجوری همه رو ترسونده بود، به همین خاطر همسایه ها به خونه ما نیومدن و رفتن.
منم در رو سه قلفه کردم، حتی در توی ساختمون رو هم قفل کردم، یه چهار پایه هم گذاشتم پشت در.
🌺 اون شب صمد زود اومد، این وضع رو که دید پرسید این چه کاریه؟!
ماجرا رو براش تعریف کردم، خندید و گفت: شما زنا هم چقدر ترسویید، چیزی نیست. بی خودی می ترسی.
🏵 بعد شام صمد بلند شد لباس پوشید، پرسیدم کجا؟
گفت: کمیته کار دارم باید برم.
گفتم: میشه نری؟ با خونسردی گفت: نه.
گفتم: می ترسم، اگه نصف شب اون مرد و دارو دستش بریزن اینجا چکار کنم؟
⏳ صمد اول قضیه رو به خنده گرفت، ولی وقتی دید ترسیدم، کلت کمریش رو داد به من و گفت: اگر مشکلی پیش اومد، از این استفاده کن.
بعد هم سر حوصله طرز استفاده از اسلحه رو یادم داد و رفت.
نیمه شب بود که با صدایی بیدار شدم، یه نفر داشت در می زد، اسلحه رو برداشتم و رفتم توی حیاط.
😰 هر چقدر از پشت در گفتم کیه؟ کسی جواب نداد. دوباره با ترس و لرز اومدم تو اتاق که در زدن، مونده بودم چکار کنم، مثل قبل اومدم پشت در و گفتم کیه؟؟؟
😟 این بارم کسی جواب نداد. چن بار این اتفاق تکرار شد، یعنی تا می رفتم تو اتاق کسی در می زد و وقتی می رفتم پشت در جواب نمی داد.😥
دیگه مطمئن شدم کسی می خواد ما رو اذیت کنه، از ترس همه چراغ ها رو روشن کردم.
🌟 بار آخری که صدای زنگ اومد، رفتم پشت بوم و همونطور که صمد یادم داده بود اسلحه رو آماده کردم.
دو مرد وسط کوچه ایستاده بودن و باهم حرف می زدن، حتما خودشونن.
اسلحه رو گرفتم روبروشون که یه دفعه متوجه شدم، یکی از مردا همسایه مان آقا عسگری است، که خانمش پا به ماه بود.
💦 آقا عسگری که مرد سربه زیری بود عادت داشت وقتی در می زند یکم عقب تر بایستد، بخاطر همین صدای من رو نمی شنیده!
اومده بود از من کمک بگیره، آخه خانمش داشت زایمان می کرد.😍🙇♀🙇
✍ ادامه دارد ...
@Shahidhojatrahimi
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
✍ #خاطرات
حسین قبل از آخرين عمليات
درخواب ديده است صاحب فرزند پسری مي شود...
و با اينكه اقوام براي عرض تبريك
به خانه شان رفته اند اما وی از حضور در خانه و ديدن فرزند امتناع نموده...
و در موقع بیداری
عنوان مي كند كه قطعا موفق به ديدن خانواده ام نخواهم شد وشهيد خواهم شد...
ايشان صاحب فرزند پسری بنام مجتبي مي شود
اما شهيد هيچگاه موفق به ديدن فرزندش نمی شود...
🌹 #شهید_حسین_رضایی
🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
🆔 @shahidhojatrahimi
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🍃🌹🍃🍁🍃🌹🍃🍂🍃🌹🍃
🌸مبلغ این فرهنگ باشید و برکاتش را در زندگیتان ببینید...🌸
کانال #شهیدحجت الله رحیمی
♥️وداع عاشقانه با لباس سفید
💠انتشار بمناسبت سالگرد شهادت
♻️شهید #عسکر_زمانی شهید جوانی است که تنها یک ماه پیش رسما از سیده زهرا خواستگاری کرده بود سیده زهرا در این مراسم با لباس سفید حاضر شد و عاشقانه ترین وداع با شهید مدافع حرم را به نمایش گذاشت.
🔹وقتی که مادر شهید همراه با عروسش بر سر تابوت حاضر و با فرزندش نجوا می کرد، مادران نورآبادی به رسم و سنت خود برای این جوان شهید هل هله (کِل) کردند.
🆔 @shahidhojatrahimi
نماز شب یادتون نره☝️
قرآن، در توصيف كسانى كه نيايشگران شب و اهل نماز شب اند، چنين ميفرمايد:
«و المستغفرين بالاسحار».
استغفار كنندگان در سحرها.
«و الذين يبيتون لربهم سجدا و قياما».
آنانكه در حال سجود و قيام، براى خدا شب زنده دارى ميكنند.
«كانوا قليلا من الليل ما يهجعون».
مردان خدا، مقدار كمى از شب را ميخوابيدند.
🆔 @Shahidhojatrahimi