❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
#پدرشهید
به خاطر اعتقاداتش بابک قبل از اینکه به سوریه اعزام شود هم در دوره ای که سرباز حفاظت اطلاعات بود ، دوبار داوطلبانه به کردستان عراق اعزام شده بود اما ما خبر نداشتیم و بعد از شهادتش متوجه شدیم.
امسال پسر بزرگ من در رشت کاندیدای شورای شهر شده بود و تمام مسائل مالی و تدارکات را هم به بابک سپرده بود ، یک دفعه در بحبوحه انتخابات و درست وسط تبلیغات من دیدم که بابک نیست، پرس و جو کردم فهمیدم که رفته اعتکاف. سه روز در مراسم اعتکاف بود و بعد برگشت پیش ما . من گفتم بابک جان چرا در این موقعیت رفتی اعتکاف، می ماندی سال دیگر می رفتی، الان کارهای مهمی داشتیم. گفت نه اصل برای من همین اعتکاف است، انتخابات و ...فرعیات است، بعد هم شاید من سال دیگر نباشم که به مراسم اعتکاف برسم...
🌺
#شهیدمدافع_حرم
#شهیدبابک_نوری
#شهدا_هویت_جاودان_تاریخ
@Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
🌸🍃| از بـاغ پر از #حادثه بگذر به سلامت
اے سرخترین #لالهے پرپر، به سلامت
دنیـــــا #قفسی بود برای نفس تـو
از #خاک گذشتی دم آخـر، به سلامت |🌸🍃
#شهید_سیدمصطفی_صادقی
لحظه رفتن در آغوش فرزندان
#یارقیه_سلام_الله😭
حالم خراب اسٺ و دلم،
دلگیر ازین اسٺ و از آن
ڪارے نمےآید ز ڪس،
غیر از خود #صاحب_زمان_عج
باقبض قلب و بغض غم
تنها دواے درد چیسٺ؟
شاید وصال دائمی،
شاید هواے #جمڪران
#سه_شنبه_های_مهدوی
#شهید_محمد_بلباسی
اینها رو ڪہ مےنویسم بده نیـروها تهیہ ڪنند بعد بیان براے اعـزام بہ #جبهـہ_فرهنـگے !
۱⇦ توڪـل
۲⇦ توسـل
۳⇦ غـیـرت
۴⇦ تهذیـب نفـس
۵⇦ فرمایشـات آقـا
و از همـہ مهمتـر ... اخـلاص !
@Shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
ازش پرسیدم این چیه سنجاق کردی روی سینهت؟
لبخند زد و گفت: این باطریه #نباشه_قلبم_کار_نمیکنه
دوستش میگفت:
توی مدتی که عراق بود وقتی میخواست به کربلا برود روی صورتش چفیه میانداخت
و میگفت:
#اگر_به_نامحرم_نگاه_کنی راه شهادت بسته میشود.
#شهید_هادی_ذوالفقاری
شادی روح #شهدا #صلوات + و عجل فرجهم
@Shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف شهادت
همسرِ شهید مرتضی حسینپور فرمانده شهید محسن حججی:
🔸وهابیها باید از اسم فرزندم بترسند
🔸علی باید لباس جهاد بپوشد، اسلحه دست بگیرد و رجز أنامحبالزهرا (س) در کوچههای مدینه سر دهد
پیوند آسمانی💚خوش به سعادت شما با اینهمه عشق و تعهد به اهل بیت🙏🏻🙏🏻🙏🏻امام حسین مدافع کم داره😭😭😭😭
https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
چند سال پیش، شناسنامهاش را به من نشان داد تا اگر به سن تکلیف رسیده، شروع به خواندن نماز و گرفتن روزه کند. گفتم نمیتوانم خیلی دقیق این موضوع را مشخص کنم، پیش امام جماعت مسجد محل برو و سوال کن. همین کار را کرد و متوجه شده بود به سن تکلیف رسیده است و از همان روز نمازهایش را میخواند و مقلد حضرت آقا بود. به دلیل این که لاغر و ضعیف بود، هیچ وقت من و پدرش او را مجبور به روزه گرفتن نکردیم و حتی سال اول، او را برای خوردن سحری بیدار نمیکردیم، اما وقتی دیدم با وجود ضعف شدید، بدون سحری روزه میگیرد، از آن زمان به بعد هنگام سحر او را بیدار میکردم که به من میگفت با این کار ثواب زیادی میبری. به نماز خواندن و روزه گرفتن بسیار مقید بود. حتی تابستانها که سرکار میرفت و گچ کاری یا کار نقاشی میکرد، روزههایش را میگرفت. البته پارسال و امسال را به دلیل حضور فشرده در بسیج، سرکار نرفت. به ظاهرش بسیار رسیدگی میکرد که همیشه مرتب باشد. حتی وسایل اتاقش هم همیشه مرتب و منظم بود. همرزمانش در سوریه هم تعریف کردند در آنجا هم بسیار منظم بوده است.
نذر کرده بود با اولین حقوقش برایم بلیط مشهد بخرد/نابغه کوچکِ مدافعان حرم موسوی:
https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
ز چه زمانی تصمیم گرفت به سوریه برود؟
بعد از گرفتن دیپلم، در مسجد بابالحوائج محله فعالیت داشت و به مجموعه هوابرد برای آموزش و تمرین میرفت. سرآغاز زمزمههای سوریه رفتن هم از جمع بچههای همانجا شروع شد. هیچ گاه از کارهایی که انجام میداد حرفی نمیزد. من خیلی حرفهایش را در مورد سوریه رفتن، جدی نمیگرفتم و فکر هم نمیکردم که برود. من به شدت به مصطفی وابسته بودم و او این را میدانست.
خانهای که در آن زندگی میکنیم، اجارهای است و سال گذشته، قبل از این که به منزل جدیدمان بیاییم، با سیخهای چوبی کباب، چراغ خواب درست کرده بود که نورپردازی بسیار زیبایی داشت. من آن را خیلی دوست داشتم و وقتی متوجه علاقه ام شد، آن را در وسیلههای دورریختنی گذاشت ولی بدون این که متوجه شود، آن را برداشتم و در ویترین منزلمان قرار دادم. یک روز دیدم چراغ خواب، نیست. مصطفی آن را دور انداخته بود. به من گفت سعی کن دلبستگی نداشته باشی و از مال دنیا دل بکن. به نظرم، مصطفی آن را دور انداخته بود تا وابستگی من به خیلی مسائل کم شود و در نبودش، خاطره زیادی از او نداشته باشم و کمتر غصه بخورم. حتی تابستان امسال، بسیاری از عکسهایش را پاره کرد که علتش را زشت بودن آنها میدانست. ولی در واقع میخواست کمترین خاطره را برای ما به جا بگذارد. خیلی اهل عکس انداختن نبود و حتی در سوریه هم، خیلی کم عکس انداخته بود. یکی از همرزمانش گفت که به سختی توانسته چند عکس از او بیاندازد و برای راضی کردنش به مزاح به او گفته بود چند تا عکس بگیر تا اگر شهید شدی، عکست را داشته باشیم.
عاشق شهید بابایی بود/میگفت رویای اصلیام این است که خلبان شوم و با هواپیمای پر از مهمات به قلب تل آویو بزنم موسوی:
https://eitaa.com/shahidhojatrahimi