فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
🎥 اینگونه به زندگی نگاه کنید!
🔴 #استاد_عباسی_ولدی
💞 دورهمی حــواے آدمی ها
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رفیق بازترازهمه خداست ⁉️🤔
اگه میخای تواین راه قوی ترشی بیشتربیاسمت خدا
باهاش رفاقت کنه . . .
#استاد_دانشــمند
#کلیــپ_مذهــبی
@shahidhojatrahimi
#خواهر شهید می گوید:
برادرم همیشه در مورد حجاب و به خصوص روسری گذاشتن به من تاکید می کرد. همیشه می گفت بی حجاب نباش روسری بگذار..
نمازت را بخوان..
هیچگاه بدون پوشش بیرون نیا..
مرا دوست داشت چون از او کوچکتر بودم مرا در بغل می گرفت و می بوسید و همیشه تاکید می کرد درس بخوانید تا به جایی برسید..
شهید حسن علیپور🌷
شهادت: ۱۳۶۳/۷/۲
@shahidhojatrahimi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
✍سخنرانی حاج آقا دانشمند
🎥موضوع: تنها ارزوی شهید حججی
@shahidhojatrahimi
6.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏖 ماجرای ملاقات #حضرت_آقا💗 با مادر 2 #شهید 😍
🚦#ولایت_مداری💚 رو باید از این بزرگواران یاد گرفت
🎧 حجت الاسلام مومنی
@shahidhojatrahimi
29.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کربلایی_سید_مجید_بنی_فاطمه
📃 یا امام رضا آبرومو بخر.....
@shahidhojatrahimi
#خاطرات_شهید
"شــهیدی که نشانی مزارش را برای مادرش نوشت"
چند روز مانده بود که برود جبهه، گفتم: پسرم بیا ازدواج کن، خواهرات ازدواج کردند، برادرت ازدواج کرده، من می خواهم که نشانی خانه ات را داشته باشم،
خندید و گفت: آدرس می خوای مادر؟
گفتم: بله که آدرس می خوام پسرگلم.
یک برگه کاغذ گرفت، نوشت.
گفت بخوان. خواندم: «اول خیابان لاهیجان، گلزار شهداء قطعه ۲۵۵»
📎فرمانده گردان زرهی لشکر ۲۵ کربلا
#شھید_اردشیر_رحمانی🌷
@shahidhojatrahimi
Baharan Khojasteh Bad [SevilMusic].mp3
2.56M
سرود حماسی "بهاران خجسته باد" با طلیعه معروف "هوا دلپذیر شد، گل از خاک بر دمید..." را در بشنوید:
#دهه_فجر
🍃أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج
@shahidhojatrahimi
13.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸پای منبر|حاج آقا دانشمند
🔺همه چیز پای یک لبخند...
✅حتما ببینید
#چله_عشق_بازی_با_خدا
#به_عشق_مولا_گناه_نکنیم
@shahidhojatrahimi
✅#سیره_شهدا
⭐️#شهید_مدافع_حرم
🌸🕊 شهید قدیر سرلک
🌇 شهیدی که دست های روغنی پدرش را می بوسید
پدرش که از سرکار بر می گشت، تمام قد جلو او می ایستاد و دستش را می بوسید
به قدیر میگفتم دستان پدرت روغنی است اما او می گفت من به این دستها افتخار می کنم
@shahidhojatrahimi