#خاطره
سر سفره داشت غذا میخورد،صدای اذانو که شنید بلند شد
بهش گفتیم بیشین بخور بعد غذا برو غذات سرد میشه ها
گفت اگه نرم غذاے روحم سرد میشه
#حےعلےالصلاه
#شهیدمحمودشهبازی
#یادشهداباصلوات
💟 @shahidhojatrahimi
ڪــــانالمــــون👆🌹
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
👆خواهر و برادر بزرگوار شهید بیضایی معتقد بود #شهادت مزدِ کسانی است که در راهِ خدا #پُر_کارند ✅پس ب
💠خواهر بزرگوار شهید محمودرضا بیضائی :
🌷وقتی گوینده اخبار زن بود ؛
محمود رضا از داخل خونه بلند میشد در رو پشت سرش می بست میرفت تو راه پله ها می نشست تا
نه صدای گوینده زن رو بشنوه
و نه تصویر گوینده زن اخبار رو ببینه...
#شهید_محمودرضا_بیضایی
🆔 @shahidhojatrahimi
خواب روز عاشورا
درست دم اذان صبح عاشورای سال 92 ( 4روز قبل از شهادت ) بود که محمد حسن از خواب بیدار شد . بدون مقدمه رو به من کرد و گفت : آقا حمید یا من شهید می شوم یا تو ! من که متوجه موضوع نشده بودم ، جریان را پرسیدم . محمد حسن گفت : خواب دیدم من و تو به سمت یک باغی در حال حرکت هستیم . که به یک دوراهی رسیدیم . من به تو گفتم : بیایید با هم از یک مسیر برویم . اما تو گفتی هرکداممان از یک مسیر برویم و از هم جدا شدیم . حالا یا من شهید می شوم یا تو ! گفتم: تو شهید می شوی ، چون من چند روز دیگر به ایران برمی گردم https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
﷽
#رمان_دختر_شینا
#زندگے_نامه
همسر شهید ابراهیمی هژبر
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت ۲۶
🔮 دو روز از رفتن صمد می گذشت، صبح
برای نماز که بیدار شدم احساس کردم که حالم مثل هر روز نیست، کمر و شکمم درد میکرد، با خودم گفتم: باید تحمل کنم به این زودی که بچه به دنیا نمیاد👌
هر طور بود، کارام رو انجام دادم. غذا گذاشتم. لباسارو شستم. ظهر بود دیدم دیگه نمیتونم تحمل کنم، با چه حال زاری رفتم پیش خدیجه، یکی از بچه ها رو فرستاد پی قابله و خودشم اومد خونه ما😷🤒🤕
🌷از درد هوار میکشیدم، خدیجه تند و تند آب گرم و نبات برام درست میکرد و زعفران دم کرده به خوردم میداد.
💟کمی بعد شیرین جون و خواهرام هم اومدن، نزدیک اذون مغرب بچه به دنیا اومد، اون شب رو هیچ وقت فراموش نمی کنم، تا صدایی میومد نیم خیز میشدم دلم میخواست صمد در رو باز کنه و بیاد!😓😢
هر چند که تا صبح خوابم نبرد، ولی تا چشمام گرم میشد خواب صمد رو میدیدم و با هول از خواب بیدار میشدم😧😩😫
✳️یه هفته از به دنیا اومدن بچه میگذشت، اونو خوابونده بودم تو گهواره که صدای در اومد، شیرین جون تو اتاق بود و به من و بچه می رسید، قبل اینکه صمد بیاد تو مادرم رفت!
💠 صمد اومد و نشست کنار رختخوابم، سرش رو پایین انداخته بود، آهسته سلام داد، زیر لب جوابش رو دادم، دستمو گرفت و احوالم رو پرسید، سرسنگین جوابش رو دادم.
گفت: قهری؟!
جوابش رو ندادم. دستم رو فشار داد و گفت حق داری!
گفتم: یه هفته هست بچت به دنیا اومده حالا هم نمیومدی، مگه نگفتم نرو، گفتی خودم رو می رسونم، ناسلامتی اولین بچمونه نباید پیشم میموندی؟!☹️🙁😕😒
چیزی نگفت؛ بلند شد رفت سمت ساکش و گفت هر چی بگی حق داری ولی ببین برات چی آوردم، نمیدونی با چه سختی پیداش کردم، ببین همینه؟!🙃😇
پتوی کاموایی بود صورتی نبود ولی همونی بود که میخواستم😃😍
🔮پتو رو گرفتم و گذاشتم کنار گهواره، با شوق گفت نمیدونی چجوری پیداش کردم که😃 با دو تا از دوستام رفتیم خیابون یکی این سمت و اون یکی سمت دیگه خیابونا رو نگاه میکرد آخر هم خودم پیداش کردم😎🤗
آهسته گفتم: دستت درد نکنه!
دستم رو گرفت و فشرد و گفت دست تو درد نکنه، کاش بودم، من رو ببخش. قدم! من گناه کارم میدونم، اگه من رو نبخشی چکار کنم؟!😔
گفت: دخترم رو بده ببینم🤗
گفتم حالم بده نمیتونم😶 گفت اگه زحمتی نیست خودت بزارش تو بغلم و بچه رو تو بهم بدی شیرینی خاص خودش رو داره🤗😍😘
بچه رو بوسید و گفت: خدایا صد هزار مرتبه شکر، چه بچه خوشگل و نازی😘😌❤️
همون شب صمد مهمونی گرفت و پدرم اسم اولین بچمون رو گذاشت خدیجه🙇♀👼
❇️ بعد مهمونی ازش پرسیدم تا کی میمونی گفت تا دلت بخواد! ده پانزده روز🤗😊
گفتم پس کارت چی؟
گفت ساختمون رو تحویل دادیم، دو سه هفته دیگه میرم دنبال کار جدید🌻
اسمش این بود که پیش ما اومده، نبود که یا رزن بود یا همدان یا دمق.
✍ ادامه دارد ...
@Shahidhojatrahimi
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
#همسر_شهید
🔹آیت الله بهجت دست روي زانوي او گذاشت و پرسید جوان #شغل شما چيست⁉️ گفت: #طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوي و لباس سبز مقدس #سپاه را بپوشي. ️
🔸آآیت الله بهجت پرسید اسم شما چیست⁉️ گفت: فرهاد😊 #آیت_الله_بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا #عبدالمهدي بگذاريد. شما در تاجگذاري ✨امام زمان (عج) به #شهادت خواهيد رسيد🌷.
🔹شما يكي از سربازان #امام_زمان (عج) هستيد و هنگام ظهور امام زمان(عج) با ايشان رجوع می کنید👤 شهیدعبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی🌷 که طبق تعبیر آیت الله بهجت برای خوابی که دیده بود، درشب تاج گذاری👑 امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در 29 آذر ماه 1394🗓 درسوریه به #شهادت رسید
#شهید_عبدالمهدی_کاظمی
ماراهمراهی کنیدکانال
👇👇👇👇
@shahidhojatrahimi
✨دقت میکنیۍ رِفیق؟😢
دارݩ بــہ من ؤ شما نگاه میکنند👀 چــہ برایشاݩ اوردیݥ؟
جز اینکـہ فقط اسمشاݩ بر سـرکوچہ هـا خۅرده حواسماݩ باشہ شرمنده نشیݥ😔
التماس دعا🌹
https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
🌹یازهرا🌹